عصر ایران؛ حسین دلیر - با توجه به نتیجه نظرسنجیهای اخیر، تخمین مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم هنوز به 45 درصد نرسیده است. به دیگر سخن، نیمی از پرسششوندگان و البته بیشترشان تا این لحظه متمایل به عدم مشارکتاند! چرا؟ دلایلی دارد که موردنظر این نوشتار نیست اما درباره مشارکتگریزی انتخاباتی، اشارهای مختصر میآورم.
نظریه غالب و معطوف به هستهی قدرت میکوشد مشکلات اقتصادی را به بیکنشی جامعه در انتخابات پیوند زند. تا اندازهای این پیوند برقرار است وانگهی همهی واقعیت نیست! «انتخابات» در همهی جهان ساحتی مغتنم در نقل و انتقال قدرت است که وقتی مفهوم ذاتیاش را از دست میدهد، صرفا مناسکی در قوارهی رأیگیری و جابجایی افراد خواهد شد. جامعهای که متحمل بیشترین رنج اقتصادی است؛ اگر سلیقهاش، نظرش و مطالبهاش شنیده و دیده شود باز هم در فرآیند انتقال نرم قدرت حضور مییابد. برای این جامعه با همهی رنگارنگیاش؛ انتخابات به کنشی مدنی-سیاسی برای گذار به تحول مورد انتظار میماند. بدان امید که گزینه یا گزینههای منتخب بتوانند به نیکی قدردان رأیدهندگان باشند.
لحظاتی بیشتر به نخستین مناظره انتخاباتی چهارساعته شش نامزد ریاست جمهوری باقی نمانده است. مناظرههایی که در مقایسه با دیگر برنامههای انتخاباتی تلویزیون، شمار بیشتری بیننده خواهد داشت و مبنایی برای جدیتر شدن رقابت میگردد. مناظره این خوبی را دارد که اگر هم هیچ محتوایی نداشته باشد، همهی نامزدها را بدون ویرایش و متکیبهخود واقعی –تا حدودی- در یک قاب نمایش میدهد.
هم مجالی میشود برای قیاس و گزینش دقیقتر و حتی محرکی تا ایرانیان قهر کرده با صندوق رأی، شاید به خود آیند و آشتی در پیش گیرند. مناظرهها در شکلگیری این دو موقعیت مؤثرند. چه آنکه برشهایی از مناظرههای گذشته، همچنان در حافظهی ایرانیان ثبت است و بر سکانسهای بهیادماندنی قطعاً در این دوره افزوده خواهد شد.
بدین بهانه برخی ویژگیهای رئیس مطلوب جمهوری چهاردهم را در پی آوردهام. بهمثابه راهنمای ساده که نشان میدهد کدامیک از داوطلبان؛ صدق گفتار، شأن رفتار و عمق پندار بیشتری دارد.
40 معیار عمومی و تخصصی را آوردهام که برای هرکدام میتوانید به هر نامزد حاضر در مناظره، نمرهای از 1 تا 6 دهید. جمع نمرات هر کدام که بیشتر شد؛ او فرد مطلوبتری برای سپردن سکان اداره کشور خواهد بود.
برخوردار از فرهمندی (کاریزما) شخصی است.
توانایی الهامبخشی و القای امیدواری دارد.
اخلاقمدار و مبادیآداب نیکوست.
رویافروش نیست و بهجای اوهام، وعده واقعی میدهد.
تناقض در رفتار و گفتارش کمتر است.
اهل تصمیمگیری خلقالساعه نیست.
شعار نمیدهد و از خود قهرمان نمیسازد.
ریاکار نیست و پشت گزارههای ارزشی پنهان نمیشود.
نگرش بازتری به واقعیات جاری و آینده جامعه دارد.
ساده، شفاف و دقیقتر سخن میگوید و عمل میکند.
حس تعلق، وفاداری، درستکاری و راستگویی را بیشتر برمیانگیزد.
بهجای آرمانگرایی غیرقابلمهار، ایدهپرداز است.
اهل پوپولیسم و فریب عامه نیست.
فهم درستتری از مسالهها و مطالبهها دارد.
ظاهر، رفتار و زندگیاش، شبیهتر به مردم عادی است.
اصرار بر خردورزی در حکمرانی و شایستهگزینی دارد.
مخالف محدودیت و اجرای انواع طرحهای صیانت است.
اهل غربالگری افراد بر اساس نگرش سیاسی نیست.
شجاع است و از هزینهدادن بیم ندارد.
مخالف چینشهای محفلی و ایدئولوژیک در ساحت قدرت است.
در شنیدن انتقاد و صدای مخالف بردبار است.
واقعیات را وارونه جلوه نمیدهد و اهل مغالطه نیست.
حرفهای ملالآور و تکراری نمیزند.
میراثخوار سیاسی افراد، محفلها و گروهها نیست.
سیاستمدارانه و موقعیتشناسانهتر عمل میکند.
جمهوریت را با همهی الزامات آن گرامی میدارد.
توأمان نگرشی ملی و منطقهای به تصمیمگیریها دارد.
بهجای تداوم وضع موجود؛ اهل تحول و اصلاح روندها و فرایندهاست.
ردای ریاست جمهوری بر قامتش نه گشاد و نه تنگ مینشیند.
اهل سپردن امور به برادرها، دامادها و فامیل دور و نزدیک نیست.
پوششی و روکشی نیست و خود واقعیاش را به ارائه میگذارد.
توانایی اعتمادسازی و بازسازی اجتماعی دارد.
به تخریب و تمسخر رقبا نمیپردازد.
در مدیریت و سیاستورزی به بنیان علم اولویت بیشتری میدهد.
از هزینهسازی، ماجراجویی و سوداگری برای ملت بیزار است.
راهبردنگر و ژرفبین است.
مجذوب یا تسلیم رانت، فساد و مافیا نمیشود.
دورنمایی از شفافیت، صداقت و قانونمندی ارائه میدهد.
به حقوق شهروندی آحاد مردم پایبند است.
در عرصههای فرهنگی و اجتماعی به خشونت متوسل نمیشود.
بر این شاخصها همچنان میتوان افزود. عجالتا اینها را برای آن نوشتم که مخاطبان با نگرش موسعتری به تماشای اولین مناظره بنشینند. شاید کلیدی شود برای گشودن قفلهای مشارکت در روزهای مانده تا 8 تیر 1403.