عصر ایران؛ اهورا جهانیان - دنیل ریولو، مفسر برجسته در فوتبال فرانسه، با انتقاد از دیده دشان بابت شکست تیم ملی فرانسه در برابر اسپانیا گفته است:
«دشان، بس کن! برو در موناکو پادل بازی کن، دیگر ادامه نده. او واقعاً نمیخواهد زیدان مربی فرانسه شود زیرا میداند که همه مردم این را میخواهند. او ولی با این ایده مخالف است. زمانش رسیده که دشان نیمکت را تحویل بدهد. از نظر روانی این مرد تحت تأثیر این واقعیت است که از ابتدای کارش بخش زیبای تاریخ نبوده است. او آدم زشت داستان است و از آن زمان به بعد کار سختی داشته است. دشان با این واقعیت که برای کارهایش ارزش قائل نیستند، مشکل دارد. این یک جای زخم است. دشان میخواهد مردم او را دوست داشته باشند و به وضوح میبیند که مردم اصلا او را دوست ندارند. دشان برای همیشه زیر سایۀ زیدان و پلاتینی خواهد بود و این برای او سخت است.»
حق با ریولو است. دشان را شاید بتوان پرافتخارترین مرد تاریخ فوتبال فرانسه دانست. او و زیدان فاتح جام جهانی 1998 شدهاند؛ چیزی که در کارنامۀ پلاتینی وجود ندارد. اما دشان در فتح جام جهانی، بر زیدان هم برتری دارد.
نخست اینکه او در سال 1998 کاپیتان تیم ملی فرانسه بود و جام را بالای سر برد، دوم اینکه او به عنوان مربی هم فاتح جام جهانی شده است؛ افتخاری که فقط در کارنامۀ زاگالو و بکنبائر دیده میشود.
اما این افتخارات تمام واقعیت را بازتاب نمیدهند. در سال 1998 اگرچه دشان به دلیل سابقۀ بیشترش کاپیتان تیم فرانسه بود ولی ژنرال و رهبر آن تیم زیدان بود نه دشان. دشان یک هافبک دفاعی توپخرابکن بود ولی زیدان یک هافبک هجومی بازیساز بود.
دو سال بعد هم، در یورو 2000، باز دشان به عنوان کاپیتان جام قهرمانی را بالای سر برد ولی زیدان بهترین بازیکن فرانسه در آن مسابقات و کلا بهترین بازیکن آن تورنمنت بود.
اگر الان دوباره بازیهای فرانسه در یورو 2000 را تماشا کنید، به یاد میآورید که زیدان در آن جام چقدر شگفتانگیز و عالی بود. خود دشان در آن سالها گفته بود ما در زمین مسابقه هر وقت که نمیدانیم با توپ چه باید بکنیم، توپ را به زیدان پاس میدهیم.
درخشش زیدان در آن سالها در تیم ملی فرانسه به حدی بود که در نظرسنجی مجلۀ فرانس فوتبال در سال 2000 به عنوان بهترین بازیکن تاریخ فوتبال اروپا انتخاب شد. اگرچه در درستی این انتخاب میتوان تردید کرد و مثلا کرایف یا بکنبائر و یا حتی پلاتینی را کمی بهتر از زیدان دانست، ولی نکتۀ مهم این بود که زیدان در سطحی از رقابت با بزرگان فوتبال اروپا قرار داشت که دشان حتی نمیتوانست به رسیدن به چنان سطحی فکر کند.
به هر حال به عنوان یک فوتبالیست، تفاوت دشان و زیدان به اندازۀ تفاوت زمین و آسمان بود. اما دشان نان سن و سالش را خورد و به همین دلیل وقتی فرانسه با درخشش زیدان قهرمان جهان و اروپا شد، دشان به عنوان کاپیتان کاپ قهرمانی را بالای سر برد.
در ده سال اخیر نیز که نسلی طلایی در فوتبال فرانسه ظهور کرده، دشان به عنوان مربی دو بار تیم ملی فرانسه را به فینال جام جهانی آورده و یکبار هم قهرمان شده. قطعا دشان مربی خوبی بوده ولی اگر این نسل در اختیار یک مربی طراز اول دیگر هم میبود، بسیار بعید بود که طی ده سال حضور روی نیمکت تیم ملی فرانسه، نتواند دست کم یک قهرمانی جهان یا اروپا را به ویترین افتخارات فوتبال فرانسه اضافه کند.
دو بار رسیدن به فینال جام جهانی، بیتردید کار بزرگی است و در تاریخ فوتبال فقط ویتوریو پوتسو و ماریو زاگالو و فرانس بکنبائر چنین موفقیتی نصیبشان شده بود. حالا دشان نفر چهارم این جمع کوچک تاریخی است.
اما خیره شدن به افتخارات همیشه خطر نادیده گرفتن حقیقت را در بر دارد. رینوس میشل که با اجماع کارشناسان به عنوان بهترین مربی تاریخ فوتبال انتخاب شده، در سال 1974 هلند را به فینال جام جهانی رساند. او در جام جهانی 1978 مربی هلند نبود ولی تیمی که ساخته بود و در کل آن نسل از بازیکنان فوتبال هلند چنان عالی بود که ارنست هاپل اتریشی هم در سال 1978 توانست به عنوان سرمربی، هلند را به فینال جام جهانی برساند.
به هر حال دشان در کنار موفقیتش در جام جهانی طی 12 سال اخیر، سه بار هم در جام ملتهای اروپا ناکام مانده. در واقع او از سال 2012 تا الان، سه فینال را تجربه کرده. دو بار در جام جهانی، با یک قهرمانی، یکبار هم در جام ملتهای اروپا که با شکست توام شد. رسیدن به فینال اروپا موفقیت کمی نیست ولی بدشانسی دشان این بود که آن فینال را در پاریس واگذار کردند.
در هر صورت، او به عنوان مربی در تیم ملی فرانسه موفق بوده ولی چون سه بار در فتح جام ملتهای اروپا شکست خورده و مهمتر اینکه، چون مردم فرانسه منتظرند او کنار برود تا زیدان سرمربی این همه بازیکن هجومی و درخشان تیم ملی فرانسه شود، در سه سال گذشته فشار زیادی بر او وارد شده تا استعفا کند.
پس از مسابقات یورو 2020 و جام جهانی 2022 و حالا نیز یورو 2024، دشان در معرض انواع و اقسام انتقادات قرار گرفته تا از مقامش کنارهگیری کند. در فرانسه بسیاری آرزو دارند او از جایش برخیزد تا زیدان آنجا بنشیند.
اینکه چرا چنین است، علت اصلیاش قطعا فقدان محبوبیت دشان است. دوستداران فوتبال، چه در فرانسه چه در هر جای دیگر جهان، شیفتۀ بازیکنانی هستند که آنها را شگفتزده میکنند. میشل پلاتینی و زیدان نوابغی بودند که فوتبالدوستان فرانسوی را به وجد میآوردند. اما دشان این طور نبود. او فقط یک بازیکن خوب و وظیفهشناس بود.
دشان شاید به دلیل دو بار فتح جام جهانی (به عنوان بازیکن و مربی) افتخاراتی داشته باشد که در کارنامۀ پلاتینی نیست، ولی او حتی یکبار هم موفق نشده توپ طلا را ببرد؛ در حالی که پلاتینی سه بار پیاپی فاتح توپ طلا شد. و یا دشان هیچ وقت تماشاگران را مسحور بازی ناب خودش نمیکرد در حالی که پلاتینی عاشقان بسیاری در فوتبال فرانسه داشت.
پلاتینی مثل روبرتو باجو ظریف بازی میکرد اما سرشار از درخشش بود. او به عنوان یک هافبک سه بار آقای گل لیگ دشوار و دفاعی ایتالیا شد. چنین کاری را حتی زیدان و باجو و رونالدو نازاریا و فانباستن هم انجام ندادند.
مجموع این ملاحظات و خاطرات، که از تیررس عقل و حافظۀ مردم فرانسه خارج نیست، از دیدیه دشان یک مربی موفق اما نامحبوب ساخته. البته چون موفقیت او نیز محدود به جام جهانی بوده و جام ملتهای اروپا را شامل نشده، شاید موفقیتش کمتر از حد واقعی جلوه میکند.
ولی نکتۀ مهم دیگر این است که دشان الان 12 سال است که مربی فرانسه است. در جهان دموکراتیک، مردم حوصله ندارند سالهای سال یک نفر را بر صندلی ریاست ببینند. این قاعده در فوتبال هم کم و بیش وجود دارد. نه که همیشه این طور باشد، ولی غالبا چنین است.
شاید به همین دلیل است که پپ گواردیولا علیرغم موفقیت بینظیرش در تاریخ منچسترسیتی، سال آینده این باشگاه را ترک میکند. گواردیولا با این همه دستاورد شگفتانگیز در منسیتی، میتواند ده سال دیگر هم روی نیمکت مربیگری این تیم بنشیند. ولی چنین کاری نه به تکامل خودش کمکی میکند نه به دیگران اجازه میدهد جانشین او شوند و رشد کنند.
دشان حتی اگر دو بار هم به فینال جام ملتهای اروپا رسیده بود و یکی از این دو فینال را نیز با پیروزی پشت سر گذاشته بود، باز وقتش بود نیمکت مربیگری فرانسه را تحویل زیدان یا کس دیگری بدهد.
چرا او چنین کاری نمیکند؟ به نظر میرسد قصه فراتر از فوتبال است. شاید نوعی حسادت نسبت به زیدان در کار باشد. بالاخره دشان و زیدان در یک تیم بودند ولی زیدان محبوبترین فوتبالیست تاریخ فرانسه شده و در جهان نیز محبوبیت و به ویژه احترام بسیار چشمگیری دارد. اما دشان فاقد چنین موقعیتی در فرانسه است. در جهان که هیچ.
دلیل دیگر شاید این باشد که دشان خودش را یک فرانسوی اصیل و زیدان را فردی میداند که اصالتا فرانسوی نیست. نوع واکنش توهینآمیز رئیس سابق فدراسیون فرانسه نسبت به احتمال برکناری دشان و حضور زیدان به جای او، به خوبی نشان میداد که "فرانسویهای اصیل" حاکم بر فوتبال فرانسه، زیدان الجزایریتبار را خوش ندارند؛ واکنشی که با انتقاد امباپه و دیگران همراه شد و نهایتا به برکناری رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه انجامید.
به هر حال انقلاب الجزایر با صدها هزار کشته، نفرتی تاریخی بین فرانسویها و الجزایریها ایجاد کرده و هر چقدر که این نفرت زیر انبوهی از آموزههای دموکراتیک دفن شده باشد، باز ممکن است در کنه قلب طرفین این تقابل تاریخی بقیتی از آن باقی مانده باشد.
دلیل محتملتر دیگر شاید این باشد که دشان میخواهد از این نسل طلایی فوتبال فرانسه خودش به تنهایی تا انتها استفاده کند و زمانی پست مربیگری فرانسه را تحویل زیدان دهد که دیگر امباپه و کانته و گریزمان و دمبلهای در کار نباشد. کمااینکه در دوران دشان بازیکنانی چون بنزما و پوگبا و واران به تدریج کنار رفتند.
به هر حال، فارغ از این احتمالات، دیدیه دشان دست کم در سه سال گذشته، یعنی پس از حذف شدن از جام ملتهای اروپا در مرحلۀ یکهشتم نهایی در سال 2021، به یک "درخواست ملی آشکار" بیاعتنایی کرده است.
اکثریت فوتبالدوستان فرانسوی خواهان کنار رفتن او و نشستن زیدان بر نیمکت مربیگری تیم ملی فرانسهاند. باید دید آیا دشان این بار هم با حمایت فدراسیون فوتبال فرانسه از دست فشار افکار عمومی قسر در میرود یا اینکه دیگر باید غزل خداحافظی را بخواند و تیم ملی را برای حضور در جام جهانی 2026 تحویل زیدان دهد؟
زیدان در سه سال گذشته هیچ پیشنهادی را قبول نکرده و انگار منتظر نشسته است تا ببیند دشان کی میخواهد قید تیم ملی را بزند. از نسل طلایی فرانسه در دوران زیدان، تا به حال لوران بلان و دیدیه دشان مربی تیم ملی این کشور شدهاند. بلان دو سال مربی تیم ملی بود و دشان فعلا دوازده سال. نوبتی هم اگر حساب کنیم، حالا دیگر نوبت زیدان است. اگرچه زیدان عادت ندارد به چیزی بچسبد. بعید است او سالهای سال مربی تیم ملی فرانسه باقی بماند. اگر خوب هم کار کند، حداکثر شش سال شاید هم چهار سال میتوانیم او را روی نیمکت فرانسه ببینیم. یعنی یک یا دو جام جهانی و یک جام ملتهای اروپا. در واقع از 2024 تا 2028 یا حداکثر 2030.
اما تماشای فرانسۀ زیدان، ولو که چندان هم درازمدت نباشد، قطعا به یاد ماندنی خواهد بود. زیدان مردی است که خدا او را دوست دارد یا به قول ماکیاولی، فورتونا یا بخت همراه اوست. او برای بزرگی کردن زاده شده و بعید است که با تیم ملی فرانسه دورانی به یاد ماندنی را رقم نزند.