به گزارش فوتبال 360، علم ثابت کرده صدا به عنوان یک انرژی در محلی که منتشر شده، میماند و شاید بعدها این انرژی قابل بازیابی باشد و بتوانیم بفهمیم در نقاط مختلف دنیا چه صداهایی منتشر شده. تا رسیدن روز بهرهبرداری از این دانش پیچیده اما بیایید به انگلیس سفر کنیم. انرژیهای باقی مانده از یک نبرد قدیمی در مواضع خودشان باقی ماندهاند. باید با دقت گوش کنیم و این بار بدون بهره بردن از دانش و فناوری صداها را دریابیم. صدای چرخیدن چرخدندههای اقتصاد جدید و مبتنی بر تولید در شهر منچستر است.
مردم با شور و هیجان از شرایط جدید شهر استقبال میکنند و منچستریونایتد در حال تبدیل شدن به قطب صنعتی بریتانیاست. همه جا صحبت از کار جدید، کارخانه جدید و تولید است و این صدا در گوش سایر ساکنان جزیره شمالی اروپا هم میپیچد. منبع صدا را تغییر میدهیم. این بار به بندر لیورپول میرویم. صدای اعتراض به گوش میرسد. معترضین، رشد صنعتی منچستر را دلیل بیکاری و رکورد اقتصادی در شهر خودشان میدانند. صدا در در صدا میپیچید، منچستریها و لیورپولیها با یکدیگر وارد منازعه میشوند. بحثها درمیگیرد، صحبتها به درازا میکشد و وقتی حرف و صحبت کارایی نداشته باشد، میدان نبرد حرف آخر را میزند.
این بار صدای درگیری میآید؛ یک جنگ داخلی در انگلیس و 2 طرف آن منچستریها و لیورپولیها هستند. دولت برای پایان دادن به این شرایط امتیازهایی برای مردم شهر بندری لیورپول در نظر گرفته و نزاع موقتا پایان مییابد اما چه کسی باور میکند دعوا تمام شده و دیگر شاهد مشاجره مردم این 2 شهر نخواهیم بود؟ آنها میپذیرند درگیری خیابانی راه به جایی نخواهد برد اما این منازعه را به جایی میبرند که بیشتر از هر مکان دیگری در انگلیس دوستش دارند؛ به دنیای زیبای مستطیل سبز! فوتبال با آن چه میکند؟ معلوم است؛ مثل همه دعواهای سیاسی و اجتماعی، آن را در آغوش خودش میگیرد، خون و خونریزی را از چهره آن پاک میکند، همه چیز را زیر پرچم صلح قرار میدهد و در این شرایط و منطبق با قوانین جوانمردانه و صلحجویانه خودش به آنها اجازه میدهد تا سرحد مرگ به یکدیگر بتازند.
صداها را دنبال میکردیم و به این مسیر ادامه میدهیم. صدای هیاهو از آنفیلد بلند شده. هفته پنجم لیگ انگلیس در فصل 92-1991 را گوش میدهیم. پرافتخارترین تیم تاریخ لیگ برای رقیب سنتیاش رجز میخواند و در آنفیلد منچستر را به 4 میخ میکشد و 4 تایی میکند. صبر کنید. این تمام صداهای موجود در این موضع جغرافیایی نیست.
الکس فرگوسن حرف میزند و میگوید لیورپول را از تخت لعنتیاش پایین میآورد. زمان میگذرد، نسلها میآیند و میروند و استیلای تاریخی تیم فرگی بر لیورپول رقم میخورد و طعنهای بزرگ لیورپولیها رد در بهت و حیرت فرو میبرد. او به قولش عمل و منچستریونایتد را تبدیل به پر افتخارترین تیم تاریخ لیگ کرد. صداها جریان دارند و ادامه خواهند داشت.
این یک نبرد بزرگ در شمال انگلیس است که باز هم در آستانه شروعش همه فوتبال این کشور یکپارچه چشم میشود؛ برای دیدن آن و برای لذت بردن از هیجان و حساسیت همیشه حاکم بر آن! باز هم یک سوی میدان شیاطین سرخ هستند و سوی دیگری را هم قرمزهای آنفیلد پر میکنند. منچستریونایتد در برابر لیورپول! باز هم به پست هم خوردهاند تا باز هم صداهای بلند دیگری را منتشر کنند و برای این درگیری تاریخی فوتبالی روایت دیگری برای آینده بر جای بگذارند. اولدترافورد برای صحنه نبرد آراسته شده و تیمها تا ساعاتی دیگر رو در روی هم قرار خواهند گرفت.
فوتبال این بار از فناوری سبقت گرفته و بدون تکنولوژی در حال پردازش بازیابی صداها و انرژیها، سکوهای این تئاتر قدیمی را متوجه صداهای بلندی میکند. یونایتد و لیورپول چشم در چشم هم هستند و صدای اعتراض لیورپولیها، صدای خوش و بش منچستریها، صدای درگیریهای خیابانی میان اهالی 2 شهر، صدای بردهای سنگین لیورپول، صدای استیلای تاریخی تیم فرگوسن، صدای رجزخوانیها، منازعات کلامی، بردها، شکستها، فریادها، اشکها و لبخندها همه اینجا جمع شده تا هفته سوم لیگ برتر انگلیس در این فصل را به اوج هیجانش برساند.
چشمها را ببندیم و با مرور آوای همیشه جذاب نبرد سنتی شمال در لیگ انگلیس آماده تماشای تازهترین نسخه از یک جنگ قدیمی شویم. مهم نیست تیم اریک تنهاخ در چه سطحی از کیفیت قرار دارد و مهم هم نیست لیورپول آرنه اسلوت چه دستاوردهایی داشته است. همه چیز زیر سایه حساسیت داستان قدیمی آنها قرار میگیرد و این مسابقه هم با پشتوانه تاریخی، هواداری و افتخارات 2 تیم، تمام فوتبال انگلیس را زیر سایهاش دارد. در این کشور و شاید در بسیاری از محافل فوتبالی دنیا امروز صحبت اصلی و کانون بحثهای فوتبالی یک پدیده خواهد بود؛ جدال منچستریونایتد و لیورپول!
هفته سوم لیگ برتر انگلیس
منچستریونایتد – لیورپول
ساعت: 18:30 به وقت تهران
ورزشگاه: اولدترافورد
تیم جدید اداره باشگاه تقریبا سنگ تمام گذاشت و شیاطین سرخ را از کسلی و کرختی نقل و انتقالاتش در سالهای پس از فرگوسن بیرون آورد. آنها خوب بازیکن فروختند، خوب هم خرید کردند، نقاط ضعف را در نظر گرفتند و البته چون اولین فصل کاری خودشان را هم سپری میکردند به طور ناگزیر اشتباهات یا غفلتهایی هم داشتند. با این حال داستان برای منچستر عوض نشده و این موضوع اگر ادامه داشته باشد، انگشت اتهام در رابطه با کیفیت نامطلوب منچستریونایتد به سوی مرد اول کادر فنی یعنی اریک تنهاخ خواهد رفت.
زمین تمرین بازسازی شده، اولدترافورد برخی از نقصهایش را برطرف کرده، به تنهاخ برخلاف تصمیم اولیه مدیران جدید برای خرید و فروش بازیکنان اختیارهای ویژه داده شده، بازیکنانی به ترکیب تیم او اضافه شدهاند و تا حد ظرفیت ممکن از مرد هلندی حمایت شده اما بازی این تیم مقابل برایتون را دوباره نگاه کنید تا همان تیمی را ببینید که فصل قبل تا آستانه اخراج سرمربیاش پیش رفت.
آنها پیش از شروع فصل امیدوار بودند اما با شروع داستان دوباره بیمها و نگرانیها از امید و شادی منچستریها سبقت میگیرند. مرد هلندی نیمکت باید بداند اگر یک جام قهرمانی میتواند حکم بقایش روی نیمکت باشد ، یک شکست بد در برابر لیورپول هم میتواند نتیجهای معکوس داشته باشد و حتی روزهای خوب تنهاخ را به فراموشی بسپارد.
تنهاخ اگر حرفی برای گفتن دارد، باید بزند و باید امید را به تئاتر رویاها بازگرداند. در شبکههای اجتماعی نزدیک به باشگاه یک عبارت مطرح شده و با تکرارش اوضاع را برای سرمربی یونایتد وخیم نشان میدهد؛ هشتگ اخراج تنهاخ! او با این شرایط به مصاف لیورپولی خواهد رفت. قرمزها اتفاقا برای پیدا کردن جانشین کلوپ به هموطن سرمربی منچستر اعتماد کردند و مقایسهای جذاب را بین هلندیهای شاغل در لیگ برتر به وجود آوردند.
منچستریونایتد میداند اگر بخواهد مثل بازی مقابل برایتون در زمین حاضر شود، توسط لیورپول تنبیه خواهد شد و با این ذهنیت شاید باز هم شاهد همان تیمی باشیم که گاه و بیگاه از هواداران این تیم در دوران تنهاخ هم دلبری کرده. شاید فراموش کردیم و باید یادآوری کنیم اینجا اولدترافورد است؛ تئاتر رویاها و حتی اگر کاری هم از دست کادر فنی تیم بر نیاید، تاریخ پر از رویای این خانه قدیمی، تیمش را تهییج میکند و سکوهای همیشه حامی و وفادار آن و سکونشینان متعهد و جذاب آن، منچستریونایتد را بیدار میکنند و این تیم را به فرم ایدهآلش میرسانند. منچستریونایتد برای پیروزی در برابر لیورپول آماده میشود و در مسیر رقم زدن این موفقیت مهم، جدا از تدابیر کادر فنی، اولدترافورد را دارد.
2 نمایش قابل قبول از تیم آرنه اسلوت، باعث شد اردوی هواداران قرمزهای آنفیلد ورود به عصر جدید را بپذیرد و پشتیبان سرسخت مرد هلندی نیمکت شود. با این حال آنها یک سوال اساسی در ذهن خودشان دارند و میخواهند بدانند، این تیم در مسابقات بزرگ و حساس چه خواهد کرد و اسلوت برای چنین نبردهایی چه در چنته دارد! ورود رسمی لیورپول به عصر جدید میتواند با نتیجه بازی حساس امروز رقم بخورد.
در دنیای لیورپولیها گاهی هیچ چیز مهمتر از غلبه بر یونایتد نیست و به گواه ویژگیهای همین دنیا، دیدار امشب قرمزها در خانه قدیمی یک نبرد بزرگ و یک بازی بسیار حساس به شمار میرود. آنها به اولدترافورد میآیند، ظرفیت میهمان را روی سکوها پر میکنند و منتظرند تا ببینند تیم محبوبشان پیش روی رقیب سنتی چه عملکردی خواهد داشت.
شاید گزاف نباشد اگر بگوییم، دیدار امشب لیورپول برابر منچستریونایتد، مهمترین ماموریت اسلوت در این روزهای نخست کار به عنوان جانشین کلوپ است. عملکرد خوب این تیم در 2 بازی قبلی روزنههای امید را به تابش مستقیم آفتاب عصر جدید متصل کرده و این آفتاب با کنار رفتن ابر تردید در اولدترافورد و با رگبار برتری مقابل یونایتد، شروع به تابیدن به صورت رویای هواداران لیورپول خواهد کرد.
برای تابش آفتاب امید به عصر جدید باشگاه، لیورپول هم میخواهد از خانه شیاطین سرخ، غنیمتی به بزرگی یک برد مهم را بیرون بکشد. با پیروزی در این مسابقه، لیورپولیها اسلوت را مثل مردی دوست خواهند داشت که گویا سالهاست او را میشناسند و برایشان افتخارات زیادی به ارمغان آورده. هیچ چیز مثل برتری در اولدترافورد به عنوان اعلام رسمی وران آرنه اسلوت کارایی لازم را ندارد.
پیروزی 7 گله لیورپول در مقابل یونایتد مثل یک زلزله بزرگ بود و تاریخ این جدال را لرزاند. پس از زلزله همه بیشتر احتیاط میکنند. همه فهمیدهاند اگر اشتباهی صورت بگیرد، ممکن است تاوانی به سنگینی شکستهای تاریخی داشته باشد و شاید به همین دلیل پس از آن دیدار عجیب و نتیجه عجیبترش، دیگر شاهد برتری هیچ یک از 2 تیم در زمان قانونی بازی نبودهایم.
3 مسابقه اخیر آنها با تساوی در وقت قانونی به پایان رسیده و فقط منچستریونایتد موفق شد جدال در یکچهارم نهایی جام حذفی را با برتری در وقتهای اضافه به سود خودش به پایان برساند. پس از آرسنال با 69 پیروزی، لیورپول دومین تیمی است که بیشترین شکست را به منچستریونایتد در طول تاریخ تحمیل کرده و آنها 54 بار موفق به غلبه بر این رقیب سنتی شدهاند.
آمار منچستر در این زمینه تکاندهندهتر جلوه میکند و لیورپول در طول تاریخش به هیچ حریفی بیشتر از یونایتد نباخته. شیاطین سرخ 69 بار موفق شدهاند رقیب سنتی را از پیش روی بردارند. نام بزرگ این جدال محمد صلاح است. او دمار از روزگار حریف سنتی تیمش در آورده و کابوس شیاطین سرخ به شمار میرود.
صلاح با 14 گل زده در تاریخ این جدال بزرگ و تاریخی، بهترین گلزن تاریخ مسابقه نام دارد و فقط با همین عنوان میتواند اسطوره لیورپولیها باشد. او باز هم میتواند این رکورد ارزشمندش را در بازی امروز ارتقا ببخشد. در ترکیب 2 تیم ستارهای نمیتواند به این زودی به صلاح نزدیک شود و از او سبقت بگیرد.
منچستریونایتد
برد مقابل فولام، باخت مقابل برایتون.
2 گل زده، 2 گل خورده، گلزنی در هر 2 بازی و یک کلینشیت.
لیورپول
برد مقابل ایپسویچ، برد مقابل برنتفورد.
4 گل زده، بدون گل خورده و 2 کلینشیت.
*حسین سعیدی نیکو