آیا تا به حال فکر کردهاید چرا با شنیدن صدای آلارم گوشی، ناخودآگاه دچار استرس میشوید؟ یا چرا کارمندان با وعده پاداش آخر سال، سختتر کار میکنند؟ پاسخ همه اینها در یک مفهوم روانشناسی نهفته است: شرطی سازی (Conditioning).
به گزارش چطور، از زمانی که ایوان پاولف با سگهای معروفش نظریه شرطیسازی را مطرح کرد، درک ما از رفتارهای انسان دگرگون شد. این نظریه فقط مختص آزمایشگاه نیست؛ بلکه ابزاری قدرتمند است که از کلاسهای درس تا کمپینهای بازاریابی و مدیریت منابع انسانی کاربرد دارد. در این مقاله، انواع شرطی سازی را بررسی میکنیم و تفاوت مدلهای کلاسیک و فعال را به زبان ساده توضیح میدهیم.
به زبان ساده، شرطیسازی نوعی یادگیری است. فرآیندی که در آن مغز ما یاد میگیرد بین دو رویداد مختلف، ارتباط برقرار کند.
یادگیری غیرارادی: واکنشهای بازتابی (مثل ترس یا بزاق) که دست خودمان نیست.
مثال: ترسیدن از سگ بخاطر تجربه کودکی.
یادگیری فعال و ارادی: رفتار بر اساس پاداش و تنبیه شکل میگیرد.
مثال: درس خواندن برای گرفتن جایزه.
همه چیز با ایوان پاولف، فیزیولوژیست روسی شروع شد. او که در حال مطالعه دستگاه گوارش سگها بود، متوجه پدیده عجیبی شد: سگها نه فقط با دیدن غذا، بلکه با دیدنِ روپوش سفیدِ دستیار آزمایشگاه هم بزاق ترشح میکردند!
پاولف آزمایشی طراحی کرد تا ببیند آیا میتواند این واکنش را کنترل کند؟
کاربرد در زندگی ما: بسیاری از ترسها (فوبیاها) و احساسات ما ریشه در همین نوع شرطیسازی دارند. مثلاً اگر در کودکی در آسانسور گیر کرده باشید، ممکن است الان با دیدن درب آسانسور دچار تپش قلب شوید (بدون اینکه اتفاقی بیفتد).
اگر پاولف روی رفتارهای “غیرارادی” تمرکز داشت، بی. اف. اسکینر (B.F. Skinner) روی رفتارهای “ارادی” و آگاهانه دست گذاشت. او معتقد بود رفتار انسان توسط پیامدها (نتیجه کار) کنترل میشود.
اسکینر موشی را در جعبهای قرار داد که یک اهرم داشت. موش به صورت اتفاقی اهرم را فشار داد و غذا دریافت کرد. تکرار این اتفاق باعث شد موش یاد بگیرد: فشار اهرم = پاداش خوشمزه.
در این نوع شرطیسازی، ۴ مکانیزم اصلی وجود دارد که مدیران و والدین باید آن را فوت آب باشند:
| نوع رفتار | تعریف | مثال کاربردی |
| تقویت مثبت | دادن پاداش برای تکرار رفتار | دادن پاداش نقدی به کارمند برای فروش بیشتر |
| تقویت منفی | حذف یک عامل آزاردهنده برای تکرار رفتار | قطع صدای بوق ممتد ماشین به محض بستن کمربند ایمنی |
| تنبیه مثبت | اضافه کردن یک عامل بد برای کاهش رفتار | جریمه شدن توسط پلیس برای سرعت غیرمجاز |
| تنبیه منفی | حذف یک عامل خوب برای کاهش رفتار | گرفتن گوشی موبایل از نوجوان به دلیل نمرات پایین |
| ویژگی | 🔔 شرطیسازی کلاسیک | 🎁 شرطیسازی کنشگر (فعال) |
|---|---|---|
| بنیانگذار | ایوان پاولف (Ivan Pavlov) | بی. اف. اسکینر (B.F. Skinner) |
| نقش یادگیرنده | غیرفعال (Passive) | فعال (Active) |
| نوع رفتار | غیرارادی و بازتابی (مثل ترس) | ارادی و هدفمند (مثل کار کردن) |
| کلید یادگیری | همراهی محرکها (زنگ + غذا) | پیامد رفتار (پاداش یا تنبیه) |
یادگیری در شرطی سازی کلاسیک فعالانه نیست. یادگیرنده بدون آنکه بداند چرا چنین میکند، رفتاری را انجام میدهد. اما در شرطی سازی فعال، یادگیرنده خود در فرایند شرطیسازی مشارکت فعال دارد. او با تشویق یا تنبیه میآموزد که بهسمت چه رفتاری سوق داده شود.
در شرطی شدن کلاسیک یادگیرنده رفتاری غیرداوطلبانه دارد. مثلا سگها نقشی در ترشح بزاق دهان خود ندارند، اما در نوع دوم یادگیرنده میتواند در هرلحظه عمل خود را تغییر دهد. مثلا کودک میتواند بهرغم احتمال تنبیه، همچنان با برادر خود دعوا کند. مهمترین تفاوت این دو نوع شرطیسازی در همین ویژگی نفهته است.
در نوع اول شرطیسازی، یادگیرنده نقشی در ایجاد واکنش ندارد. مثلا اگر فردی تصادف کند، ممکن است تا ماهها بعد هربار که رانندگی میکند، احساس ترس و اضطراب داشته باشد. او نمیتواند جلوی این اضطراب را بگیرد. چه بسا تجربه او چنان دردناک باشد که با دیدن خودرو نیز دچار حمله عصبی شود. اما در نوع دوم، یادگیرنده به انجام واکنش ترغیب میشود. درنتیجه واکنش نه قطعی بلکه احتمالی خواهد بود. مثلا اگر والدین نوجوانی تازهگواهینامهگرفته او را بابت رعایت مقررات تشویق کنند، احتمالش بیشتر است که همچنان به رعایت مقررات ادامه دهد.
در نوع اول شرطیسازی خبری از پاداش یا تنبیه نیست، اما در نوع دوم رفتارهای مطلوب با پاداش و رفتارهای نامطلوب با تنبیه بهترتیب تقویت و تضعیف میشوند.
شرطیسازی کلاسیک (پاولف):
همه چیز به «تداعی» ربط دارد. مغز یاد میگیرد دو اتفاق بیربط (زنگ و غذا) را به هم وصل کند.
شرطیسازی فعال (اسکینر):
همه چیز به «پیامد» ربط دارد. رفتار تکرار میشود اگر پاداش بگیرد، و حذف میشود اگر تنبیه شود.
شناخت انواع شرطی سازی به ما قدرت میدهد. اگر مدیری هستید که میخواهید بهرهوری را بالا ببرید، اگر والدینی هستید که میخواهید فرزندتان را تربیت کنید، یا حتی اگر میخواهید عادتهای بد خودتان را ترک کنید، کلید ماجرا در درک همین دو مفهوم ساده است: چه چیزی را با چه چیزی پیوند میزنید (کلاسیک) و چه پاداشی برای چه رفتاری در نظر میگیرید (کنشگر).