دور دوم انتخابات پارلمانی مصر روز یكشنبه در حالی برگزار شد كه گروه اخوانالمسلمین و حزب الوفد با كنارهگیری از انتخابات از هواداران خود خواستند كه در انتخابات شركت نكنند. برای بررسی بیشتر انتخابات با دكتر محمدعلی مهتدی كارشناسارشد مسائل خاورمیانه گفتوگو كردیم. وی اظهار داشت که رهبران اخوانالمسلمین امید داشتند كه با تحریم انتخابات از سوی پیروان البرادعی و حزب الكفایه با شركت در این انتخابات قادر خواهند بود بیش از ۱۰۰ كرسی پارلمانی را نصیب خود كنند.
چرا اخوانالمسلمین و حزب الوفد پس از شركت در مرحله اول انتخابات پارلمانی مصر اعلام كردند كه علاوهبر انصراف از شركت در مرحله دوم انتخابات آن را تحریم كردند. به عبارت دیگر اگر گروه اخوان و حزب الوفد خواستار تحریم انتخابات بودند، چرا زمانی كه محمد البرادعی دبیركل سازمان سابق انرژی هستهای از آنها خواست انتخابات را تحریم كنند، وی را همراهی نكردند؟رهبران اخوانالمسلمین بهعنوان مهمترین گروه مخالف دولت در ابتدا تصور میكردند كه با شركت در این دوره از انتخابات پارلمانی قادر خواهند بود كرسیهای بیشتری را در مقایسه با انتخابات سال ۲۰۰۵ به دست آورند. زیرا گروه اخوان در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ موفق شده بودند كه بیش از ۸۰ كرسی یعنی ۲۰ درصد از كل پارلمان را از آن خود كنند.
بنابراین امید داشتند كه با تحریم انتخابات از سوی پیروان البرادعی و حزب الكفایه با شركت در این انتخابات قادر خواهند بود بیش از ۱۰۰ كرسی پارلمانی را نصیب خود كنند. اما دیگر گروههای مخالف دولت بر این باور بودند كه حزب حاكم مصر اجازه كسب كرسیهای بیشتر را به گروه اخوان نخواهد داد و حتی گروه اخوان را نصیحت كردند كه در انتخابات شركت نكنند، اما اخوانالمسلمین نهتنها با تحریم انتخابات مخالفت كرد، بلكه شاهد بودیم كه وارد عرصه انتخاباتی شد، اما با وضعیتی كه حزب حاكم مصر به وجود آورد، اخوان در مرحله اول انتخابات حتی نتوانست به یك كرسی دست پیدا كند.
در نتیجه این حقیقت برای گروه اخوان روشن شد كه دولت مبارك تصمیم دارد، مانع تشكیل گروه اپوزیسیون قدرتمند در پارلمان شود. همچنین رهبران گروه اخوان اطمینان پیدا كردند كه حزب حاكم در مرحله دوم مانند مرحله اول مانع رای آوردن آنها خواهد شد. از دیگرسو جامعه مصر هم دیگر علاقهای به شركت در انتخابات ندارد، به گونهای كه در مرحله اول فقط ۱۵ درصد از شهروندان مصر در انتخابات شركت كردند. لذا گروه اخوان و حزب الوفد به این نتیجه رسیدند كه با تحریم مرحله دوم انتخابات پارلمانی به تحریمكنندگان بپیوندند.
برخی از ناظران بر این باورند كه تحریم دور دوم انتخابات از سوی اخوانالمسلمین به دو دلیل، عدم رای آوردن این گروه در دور اول انتخابات یا وقوف دیرهنگام این گروه به امكان رایآوری در این دوره از انتخابات صورت گرفته است، نظر شما در این باره چیست؟در ابتدا باید گفت مساله تقلب در انتخابات كه از سوی برخی رسانههای مصر و گروه مخالف مطرح شد بسیار واضح و علنی بود، به گونهای كه در طول تاریخ مصر سابقه تقلب به این گستردگی وجود ندارد. در این مرحله از انتخابات همه گروههای اپوزیسیون و مردم این كشور بر این باور بودند و هستند كه تقلب گستردهای در انتخابات انجام شده است.
نكته دیگری كه لازم است به آن اشاره شود این است كه در انتخابات سال ۲۰۰۵ فشار آمریكا به دولت مصر موجب شد گروه اخوانالمسلمین به بیش از ۸۰ كرسی پارلمان دست پیدا كند. دولت جورج بوش آمریكا پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر به این نتیجه رسیده بود كه فقدان دموكراسی در جهان عرب باعث رشد اسلامگرایی افراطی و تروریسم شده است، لذا این امر موجب شد آمریكا فشار زیادی را به دولت مصر وارد كند تا شرایط ورود اسلامگرایان به پارلمان را فراهم كند.
بنابراین دولت مصر انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ را به گونهای ترتیب داد كه بیش از ۸۰ نامزد هوادار اخوان به پارلمان راه یافتند. بنابراین در این مرحله از انتخابات راه نیافتن گروه اخوان به پارلمان ربطی به محبوبیت این گروه یا پایگاه مردمی آنها ندارد، زیرا پرواضح است كه اخوانالمسلمین پایگاه گستردهای در مصر دارد.
به هر حال در این دوره دولت باراك اوباما رئیسجمهوری آمریكا به دلیل ضعف و مشكلاتی در عراق و افغانستان و مشكلات اقتصادی فشار زیادی به دولت مبارك وارد نیاورد. اگرچه آمریكا بعد از برگزاری انتخابات انتقاداتی را متوجه دولت مصر كرد، اما فشار دولت اوباما به مصر را نمیتوان با فشاری كه دولت بوش به این كشور وارد كرد، مقایسه كرد.
بنابراین حزب حاكم با توجه به انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۱ صلاح را در این دید كه پارلمان را در انحصار كامل خود دربیاورد. با توجه به این مسائل تحریم انتخابات از سوی اخوان و حزب الوفد را نمیتوان ناشی از عدم رایآوردن این گروه در دور اول انتخابات برشمرد.
شما اشاره داشتید كه دولت بوش پس از حملات ۱۱ سپتامبر به دولت مصر فشار وارد كرد تا شرایط ورود اسلامگرایان به پارلمان را فراهم كند، اما دولت اوباما جدیت لازم را در این زمینه به كار نبرد. آیا میتوان گفت كه با توجه به گسترش تروریسم و رفتارهای افراطی در منطقه خاورمیانه، آمریكا از راهیابی گروه اخوان به پارلمان مصر نگران است، لذا در این برهه زمانی با تغییر موضع، دولت مبارك را همراهی كرد تا مانع ورود اخوان به پارلمان شود؟ به عبارت دیگر آیا میتوان اعتراضات آمریكا به شیوه برگزاری انتخابات مصر را نمایشی دانست؟این مساله را میتوان بهعنوان یك احتمال در نظر گرفت. از سوی دیگر فشار نیاوردن آمریكا به نظام حاكم مصر شاید ناشی از ضعف این دولت باشد. بهعنوان مثال در چند روز اخیر رسانهها اعلام كردند كه آمریكا به محمود عباس رئیس تشكیلات خودگردان فلسطین گفته است كه در فشار آوردن به اسرائیل (برای توقف شهركسازی در اراضی اشغالی فلسطین) با شكست مواجه شده است. در واقع اسرائیل كه همهچیز خود را مدیون آمریكا است با مشاهده ضعف واشنگتن با درخواست این كشور برای توقف دوماه شهركسازی مخالفت میكند. مخالفت اسرائیل با درخواست آمریكا مشخص كرده كه در حال حاضر دولت اوباما در ضعف قرار دارد و نمیتواند فشار لازم را به دولت مصر وارد كند.
بنابراین دولت مصر هم با اشراف به ضعف دولت اوباما در مقابل انتقادات واشنگتن از انتخابات پارلمانی با لحن بسیار تندی موضع گرفت و آمریكا را متهم به دخالت در امور داخلی مصر كرد. مقاومت مصر در مقابل آمریكا در شرایطی صورت میگیرد كه همه میدانند مصر به دلیل وابستگی به سیاست خاورمیانهای آمریكا و كمكهای مالی واشنگتن به قاهره (آمریكا سالانه دو میلیارد دلار به مصر كمك مالی میكند) نمیتواند از خواستههای آمریكا سرپیچی كند، اما شواهد موجود حاكی از این است كه آمریكا از اهرم فشار خود علیه مصر استفاده نكرده است.
در همین حال نظام حاكم بر مصر نهتنها با حضور ناظران بینالمللی بر انتخابات مخالفت كرد، بلكه در داخل هم مانع دخالت دستگاه قضایی این كشور – پیش از این در همه دورههای انتخابات دستگاه قضایی مصر مسوولیت نظارت بر انتخابات را برعهده داشت – بر انتخابات شد و وزارت كشور مصر انتخابات پارلمانی را براساس برنامههای موردنظر خود برگزار كرد. درواقع در شرایط فعلی مصر علاوهبر احزاب مخالف دولت، دستگاه قضایی این كشور نیز نسبت به روش برگزاری انتخابات معترض است.
به نظر شما ضعف آمریكا موجب همراهی واشنگتن با دولت مبارك نشده است؟خیر، تصور همراهی آمریكا با مصر یك امر بعید به نظر میرسد. یعنی اگر چنین تبانیای شده بود شاید آمریكا با لحن آرام با مصر صحبت میكرد تا مصر آنها را متهم به دخالت در روند داخلی كشورشان نكند.
پیش از برگزاری انتخابات مصر، دولت فشارهای زیادی را به مخالفان وارد كرد به گونهای كه این فشار و سركوبها حتی در زمان برگزاری انتخابات نیز ادامه یافت. آیا میتوان ایستادگی دولت در مقابل مخالفان را به ایستادگی در مقابل البرادعی تعبیر كرد؟ به تعبیر دیگرآیا حزب حاكم با سركوب كردن مخالفان به البرادعی هشدار داد كه باید فكر حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۱ را از سر خود بیرون كند؟یكی از پیامهای سركوب مخالفان توسط دولت مصر میتواند به نوعی هشدار به البرادعی باشد، اما سركوب مخالفان را نمیتوان صرفا به منظور دادن پیام به البرادعی تعبیركرد.
مساله دیگر این است كه مخالفان و جریانهای مستقل قبل و حتی زمان برگزاری انتخابات به گونهای عمل كردند كه مانع هرگونه برخورد با حزب حاكم شوند، اما شاهد بودیم كه دولت قبل از برگزاری انتخابات هزاران نفر از گروه اخوان را بازداشت كرد. بازداشت مخالفان از سوی دولت منجر به ایجاد تظاهرات و درگیر شدن هواداران احزاب مخالف با نیروهای پلیس شد. همانگونه كه پیش از این اشاره كردم دولت مصر به دلیل انتخابات ریاستجمهوری سال آینده شگردهای مختلفی را به كار برد تا پارلمان آتی بدون حضور احزاب مخالف یا مستقل تشكیل شود.
به گمان من علت اصلی سركوب مخالفان، مساله ریاستجمهوری مصر است. نظام حاكم در مصر در نظر دارد در صورت عدم مشاركت حسنی مبارك فرزند وی جمال مبارك را نامزد انتخابات ریاستجمهوری كند. زیرا با توجه به ارتباط جمال مبارك با سرمایهداران بزرگ مصر، این گروه از نامزدی وی در انتخابات آتی حمایت میكنند. همچنین باید گفت كه سركوب مخالفان در جهت انحصارگرایی قدرت در مصر صورت میگیرد.
خیلی از ناظران بر این باورند كه صحنه تحولات مصر را باید تا هفتهها و ماههای آینده زیر نظر داشت. زیرا میزان نارضایتی در این كشور افزایش پیدا كرده است به گونهای كه برخی از مخالفان دولت خواستار سرپیچی مدنی شدهاند. همچنین برخی دیگر از جناحهای مخالف خواستار انتخابات مردمی و تشكیل پارلمان سایه هستند. به هر صورت در چنین شرایطی ممكن است در آینده صحنه داخلی مصر آبستن تحولاتی جدید باشد.
خبرگزاری الجزیره چهار روز پیش در گزارشی اعلام كرد كه دیوان عالی اداری مصر در واكنش به عملكرد كمیته عالی انتخابات این كشور در شیوه برگزاری انتخابات پارلمانی، نتایج این انتخابات را بهطور كامل باطل اعلام كرد. همچنین برخی از رسانههای اسرائیل اعلام كردند كه در صورت افزایش اعتراضات در مصر این احتمال وجود دارد كه مبارك انتخابات را باطل یا پارلمان را منحل كند. شما این دو خبر را چگونه ارزیابی میكنید؟همانگونه كه گفتم در آینده ما شاهد تحولاتی در صحنه سیاسی مصر خواهیم بود، اما ابطال انتخابات را بعید میدانم. دیوان عالی اداری مصر هم درخواست ابطال انتخابات را نخواهد كرد.
اما الجزیره در گزارش خود آورده بود كه دیوان عالی اداری درخصوص شیوه برگزاری انتخابات اعتراض دارد.
برخی از قضات مصر این اظهارات را مطرح كردند. به هر حال باید گفت كه آیا دستگاه قضایی از چنین استقلالی برخوردار است كه درخصوص این انتخابات اظهارنظر كند. به اعتقاد من دستگاه قضایی از چنین استقلالی برخوردار نیست.
با توجه به وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی مصر، احتمال ایجاد تغییر در مصر وجود دارد؟خیر، چرا كه تغییرات در مصر خیلی كند و تدریجی صورت میگیرد. ممكن است تحولاتی در این كشور رخ دهد، اما ابطال انتخابات و انحلال پارلمان یك امر بعید به نظر میرسد.
گفت و گو از: صادق حمزه/ فرهیختگان