در حال حاضر نمیتوانیم بگوییم قطبی به این دلایل از نظر فنی برای فوتبال ما خوب بوده یا بد عمل کرده است، اما ایکاش مسئولان ورزش کشور زودتر با مربیان با کلاس بهتر و بالاتری در جهان وارد مذاکره میشدند و شاید میشد با یک مربی با کلاس بهتری نسبت به افشین قطبی، به جام ملتهای آسیا برویم و امید به قهرمانی داشته باشیم. قهرمانی که سالهاست در حسرت آن ماندهایم.
پنجره - افشین قطبی در مقطعی بسیار حساس بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شد، آن هم در شرایطی که سرنوشت تیم ملی برای حضور در جام جهانی آفریقای جنوبی را سه دیدار باقیمانده (دیدار با امارات، کرهشمالی و کرهجنوبی) مشخص میکرد. او اما برخلاف قولها و صحبتهایی که انجام داده بود، نتوانست به تعهداتش عمل کند و تیم ملی به جام جهانی 2010 راه پیدا نکرد.
پس از آن نیز دیگر میدان رقابت جدی و مهم برای ارزیابی فنی او پیش نیامد تا بتوانیم در مورد عملکرد فنیاش نظر بدهیم. شکست مقابل برزیل در دیدار دوستانه نیز تا حدی طبیعی بود، چراکه واقعیت فوتبال ما و اختلافش با سطح اول دنیا، همانی بود که نشان داده شد. اکنون جام ملتها بهترین میدانی است که میتوانیم قطبی را که بسیار خوش بین است و همواره به موفقیت ایمان دارد؛ از نظر فنی مورد ارزیابی قرار بدهیم.
شاید این ارزیابی هم دیگر سودی برای فوتبال ایران نداشته باشد، چون قطبی پس از جام ملتها به ایران بازنمیگردد و با یک تیم ژاپنی قرارداد امضاء کرده است. البته این کار غیرقانونی نیست و در واقع حرفهای بود. شاید برای ما چیز تازهای باشد، ولی بسیاری از مربیان دنیا در حالیکه با تیم خود قرارداد دارند، با تیمهای دیگر وارد مذاکره شده و برای سال آینده قرارداد میبندند. فدراسیون ایران نیز تأکید کرده بود که بهدنبال گزینههایی برای هدایت تیم ملی پس از جام ملتها هستند و طبیعی بود که قطبی به فکر آیندهاش باشد، اما بهتر بود این خبر رسانهای نمیشد تا جام ملتها به پایان برسد.
در حال حاضر نمیتوانیم بگوییم قطبی به این دلایل از نظر فنی برای فوتبال ما خوب بوده یا بد عمل کرده است، اما ایکاش مسئولان ورزش کشور زودتر با مربیان با کلاس بهتر و بالاتری در جهان وارد مذاکره میشدند و شاید میشد با یک مربی با کلاس بهتری نسبت به افشین قطبی، به جام ملتهای آسیا برویم و امید به قهرمانی داشته باشیم. قهرمانی که سالهاست در حسرت آن ماندهایم.
باید بگویم اگرچه افشین قطبی اصالتا یک ایرانی است، اما او میهمان فوتبال ایران بود، زیرا یک ایرانی بود که بیشتر سالهای عمرش را در خارج از کشور سپری کرده.
بهتر است از مسئولان فوتبال پرسیده شود که به چه اعتباری و براساس چه معیارهایی، پس از ناکامی تیم ملی ایران در مقدماتی جام جهانی 2010، همچنان سکان هدایت تیم ملی را به قطبی سپرده و او را در راه جام ملتهای آسیا در سمت خود ابقا کردند، در حالیکه همواره پس از یک ناکامی در چنین سطحی، تغییر و تحول در رأس کادر فنی تیمهای ملی صورت میگیرد.
تیم ملی اشکالاتی دارد از جمله در خط دفاعی شکننده ظاهر میشود، ولی ما باید از تیم حمایت کنیم. امیدواریم که تیم ملی در جام ملتهای آسیا موفق باشد و نباید بهخاطر یک نفر منتظر شکست تیم ملی در قطر باشیم