«افراد بی اطلاع از توانمندی های ملت ایران، سند چشم انداز را نوشتند»؛ این بخشی از سخنان دکتر «احمدی نژاد» در مراسم تجلیل از دانشجویان نمونه کشوری است که روز گذشته برگزار شد و بیان آن تعجب بسیاری را برانگیخت که چرا شخص اول اجرایی کشور این گونه به سندی بالادستی می تازد که با نظر ویژه رهبری تنظیم شده است.
به گزارش «تابناک»، هنگامی که سال ها پیش عقلای نظام به این نتیجه رسیدند که توسعه همه جانبه و شتاب بخشی به پیشرفت کشور، نیاز ضروری به سندی بالادستی و نوعی رهنامه دارد، موضوع تدوین سند چشم انداز بلند مدت جمهوری اسلامی ایران با دستور ویژه رهبر انقلاب در دستور کار نظام قرار گرفت و مقرر شد با مشارکت همه بخش های جامعه چنین سندی تنظیم و سرانجام توسط دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام شکلی رسمی به خود گیرد که پس از چند سال بررسی، سند یاد شده با ابلاغ رهبر انقلاب به سندی الزام آور تبدیل شد.
اما اکنون وقتی بالاترین مقام اجرایی کشور با چنین تعبیری از تدوین سند یاد می کند، هر صاحب اندیشه ای را به تفکر وادار می کند که هدف از بیان چنین جملاتی چیست؟ آیا آقای رئیس جمهور در جریان فرایند شکل گیری سند و حجم عظیم کار کارشناسی انجام شده برای دستیابی به این مهم نبوده اند؟ آیا ایشان از این موضوع که رهبر انقلاب در طول تدوین سند همواره با دقت نظر موضوع را پیگیری می کردند نبوده اند؟ آیا به صرف آنکه تدوین سند توسط کسانی جز آقای احمدی نژاد صورت گرفته، می تواند ملاک بی اطلاعی آنها باشد؟
این گزارش می افزاید: آقای احمدی نژاد هر چند تلاش دارد با بیان چنین جملاتی به ظن خود نوعی نقد استعلایی برسند، بزند و آنجا که می گوید ظرفیت ملت ما بیش از آنی است که در سند آمده، به شکلی می خواهد از توان ملت ایران تجلیل کند، اما نحوه استفاده از کلمات و تبادر ذهنی آن چیز دیگری را می رساند.
اینکه ایران و ایرانیان از ظرفیت های بسیاری برخوردارند و در برخی عرصه ها می توانند فراتر از منطقه عرض اندام کنند، سخنی عجیب نیست؛ اما اینکه بدون استنادات علمی و توجه به نقش دولت ها در پیشبرد اهداف ملی، تنها در مقام سخن بگوییم که ملت ایران ظرفیتی بیش از اهداف تعیین شده در سند دارند، هم جفا به ملت است و هم به هزاران فردی که در تدوین سند نقش داشته اند.
پاسخ به این پرسش ها که آیا از نظر اقتصادی، علم و فناوری، توسعه اجتماعی و سلامت و امثال آن، ما اکنون برترین کشور منطقه آسیای جنوب غربی هستیم، خود می تواند روشن کند که طرح موضوع بی اطلاعی تدوین کنندگان سند، تنها سخنی است که در مقام کلام اعتبار دارد، ولی در عمل این گونه نیست.
نباید فراموش کنیم که وقتی می گوییم قدرت برتر منطقه در هر حوزه ای، تنها نمی توانیم به یک یا دو شاخص بسنده کنیم بلکه باید همه شاخص ها را با هم بسنجیم و بر پایه آن تحلیل و ادعا کنیم، موضوعی که در اوضاع کنونی ما نشان می دهد که اینگونه نیست، این پذیرفتنی است که ما روند رو به رشدی را در بسیاری از حوزه ها در پیش گرفته ایم، ولی این دلیل بر آن نمی شود که ما بیندیشیم که دیگر کشورها همه دست روی دست گذارده اند تا ما در منطقه یکه تازی کنیم، بلکه همه کشورها که برخی از آنها همانند کشورهای عربی با الگوبرداری از کشورمان، با تدوین سند چشم انداز بخشی و فرا بخشی در پی رقابت با ما در منطقه هستند.
البته همه آنچه در بالا بیان شد، بدین نیت بود که به آقای رئیس جمهور یادآور شویم به صرف داشتن انتقاداتی برسند و یا اختلاف سلیقه با تدوین کنندگان سند نمی توان اینگونه زحمات هزاران نفر از نخبگان علمی و اجرایی کشور را نادیده گرفت و از «بی اطلاعی» ایشان سخن گفت. آقای رئیس جمهور باید به یاد داشته باشند که خود در گذشته، بارها از تدوین سند و ظرفیت های آن تجلیل کرده و آن را نقشه راه کشور دانسته بودند. ایشان باید به خاطر داشته باشند که در مقام رئیس جمهور ایران سخن می گویند و ایجاد تردید درباره چنین سند فرابخشی که می خواهد چون چتری همه بخش های جامعه را در راه پیشرفت جمهوری اسلامی ایران بسیج کند، بزرگترین ضربه به تحقق اهداف سند ابلاغی از سوی رهبری است.
آقای احمدی نژاد حتما می داند که پیشرفت بسیاری از کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه مرهون داشتن راهنامه ای بلندمدت مانند سند چشم انداز بوده لکن تخریب این سند تنها نتیجه اش ایجاد تردید درباره آن و کند کردن سیر پیشرفت کشور است.
به هر روی، آقای احمدی نژاد باید دقت نظر داشته باشند که هر کلام و سخن رئیس جمهور ایران، پیامدهای متعددی در عرصه داخلی و بین المللی خواهد داشت. به همین سبب دقت نظر در بیان مسائل و شفافیت در گفتار از سوی وی و دیگر دولتمردان مهمترین پیش نیاز پیشرفت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.