عصرایران - درست 32 سال پس از سرنگونی بزرگ ترین متحد منطقه ای آمریکا در خاورمیانه (رژیم شاه) ، متحد استراتژیک دیگر ایالات متحده (دولت حسنی مبارک) سقوط کرد تا 11 فوریه (22 بهمن) روزی ناخوشایند در تقویم کاخ سفید باشد.
درباره سقوط مبارک نکات زیر قابل تأمل است:
1 - روز پنجشنبه ، 10 فوریه ، در حالی که همه خبرها حاکی از سخنرانی کناره گیری حسنی مبارک بودند ، وی بر صفحه تلویزیون حاضر شد و گفت: اختیارات ریاست جمهوری را به معاونم واگذار می کنم ولی تا سپتامبر (شهریور 90) همچنان رئیس جمهور خواهم ماند تا همچنان به مردم و کشورم خدمت کنم و این پرچم را به رئیس جمهور بعدی تحویل دهم:
1-1) این سخنرانی ، اشتباه استراتژیک مبارک بود زیرا در حالی که مردم انتظار کناره گیری داشتند ، او از ماندن سخن گفت و بدین ترتیب خوشحالی زودهنگام مردم ، به خشمی شدید و کنترل ناپذیر تبدیل شد.
اگر آن انتظار اولیه برای سخنرانی خداحافظی ایجاد نمی شد ، ای بسا خشم بعدی هم شکل نمی گرفت اما چون مردم منتظر کناره گیری مبارک بودند ولی عکس آن را دریافت کردند ، "توی ذوق ملت خورد" و حرکت هایی مثل محاصره رادیو و تلویزیون و درگیری در اطراف کاخ ریاست جمهوری شکل گرفت و پروسه سقوط را تسریع کرد.
2-1) بعد از این اتفاق ، آمریکا اعلام کرد که "
قرار بود" مبارک در سخنرانی اش خبر کناره گیری خود را اعلام کند.
این "
قرار بود" می تواند بسیار پر معنا باشد. در واقع ، مبارک - که به مهره سوخته تبدیل شده بود- در آخرین هماهنگی با آمریکا قرار بر کناره گیری گذاشته بود ولی در سخنرانی اش خواسته بود آخرین شانس خود را بیازماید و با دادن وعده هایی مانند برگزاری انتخابات آزاد ، بر روی ضعیف ترین احتمالات نیز حساب کند ؛ تیری که از چله رهید و هرگز به هدف نرسید!
3-1) لابد برای مردم مصر که خواستار پایان دیکتاتوری سه دهه ای مبارک بودند ، این قسمت از حرف های او بسیار منزجر کننده تر بود که می گفت برای
خدمت به مردم و کشور موظفم که بمانم و پرچم خدمت را به رئیس جمهور بعدی بسپارم!
2 - با استعفای مبارک ، معاونش عمر سلیمان اعلام کرد که از این پس ارتش عهده دار امور مصر خواهد بود. بدین ترتیب ژنرال محمد حسین طنطاوی ، وزیر دفاع و رئیس شورای عالی نیروهای مسلح مصر زمام امور را بر عهده گرفت:
1-2) روز قبل از استعفاء ، مبارک اعلام کرد که اختیاراتش را به عمر سلیمان می دهد ، اما 24 ساعت بعد ، همین عمر سلیمان اعلام کرد که تمام اختیارات رئیس جمهور به ارتش واگذار شده است.
پیش از این نیز خبرهای جسته و گریخته ای از رقابت ژنرال های ارتش عمرسلیمان(رئیس سازمان اطلاعات مصر و معاون مبارک) به گوش می رسید که وقایع اخیر نشان از پیروزی نظامیان بر نیروهای اطلاعاتی دارد.
باراک اوباما نیز بلافاصله بعد از به قدرت رسیدن ارتش ، از آن به نیکی یاد کرد و گفت: ارتش مصر میهن پرستانه و مسئولانه خدمت کرده است و بدین ترتیب از انتقال قدرت از ژنرال حسنی مبارک به ژنرال حسین طنطاوی حمایت کرد.
این ، نشان می دهد که آن "
قرار بود" معنی دار ، نه فقط شامل رفتن مبارک بوده است بلکه لابی های چند روز اخیر ، توافق طرفین برای جایگزینی ارتش را در پی داشته است.
برای آمریکا و اسرائیل ، اصلاً خوشایند نیست پروسه انتقال قدرت در مصر ، در مجاری خارج از کنترل آنها رخ دهد.
لذا می توان گفت هر چند رفتن مبارک در میدان "التحریر" قاهره و خیابان های سایر شهرهای مصر رقم خورد ، اما آمدن ارتش ، محصول لابیگری در جاهای دیگر بوده است.
مدارای ارتش در ایام اخیر با مردم نیز می تواند بر مبنای همین امر و با هدف اعتماد سازی بوده باشد.
2-2) درست است که مبارک پس از سی سال حکومت و دیکتاتوری رفته است اما فرد و سیستمی که به جای او بر سر کار آمده ، منصوب و ساخته و پرداخته خود حسنی مبارک است.
مردم مصر در شعارهای خود ، دو مطالبه اصلی داشتند: "الشعب یرید اسقاط مبارک" ، " الشعب یرید اسقاط النظام" ؛ یعنی مردم هم خواستار سرنگونی مبارک بودند و هم خواهان سرنگونی نظام حاکم بر مصر.
با شرایط به وجود آمده ، مردم به یکی از خواسته های خود رسیده اند ولی خواسته مهم ترشان یعنی سقوط رژیم دیکتاتوری در مصر و برقراری یک نظام مردم سالار هنوز محقق نشده است.
3-2) به نظر می رسد با رفتن مبارک ، دو دیدگاه مختلف بین مردم مصر شکل بگیرد: "ادامه تظاهرات تا سرنگونی کامل نظام" و "بازگشت به خانه به امید برگزاری انتخابات آزاد".
حتی محمد البرادعی که از رهبران معترضان بود ، روز گذشته اعلام کرد که با رفتن مبارک ، خواسته اش محقق شده و آماده همکاری با ارتش است.حمایت همزمام البرادعی و آمریکا از ارتش ، می تواند چنته کسانی که معتقد بودند البرادعی با هماهنگی آمریکا وارد گود شده را پر تر کند.
این که کدام گزینه صحیح است ، به انتخاب خود ملت مصر بستگی دارد ولی اجمالاً می توان گفت که همین اختلاف دیدگاه می تواند عاملی برای فروکش کردن تظاهرات خیابانی باشد مگر این که معتقدان به ادامه اعتراض ، بتوانند دیدگاه خود را غالب کنند.
معترضان مطالباتی را مطرح کرده اند که ارتش باید پاسخگوی آنها باشد از جمله لغو حالت فوق العاده ، آزادی رسانه ها ، آزادی زندانیان و ... .
البته یک نکته دیگر را نیز نباید از نظر دور داشت ؛ ارتش تا کنون مقاومت چندانی در برابر مردم نکرد زیرا قرار بود برای مبارک بجنگد ، اما از این پس ، احتمال برخوردهای شدید با مردم معترض وجود دارد زیرا برای حفظ قدرت خود اقدام می کند.
در واقع می توان گفت که انقلاب مردم مصر توسط ارتش مصادره شده و یک کودتای دیگرگونه در این کشور شکل گرفته است.
حال سوال این است که ژنرال های مصری که سال ها در تحکیم مبانی دیکتاتوری حسنی مبارک کوشیده اند ، واقعاً به دموکراسی معتقدند و با برگزاری یک انتخابات آزاد ، از صحنه سیاست کنار خواهند رفت یا آن که همانند خود مبارک ، با در آوردن یونیفرم نظامی و پوشیدن کت و شلوار ، استبداد نوینی را در کشور حاکم خواهند کرد؟!
انتخابات هم برگزار می شود اما کاملا هدایت شده و نهایتاً یکی مثل مبارک ، اما با رنگ و لعاب امروزی تر از صندوق ها بیرون می آید زیرا آمریکا بیکار نمی نشیند تا ببیند کشور استراتژیک مصر به دست مخالفان بیفتد.
ازهمين الان اين نشانه هاديده مي شود.