۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۶۶۹۱
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۳ - ۲۱-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۶۶۹۱
انتشار: ۱۸:۰۳ - ۲۱-۰۵-۱۳۹۰
گفت‌وگو با فریده خلعتبری درباره نشر آثار كودك

"اگر كتابي را از ناشري خريده‌ايم بايد از بقيه‌ ناشران منتشركننده‌ همان عنوان را نيز بخريم»!

به‌ياد دارم روزي كه به‌ مديركل وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اعتراض كردم كه چرا از چند عنوان كتاب كه چندين ناشر در فاصله‌ زماني كمتر از يك سال پي‌درپي منتشر كرده بودند، همه را خريده‌ايد، در حالي كه كتاب‌هاي تاليف خريداري ‌نشده‌اند و دليل آن را ناكافي بودن بودجه عنوان مي‌كنيد، به‌من توضيح دادند كه «اگر كتابي را از ناشري خريده‌ايم بايد از بقيه‌ ناشران منتشركننده‌ همان عنوان نيز بخريم!»
تهران امروز : شباويز در سال 1363 به‌ثبت رسيد و فعاليت انتشاراتي خود را از همان زمان آغاز كرد. در ابتدا، هم براي بزرگسالان و هم براي كودكان و نوجوانان كتاب منتشر مي‌كرد. با گذشت زمان، از شمار كتاب‌هاي بزرگسال كاسته شد و بر تعداد عنوان‌هاي مناسب كودكان و نوجوانان افزوده گشت. اكنون، سال‌هاست كه شباويز به‌صورت انحصاري براي كودكان و نوجوانان كتاب منتشر مي‌كند، آن هم كتاب‌هاي نوشته‌شده به‌وسيله نويسندگان ايراني و تصويرگري‌شده به‌وسيله تصويرگران ايراني. دکتر فريده خلعتبري مدير نشر شباويز از کارشناسان حوزه ادبيات و نشر کودک در گفت‌وگوي با تهران امروز با دقت و حوصله به سوالات ما پاسخ داد که بخشي از آن را در زير مي‌خوانيد:

وضعيت نشر و توضيع كتاب كودك را در ايران چگونه ارزيابى مى كنيد و چشم‌انداز آن را چگونه مى بينيد؟

نشر و توزيع كتاب كودك در ايران نه تنها مطلوب نيست، بلكه همچون بيماري است كه هرلحظه بايد انتظار شنيدن خبر درگذشتش را داشت. به‌سبب آنكه ايران به‌ پيمان جهاني حق نشر نپيوسته است، شمار كتاب‌هايي كه بارها و بارها به‌وسيله‌ ناشران مختلف چاپ مي‌شوند، آن‌چنان افزايش يافته است كه اگر بازديدكننده‌اي در نمايشگاه كتاب تهران قدم بزند، مي‌پندارد كه به‌جاي صدها غرفه و صدها ناشر، تنها چند ناشر حضور دارند كه همگي همان عنوان‌ها را در غرفه‌هاي يكسان براي فروش عرضه كرده‌اند. حتي متوليان فرهنگ مكتوب نيز بر اين پديده‌ نامقبول صحه مي‌گذارند. به‌ياد دارم روزي كه به‌ مديركل وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اعتراض كردم كه چرا از چند عنوان كتاب كه چندين ناشر در فاصله‌ زماني كمتر از يك سال پي‌درپي منتشر كرده بودند، همه را خريده‌ايد، در حالي كه كتاب‌هاي تاليف خريداري ‌نشده‌اند و دليل آن را ناكافي بودن بودجه عنوان مي‌كنيد، به‌من توضيح دادند كه «اگر كتابي را از ناشري خريده‌ايم بايد از بقيه‌ ناشران منتشركننده‌ همان عنوان نيز بخريم!» پرسيدم، «پس، خوانندگان كتاب چه مي‌شوند؟ شما همه‌ بودجه‌ را صرف خريد چند عنوان كتاب به‌تكرار كرده‌ايد؟ مگر مي‌شود يك كتاب را ده‌ها بار خواند؟» جواب دادند، «براي خوانندگان سال‌هاي بعد، كتاب‌ها در عوض سالم‌تر مي‌مانند!» نگاه غيرفرهنگي و تنها تجاري به‌كتاب كودك موجب شده كه روز به‌روز از كيفيت آثار خوب و فرهنگي كاسته شود و تنها به‌ترجمه‌هاي تكراري و مباحث خاص بسنده شود. امكان فروش نيز براي كتاب‌هاي كودك و نوجوان بسيار محدود است زيرا كه نياز به‌فضاي بسيار بيشتري در مقايسه با كتاب‌هاي بزرگسالان دارند، اما قيمت پشت جلد اندك آنها در مقايسه با كتاب‌هاي بزرگسال، فروشندگان را راضي به‌عرضه‌ آنها نمي‌كند. در بحران اقتصادي كنوني، نشر كشور بيش از پيش در معرض خطر قرار دارد و ناشران كتاب كودك و نوجوان نيز مي‌كوشند با تكيه بر كتاب‌هاي بزرگسال خود، بر پاي بمانند يا اينكه اصولا انتشار كتاب كودك و نوجوان را متوقف كنند. در اين ميان، كتاب‌هاي كودكان بيشتر در معرض فراموشي قرار دارند زيرا كه هزينه‌ سنگين توليد كتاب‌هاي رنگي، امكان بهره‌برداري از سرمايه‌ مصرفي را سلب يا دست‌كم محدود مي‌كند و كمتر ناشري خطر انتشار اينگونه كتاب‌ها را اين‌روزها پذيرا مي‌شود. شايد كودكان ما در آينده مجبور شوند مانند گذشته كتاب‌هاي بزرگ‌ترها را بخوانند يا به‌تماشاي فيلم و سريال بسنده كنند.

براى ترجمه ادبيات داستانى كودك در مقايسه با آثارى كه براى بزرگسالان نوشته مى شود چه ويژگى هايى قائل هستيد؟

وقتي سخن از ترجمه مي‌گوييم، بيشتر به‌ترجمه از زباني ديگر به‌زبان فارسي فكر مي‌كنيم، چرا كه آنچه ديده مي‌شود، هميشه اين نوع ترجمه است. اما من، به‌نوع ديگري از ترجمه هم مي‌انديشم، ترجمه از زبان فارسي به‌زباني ديگر. در هر دو صورت تفاوت بسياري ميان كار براي كودك و نوجوان و كار براي بزرگسال وجود دارد. محدوده‌ واژگان كودكان و نوجوانان، با توجه به‌سن و ميزان آموخته‌هاشان بسيار بسته است. اگرچه آموختن يكي از هدف‌هاي انتشار كتاب براي اين گروه‌هاي سني است، اما بيشتر به‌آموختن مفاهيم بايد پرداخته شود تا واژگان پيچيده و دشوار فارسي كه داراي معاني گوناگون‌اند. درگير كردن كودكان به‌يافتن معنا و مفهوم واژگان خارج از گستره‌ دانش زباني آنها نامقبول است. به‌همين سبب زماني كه براي كودكان مي‌نويسيم، بايد محدوديت‌هاي زباني را بپذيريم و در چارچوب دانش آنها حركت كنيم. براي بزرگسالان، دست‌كم به‌طور بالقوه، اين محدوديت وجود ندارد و مي‌توان با آرامش بيشتر از گستره‌ واژگان نويسنده يا مترجم بهره گرفت. مترجم موفق آثار كودك و نوجوان بدون شك كسي است كه با آنها سروكار دارد و با ويژگي‌هاي زباني آنها آشناست. از ديگر تفاوت‌هاي بارز نوشته براي كودكان و نوشته‌هاي مخصوص بزرگسالان، كوتاهي و سادگي جمله‌هاست. جمله‌هاي طولاني، حتي اگر از واژه‌هاي ساده تشكيل شده باشند، باز هم موجب خستگي خواننده‌ كم‌سن و سال مي‌شوند. اين الزام هرچه سن مخاطب كم‌تر باشد، بيشتر مي‌شود. به‌همين سبب است كه در كتاب‌هاي بزرگسالان گاه جمله‌هايي چندخطي و بسيار طولاني مي‌يابيم كه آزاررسان نيز نيستند. سادگي نيز به‌معناي رسانا بودن مفاهيم است، يعني آنكه چيدمان واژگان در كنار هم به‌گونه‌اي باشند كه مفهوم و معنا را به‌درستي و در كوتاه‌ترين زمان به‌مخاطب برسانند.

نشر شباويز تنها آثار تاليفى ادبيات كودك به زبان فارسى را منتشر مى كند. با توجه به اهميت تبادلات فرهنگى، چرا آثار ترجمه شده از ساير زبان‌ها به پارسى را منتشر نمى كنيد؟

مهم‌ترين دليل آن است كه به‌باور من، ادبيات و هنر ايران از چنان غنايي برخوردار است كه اگر هزاران كتاب نيز با تكيه بر ميراث فرهنگي ما نوشته شود، باز هم قطره‌اي از دريا بيش نخواهد بود. سهم ناچيز و درصد صفر ايران از بازارهاي جهاني اين تصوير اشتباه را پيش آورده است كه شايد ادبيات و هنر ما نمي‌تواند جايگاه بايسته و شايسته‌ خود را در ميان آثار خارجي به‌دست آورد. من چنين نمي‌پنداشتم و بر آن شدم تا خلاف آن را به‌همه ثابت كنم. يعني اينكه نشان بدهم اگر كتاب‌هاي ايراني به‌هر بازار خارجي‌اي وارد شوند، نه تنها ديده مي‌شوند، بلكه مي‌درخشند. براي همين تلاش كردم كتاب‌هاي برتري منتشر كنم كه بتوانم آنها را در بازارهاي خارجي عرضه كنم. حاصل اين تلاش بي‌وقفه، حضور بيش از 400 عنوان از كتاب‌هاي شباويز در بيش از 30 كشور جهان است.

به عنوان معدود ناشرى در ايران كه فقط به انتشار ادبيات داستانى براى كودكان مى پردازيد با چه موانع و مشكلاتى رو به رو هستيد؟

نخستين دشواري، مشكل فروش است، زيرا باورهاي اشتباه خوانندگان كه كتاب‌هاي خارجي را برتر از كتاب‌هاي ايراني مي‌دانند، همواره سيل خريداران را به‌سوي كتاب‌هاي ترجمه‌شده مي‌كشاند و كم‌توجهي و حتي بي‌توجهي آنان را نصيب آثار ايراني مي‌كند. از آن گذشته چون در طول سال‌هايي كه گذشت بسياري از نويسندگان و تصويرگران كار خود را از شباويز آغاز كردند، در بدو كار نام‌آور نبودند و خوانندگان نيز همواره به‌دنبال خريدن كتاب‌هاي نويسندگان نام‌آشنا هستند. نشان دادن ارزش واقعي داستان يك نويسنده‌ نوقلم كاري به‌مراتب دشوارتر از ترغيب خريداران به‌خريد كتاب‌هاي نوشته‌شده‌ ايراني بود.

در روزگار اينترنت كودكان كمتر كتاب مى خوانند.نظر شما چيست؟ كتابخواني كودكان در مرحله‌ اول به ‌مادر و پدر بستگي دارد و پس از آن به‌ مدرسه برمي‌گردد. اينترنت و ماهواره را مادر و پدر در اختيار كودكان قرار مي‌دهند، بدون آنكه روش درست استفاده از آنها را به‌آنان بياموزند. كودكان، از بدو تولد در اختيار مادر و پدر هستند تا به‌آنان آموزش دهند. اگر براي آنها از آغاز كتاب بخوانند و به‌تدريج كه بزرگ‌تر شدند به‌آنها بياموزند كه خود كتاب بخوانند، هيچ‌گاه و در هيچ مقامي كتاب را از خود دور نخواهند كرد. مدارس ما نيز در كتابخوان كردن كودكان آنگونه كه بايد و شايد نمي‌كوشند و كتابخانه‌هاي مدارس نيز آن‌چنان مجهز و كامل نيستند كه پاسخگوي تمامي نيازهاي كودكان امروز باشند. اما اينترنت هيچ‌گاه نمي‌تواند تهديدي براي كتاب باشد و جاي آن را بگيرد، اما اگر كتاب مورد بي‌توجهي قرار بگيرد استفاده بيشتري پيدا مي‌كنند و مي‌توانند نوعي عادت به‌وجود آورند كه حتي ممكن است متكي بر نياز نيز نباشد.

ارسال به دوستان