محمدجعفر بهداد معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری در یادداشت خود در روزنامه ایران با عنوان "به اسم نظام، علیه نظام" ضمن تهید به افشاگری احمدینژاد علیه عناصر فریبخورده مدعی اصولگرایی، زمان این افشاگری را در "آینده نزدیك" پیشبینی كرد.
متن كامل این یادداشت بدین شرح است:
مدعیان ضد فتنه، اكنون به ارزانترین نیروی كار در اردوگاه سیاسی فتنهگران تبدیل شدهاند. كسی كه در مقابل تأكید مقام معظم رهبری مبنی بر نقش دكتر احمدینژاد در احیای ارزشهای انقلاب اسلامی و روحیه جهادی، رئیسجمهور مكتبی و مردمی را به بنیصدر تشبیه كرده بود، شاید خودش هم تصور نمیكرد در میان مدعیان اصولگرایی عناصری وجود داشته باشد كه به این زودی فریب بخورند و در حالی كه تشبیه احمدینژاد به بنیصدر را برنمیتافتند، اما اندكی بعد پرچمدار سناریوی «احمدینژاد منحرف شده است» شوند.
از یكسو سایت وابسته به كانون فتنهگران در اسفند 89 از «هشدارهای آیتالله... در سال 87 از ظهور جریان انحرافی» سخن گفته و كوشید تا ضمن تقبیح موضوع مكتب ایرانی، همه مخالفان و منتقدان رئیسجمهور را پیرامون محوری خودساخته به نام «جریان انحرافی» جمع كند و ازسوی دیگر رهبر فرزانه انقلاب در پاسخ به شبهه بعضی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در همین باره فرمودند: دولتمردان فعلی حرف نظام و انقلاب را میزنند و منظور آنها از مكتب ایرانی، قرار دادن ایرانیت در مقابل اسلامیت نیست.
رهبر معظم انقلاب پیشتر نیز در خطبه نمازجمعه 29 خرداد 88، با اشاره به اختلافنظر آقایان هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد تأكید فرمودند: نظر آقای رئیسجمهور به نظر بنده نزدیكتر است.
اما بهرغم آشكار بودن مواضع «آقا» در برابر كانونهای مخالفت با احیای ارزشها و روحیه انقلابی، بعضی مدعیان اصولگرایی به صف مجموعهای پیوستند كه از سال 88 معتقد بود احمدینژاد نماد انحراف بنیصدری است و مملكت را غرق در تفرقه و اختلافات داخلی میكند! نمونه دیگر اینكه ابتدا فتنهگران مدعی شدند، در جبهه مقابل گفته شد «دست بهاییها پشت فتنه اسلام ایرانی است» و بلافاصله گرداننده یك مراسم مذهبی در تهران طرح اسلام ایرانی را زاییده تفكر بهائیت و یهودیت اعلام و همانند دوره موسوم به «انتقام شخصی» حكم قتل رئیس دفتر رئیسجمهور را صادر كرد. این موارد نشانهای آشكار از دنبالهروی برخی مدعیان اصولگرایی از كانون فرماندهی فتنه بوده و این ماجرا همچنان و البته در شكل سازمان یافتهتری ادامه دارد. با این وصف، آیا اعلام راهبرد «عبور همزمان از احمدینژاد و فتنهگران» از سوی این عده مضحك نیست؟
آنچه از دروغپردازیها و پروندهسازیهای اخیر علیه رئیسجمهور نگرانكنندهتر است استعداد بالای بعضی چهرههای برجسته جبهه موسوم به اصولگرایی در بازیخوردن و مدیریت شدن توسط كانونهای دشمنی با اسلام انقلابی میباشد، زیرا این امر میتواند در آینده نیز، اعتبار و اقتدار نظام را به مخاطره بیندازد. خطرناكتر از توهمپراكنی درباره «انحراف احمدینژاد» این است كه عدهای به علت داشتن مطالبات نفسانی و نداشتن بصیرت سیاسی، آنچنان بازیچه باندهای كهنهكار و قبیلههای سیاسی میشوند كه درواقع «به اسم نظام، برای نظام، علیه نظام» عمل میكنند و انتظار تشویق مادی و اجر معنوی هم دارند.
اینان كه از كمترین سرمایه اجتماعی بیبهرهاند، در یك تقسیمبندی ناشیانه، نام خود را «اصولگرایان ولایی» گذاردهاند كه ظلمی آشكار نسبت به نظام است.
اما نكته این كه به فرض كه ادعای انحراف صحیح باشد، آیا برای مقابله با انحراف و انحطاط، باید از روشهای معصیتآمیز و ظالمانه استفاده كرد؟ همه ما پاسخ این پرسش را قبلاً از زبان مبارك رهبری شنیدهایم كه فرمودند؛ با دستمال كثیف نمیتوان شیشه را تمیز كرد. یعنی با آدمهای مسئلهدار یا روشهای حرام نمیتوان اصلاحگری كرد. این، همان فرمول معروف شهید علیاكبر ابوترابی است كه به اختصار اعلام كرد: پاك باشیم و خدمتگزار.
این روزها كه سكوت هوشمندانه و هدفمند دكتر احمدینژاد، فرصت خوبی را جهت بازخوانی علل و عوامل تهاجمات ظالمانه اخیر علیه رئیس جمهور و واكاوی نحوه فریب خوردن عناصر سرشناس مدعی اصولگرایی فراهم آورده، مرور فهرستی از دروغهای ساخته و پرداخته شدهای كه با هدف تحریك ارزشیها برای پیوستن به پروژه تخریب احمدینژاد جعل و منتشر شده، هم از این جهت كه چه استعدادها و تواناییهایی صرف پیشبرد این هدف ضدامنیتی شد و هم به این علت كه چه كسانی با كدام ادعاهای غلطانداز، حاضر میشوند برای سیراب كردن عطش انتقامجویی و ماجراجویی خود به آسانی مرتكب گناهان كبیره و اقدامات ظالمانه شوند، انسان را متأسف و شگفتزده میكند.
در آینده نزدیك كه مصالح نظام، پردهبرداری از پشت صحنه اتفاقات اخیر را اجازه میدهد و دكتر احمدینژاد رخصت پیدا میكند فقط بخش كوچكی از علت اصلی مخالفتها و كینهتوزیها علیه دولت اسلامی را كه زیر پوشش مقابله با انحراف صورت گرفته، تشریح كند، آنگاه عدهای را به تماشا خواهیم نشست كه از ترس انتقام جامعه، در پناهگاههای امن خود نیز جایی نخواهند داشت.
فعلاً زمان سكوت هوشمندانه و هدفمند است كه البته بركاتش را در زمان نه چندان دور فهرست و بازخوانی خواهیم كرد.