روزنامه کیهان در سرمقاله خود با عنوان «این ادعا و آن مأموریت!» به قلم حسین شریعتمداری نوشت:
*رئیس دوره ای «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات»! بی آن که به ترکیب این شورا اشاره ای داشته باشد و یا درباره وزن شورای یاد شده که بعد از فتنه88 فقط پوسته ای بدون مغز از آن باقی مانده است سخنی گفته و توضیحی بدهد، در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا، اعلام کرد: «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تصمیم گرفته است که اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند». اظهارات وی بلافاصله با مخالفت برخی از مدعیان اصلاحات روبرو شد که نسبت به هویت شورای مزبور ابراز تردید کرده و آن را در جایگاهی نمی دانستند که برای اصلاح طلبان تعیین تکلیف کند. به عنوان مثال آقایان محمدرضا تابش نماینده فراکسیون اقلیت و سخنگوی این فراکسیون، خباز، کواکبیان و چند تن دیگر در اظهارنظرهای مشابه در حالی که از یکسو نمی خواستند صریحا به پوشالی بودن شورای موسوم به «هماهنگی جبهه اصلاحات» اعتراف کنند و از سوی دیگر با اعلام نظر شورای یاد شده به شدت مخالف بودند، سناریوی تحریم انتخابات را رد کرده و اعلام داشتند؛ «اظهارنظر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ربطی به فراکسیون اقلیت ندارد» و اینکه «فراکسیون اقلیت مجلس مستقل از شورای یاد شده است و ما در انتخابات شرکت خواهیم کرد». این عده با تلویحی نزدیک به تصریح از فروپاشی جبهه موسوم به اصلاحات و بی اعتباری آن خبر دادند.
* مدعیان اصلاحات، مخصوصا، سران و عوامل فتنه آمریکایی -اسرائیلی 88 به دلیل وطن فروشی آشکار و ایفای نقش ستون پنجم دشمنان بیرونی، نه فقط کمترین صلاحیتی برای شرکت در انتخابات ندارند بلکه به عنوان مفسد فی الارض، مستحق اشد مجازات هستند، این عده اساسا در حلقه نظام تلقی نمی شوند چه رسد به آن که درباره مسائل نظام، نظیر انتخابات حق اظهارنظر داشته باشند.
*آن عده از مدعیان اصلاحات که خود در فتنه 88 حضور فعال نداشته ولی از آن حمایت کرده اند نیز صلاحیت نامزد شدن برای نمایندگی مجلس و یا نامزدی در هیچ انتخابات دیگری را ندارند...
* کسانی که از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 حمایت کرده اند، بر فرض که در آن حضور فعال نداشته اند، نیز فاقد صلاحیت نمایندگی مجلس شورای اسلامی هستند و کمترین جرم آنها حمایت از پروژه براندازی بیگانگان است که به تنهایی جرمی سنگین و در حد و اندازه «خیانت» تلقی می شود و چنانچه از مجازات آنها صرف نظر شود، خیانت آنان قابل چشم پوشی نیست.
*کسانی که هرچند از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 حمایت نکرده اند ولی در مقابل آن، سکوت کرده و موضع نیز نگرفته اند. این عده نیز برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی صلاحیت ندارند، چرا که علت سکوت آنها از دو حال خارج نیست. اول آن که از توان ذهنی و شعور لازم برای درک ماجرا برخوردار نبوده اند، که در این صورت؛ باید گفت؛ خانه ملت جای افراد کندذهن و کم دان نیست.
* برخی از اصلاح طلبان نیز بوده اند که نه فقط در فتنه 88 دخالتی نداشته و از آن حمایت نکرده اند، بلکه علیه آن موضع هم گرفته اند. این عده نشان داده اند که به بهانه اختلاف سلیقه حاضر به وطن فروشی و یا سکوت در مقابل وطن فروشان نیستند و بدیهی است که فقط همین عده از اصلاح طلبان شایستگی و صلاحیت نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارند.
*اصلاح طلبان در صورت اعلام شرکت در انتخابات بر سلامت انتخابات در ایران اسلامی و دروغ بودن ادعای تقلب که آن همه از بیرون و درون روی آن سرمایه گذاری شده بود، اعتراف کرده اند. این نکته نیز علت دیگری است که آنان را به اعلام عدم حضور می کشاند!
*تصمیم اعلام شده از سوی مدعیان اصلاحات به معنای تحریم انتخابات است و مفهوم دیگر آن اعتراف اصلاح طلبان به خروج از نظام خواهد بود.