در دهه 1970 صادركنندگان نفت و بويژه اعضاي اوپك با تعيين قيمت نفت تلاش كردند تا از آن به عنوان ابزار سياست خارجي و به عنوان اسلحه اي در مقابل كشورهاي صنعتي استفاده كنند. مهمترين مورد استفاده از اسلحه نفت در سال 1973 بود كه كشورهاي عربي عضو اوپك تحريم نفتي را آغاز كردند ونخستين شوك نفتي را موجب شدند.
در مقابل آژانس بين المللي انرژي
توسط ايالات متحده پايه گذاري شد که هدف اصلي آن ايجاد سازوكاري براي خنثي
سازي استفاده از نفت به عنوان اسلحه بود. سياست عمده آژانس بين المللي
انرژي مبني بر صرفهجويي ، موجب كاهش تقاضاي اعضاي آژانس شد. سیاست اعمال
ماليات بر نفت توسط کشورهای غربی نیز دو پيامد داشته است یعنی كاهش و یا
ثابت ماندن تقاضا براي نفت و دوم قرار گرفتن بار تعديل يا تطبيق نسبت به
نوسانات قيمت نفت دوباره بر دوش توليد كننده هاي اوپك.
بیرون از اوپک: 1)صرفه جويي در مصرف نفت و جايگزيني نفت با ساير منابع انرژي؛2): افزايش اكتشافات نفتي در كشورهاي بيرون از اوپك؛ 3) كاهش هزينه هاي توليد و استخراج نفت به علت پيشرفت هاي تكنولوژيك در مناطقي كه قبلاً استخراج نفت توجيه اقتصادي نداشت؛ 4) ذخيره سازي استراتژيك نفت
دلايل
دروني كاهش دهنده قدرت اوپك نيز به صورت زير قابل بررسي است: 1) عدم رعايت
سهميههاي ملي توليد نفت با هدف کسب درآمد بیشتر؛ 2) ضعف تكنولوژي و در
نتيجه وابستگي تكنولوژيک؛ 3) مشكلات ساختاري سياسي و تنش در مناسبات اعضا (
برای مثال مناسبات ایران و عربستان و یا عراق و کویت قبل از حمله صدام به
کویت)
تحریمها علیه کشورهای نفتی چگونه اوپک را تضعیف میکند؟
غرب
برای تسلط بر بازار نفت از ابزارهای مختلفی استفاده کرده است که یکی از
پرهزینهترین آنها حمله به عراق بوده است. ضمن این که مساله نفت یکی از
عوامل بسیار مهم در حوادث سال پیش لیبی و سرنگونی معمر قذافی محسوب میشود.
همچنین زمانی که آمریکا، تحریمهایی را علیه شرکت ملی نفت ونزوئلا اعمال کرد، رافائل رامیرز وزیر نفت ونزوئلا اعلام کرد که « سیاست های تحریمی آمریکا علیه شرکت نفت دولتی ونزوئلا نه تنها حمله به این کشور بلکه حمله به اوپک است... مشکل اینجاست که آمریکا تمام نفت ما را می خواهد. آمریکا به چندین عضو اوپک حمله کرده است زیرا نیازمند کنترل ذخایر نفت جهانی است. امپریالیسم جهانی به عراق هجوم برده و ایران را در محاصره قرار داده است، لیبی را بمباران می کند و ونزوئلا را تحت فشار قرار می دهد.»
رویترز
در گزارشی خبر داده است که به نظر میرسد علیرغم تحریم نفت ایران از سوی
اروپا، جهان در تابستان آینده دارای نفت بیشتری باشد و هر چند کشورها و
پالایشگاههای اروپایی باید به خاطر جایگزینی نفت ایران هزینه بپردازند اما
این کار علیرغم مشکل بودن، عملی است.
حدود یک میلیون بشکه نفت بیشتر ناشی از تولید بیشتر عربستان و ادامه روند بازسازی صنعت نفت در عراق و لیبی باعث خواهد شد که خلا نفت ایران از حیث تعداد بشکههای نفتی که به اروپا میرسد احساس نشود، اما در مقطع فعلی، بازنده بزرگ، پالایشگاههای اروپایی هستند که فرصت کمی برای تغییر خوراک خود دارند و از فشار شدید بدهیها رنج میبرند.
این
در حالی است که ایران، همان گونه که رئیس شرکت توتال هم اعتراف کرده است
در بدترین شرایط میتواند نفت خود را با تخفیف بسیار کمی در بازارهای
آسیایی به فروش برساند.
نتیجه نهایی این خواهد بود که عرضه نفت ابتدا به بازارهای آسیایی و پس از آن به کل بازار جهانی افزایش مییابد و در نتیجه قیمت نفت کاهش خواهد یافت. چنین انتظاراتی باعث شده است که قیمت نفت برنت در قراردادهای آتی رو به کاهش بگذارد.
دیوید وچ، رئیس بنگاه مشاوره
انرژی JBC در وین (مقر اوپک) گفته است که اثرات ناشی تغییر چشمانداز عرضه و
تقاضا به دلیل نگرانیهای ژئوپلتیک مبهم است ولی منطقی است که تصور کنیم
نتیجه واقعی تحریم ایران از سوی اروپا، افزایش عرضه نفت به بازار خواهد
بود.