عصرایران ؛ جعفر محمدی - حاج منصور ارضی و سعید حدادیان ، دو مداح معروفی که از مدت ها قبل با شکایت دولت ، تحت پیگرد قضایی قرار گرفته بودند ، سرانجام دادگاهی شدند و حکم قضایی درباره آنها صادر شد.
بر اساس حکم دادگاه ، ارضی از اتهامات وارده تبرئه و حدادیان به دلیل توهین به مقامات دولتی ، به پرداخت 50 هزار تومان محکوم شده است.
این دو مداح ، که تا همین چند وقت پیش حامی پر و پا قرص دولت و شخص محمود احمدی نژاد بودند ، مدتی است که به زمره مخالفان و منتقدان آن پیوسته اند و شدیدترین و صریح ترین انتقادات را متوجه دولت و دولتی ها می کنند تا بار دیگر ثابت شود "تب تند زود سرد می شود".
اما حکم دادگاه درباره این دو مداح ، که شامل «تبرئه» و یک «محکومیت خفیف و ناچیز» است ، انتقاداتی را به دنبال داشته است که "چرا محکمه با آنها چنین مهربانی کرده است؟"
از یک طرف ، بقایای حامیان دولت ، انتقاد دارند که چرا حکمی "سنگین و عبرت آموز" صادر نشد؟ و از سوی دیگر ، برخی ناظران می پرسند چرا در حالی که با افرادی مانند وبلاگ نویسان ، روزنامه نگاران و حتی افراد گمنامی که مرتکب اقدامات مشابه و حتی در مقیاس کمتر می شوند ، برخوردهای سنگین می شود ، برای این دو مداح چنین حکم های خفیفی صادر شده است؟
فارغ از نقدهای حامیان دولت که مبنای کاملاً جناحی دارد ، انتقاد گروه دوم ، در بسیار جدی و قابل تأمل است. با این حال ، نقدی بر این انتقاد وارد است که به طور خلاصه چنین است:
این منتقدان ، معتقدند که حکومت در برخورد با مقوله ای به نام "نقد قدرت" ، باید اهل مدارا ، تساهل و تسامح باشد و نقدها را ولو ناوارد ، تحمل کند ، چه آن که شأن حاکمیت ، قاعدتاً باید اجلّ از "دعوای سخت" با منتقدان باشد.
حق مطلب نیز همین است و علی الاصول ، سخن باید با سخن و نوشته باید با نوشته پاسخ داده شود تا در این میان ، سره از ناسره شناخته گردد و فضای سرزندگی و نشاط در جامعه جاری شود.
با چنین استانداردی ، قاعدتاً باید از رأی نرم دادگاه در قبال اتهامات این دو مداح استقبال کرد چه آن که ، مواجهه درست برخورد با منتقدان ، همین است ، نه آن برخوردهای تند.
از آن سو ، کسانی هم که در قدرت هستند، باید بدانند همان گونه که از مزایای قدرت بهره می برند ، باید حواشی آن را نیز بپذیرند که مهم ترین آن ، "مورد نقد واقع شدن" است.
کسی که تاب نقدهای تند و گزنده را ندارد ، همان بهتر که وارد عرصه سیاست و دولتمردی نشود و همانند شهروندان عادی ، به زندگی اش ادامه دهد ؛ نمی شود که از یک سو ، "مزایای قدرت" را در "سطح حکومتگران و کنشگران سیاسی" خواست و در همان حال ، انتظار داشت همانند یک شهروند عادی ، کسی کاری با او نداشته باشد و علیه اش نقد و انتقادی هم در سطح جامعه منتشر نشود.
این سخن ، البته به معنای تجویز توهین به افراد ، اعم از حاکمان و شهروندان عادی ، نیست و در همین پرونده مورد بحث نیز ، محکومیت حدادیان به جزای نقدی ولو ناچیز را می توان ناظربه لحن موهن وی در نقدش دانست نه به خاطر اصل انتقاد.
از این رو ، باید با استقبال از این رأی ، مبانی آن را محکم کرد و از قوه قضائیه خواست چنین رویه ای را در قبال همه منتقدان اعم از مداح و روزنامه نگار و وبلاگ نویس و فعال سیاسی و مدنی و ... در پیش بگیرد و این گونه نباشد که فردا ، شخص دیگری به دلیل عمل مشابه ، با برخورد شدید و حکم سنگین مواجه شود ، چه آن که تبعیض ، بیش از هر چیز دیگری می تواند رنج آور باشد و صد البته که شایسته دستگاه قضا هم نیست.