وزیر اطلاعات دولت سازندگی می گوید احمدینژاد میتواند با ۲۰۰ هزار تومان معادلات را به هم بریزد.
حجتالاسلام علی فلاحیان وزیر اطلاعات دوران سازندگی و نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری متولد نجفآباد اصفهان است. او در گفتوگویی با فارس به تبیین جدیدترین تحلیل ها و نظراتش درباره شرایط کشور، انتخابات آینده و سیاست خارجی پرداخته است. اهم اظهارات وی در ادامه می آید:
• فضای اقتصادی روشن است؛ چون بالاخره سیاستهایی که اجرا شد باعث تورم شد و یک مقدار هم باعث از همپاشیدگی مدیریت در وزارتخانهها و پیمانکاریها شد. الآن دخل و خرجها منظم نیست و مقداری هم دولت تحت فشار است.بخشی از این شرایط مربوط به سوءتدبیر است و بخشی هم ناشی از تحریمهاست که البته حرفهای آقای احمدنژاد باعث سوءاستفاده غربی ها شد و کاخ سفید گفت دیدید که تحریمها بر وضعیت ایران اثر گذاشته است.
• من برنامه دارم. طبق افکارسنجی که من کردم، مردم میگویند مثلاً احمدینژاد مثل شما گفت من این کارها را میکنم ولی نکرد. برنامه الآن برایشان مهم نیست. برنامه یک وقتی اهدافش اینست که مردم متوجه میشوند، یک وقتهایی هم بحث کارشناسی است.
• مردم الآن دنبال برنامه نیستند، دنبال این هستند که این کسی که میگوید من این کار را میکنم، آیا اعتقاد به کارشناسی دارد؟ یا اعتقاد دارد با مدیران درجه اول کشور کار کند و اگر اعتقاد دارد، توانایی انجام این را هم دارد. بنابراین باید دید یک کاندیدا توانایی مدیریت این مجموعه را دارد یا مثلاً میگوید من اصلاً اینها را نمیخواهم و یکسری آدم میآورم که از من یک رده پایینتر باشند و بتوانم آنها را مدیریت کنم.
احمدی نژاد هم نباید 84 می آمد • سال 84 نباید احمدینژاد میآمد. ما گفته بودیم کسی که با این روند آشنایی ندارد، نمی تواند کار کند. بحث عملکرد اشخاص هم دو تاست؛ یکی اینکه ما میگفتیم کسی انتخاب شود که با این روند آشنایی دارد و دیگر اینکه خودش هم می گفت با نخبگان کاری ندارم چون من با مردم هستم! اگر یک رئیس جمهور نتواند با نخبگان آشتی کند و مردم از نخبگان رویگردان شوند و بیایند به او رأی بدهند، آن رئیس جمهور بدون پشتوانه نخبگان خواهد ماند.
احمدی نژاد چند بار در این دوره و هم در دوره قبل سقوط کرد اما دستش را گرفتند • احمدینژاد از نخبگان درجه دو استفاده کرد. ایشان چون هر کسی رئیس جمهور شد، به اصطلاح کیک نیروی انسانی را یک بُرش میزد و برمیداشت. ایشان گفت که من این کاست را به هم میزنم؛ این یعنی چه؟ یعنی من از آدمهای رده دو استفاده می کنم. حرف ما این بود که او از نظر تئوری سیاسی و اقتصادی ممکن است بتواند امور را اداره کند اما اگر به بحران خورد، سقوط می کند که آقای احمدی نژاد چند بار هم در این دوره و هم در دوره قبل سقوط کرد اما دستش را گرفتند.
• همین الآن که شما میبینید نقدینگی را 4 برابر کرده و همین که تورم سرسامآور شده، سقوط است. سقوط معنایش این نیست که یک مقام استعفا دهد.
تورم 51 درصدی دولت آقای هاشمی هم به معنای سقوط او بود • در پاسخ به این سوال که {آیا تورم 51 درصدی دولت آقای رفسنجانی به معنای سقوط او نبود؟}: بله؛ ما به او هم می گفتیم. گفتیم شما این کار نکنید اما ایشان گوش نداد. در قیمت ارز ما مخالف بودیم و دو - سه بار هم 700 تومان شد که من متصدی امر شدم و قیمت را به 400 تومان رساندم و گفتم این کارها باعث سقوط میشود. آقای هاشمی هم سقوط کرد و در هدایت امور در بسیاری موقعیتها شکست خورد که گاهی با مشکل اعتصابات مواجه می شدیم.
• ایشان تحلیل اقتصادی ما را قبول نداشت. من گفتم که ارز 7 تومان نیست، محاسبه کردم 35 تومان است. ایشان اول گفتند 60 تومان و بعد رفتند با آقای عادلی ساختند و دوتایی نرخ را به 140 تومان رساندند و بعد همین طور بردند بالا. بعد از اینکه من محاسبه کردم و دیدم نرخ ارز غیر واقعی است، گفتم این کار شما یک تورم انتظاری در پی دارد.
• در پاسخ به این سوال که{آقای هاشمی به همین علت به شما گفت از وزارت بروید؟} :نه؛ آقای هاشمی اصلاً به من نگفت از وزارت برو. آقای هاشمی نظرشان این بود که من وزیر کشور شوم که البته آقا بعداً فرموده بودند چرا میخواهید یک جا را آباد و یک جا را خراب کنید. نظر خودم هم این بود که بروم وزارت کشور اما نهایتاً این طور نشد.
• عملکرد آقای هاشمی موجب گسترش فقر نشد؛ او معتقد بود که ما در دوره سازندگی هستیم که یک ضرورتهایی پیش میآید برای اینکه برنامه سازندگی پیش برود.
روش من مبتنی بر صنایع «هایتک» است • روش من اصلاً مبتنی بر صنایع «هایتک» است؛ ما باید به گونهای عمل کنیم که قدرت خرید مردم را افزایش دهیم در حالی که آمدیم تورم متوالی ایجاد کردیم. وقتی آقای احمدینژاد دولت را تحویل گرفت، نقدینگی 90 هزار میلیارد تومان بود و الآن 400 هزار میلیارد است که به معنی 4 برابر شدن نقدینگی است؛ در 8 سال یعنی متوالیاً 25 درصد به بالا بودهاست.
• در مورد سال 80 که کاندیدا شدم هم فکر میکردم رأی میآورم؛ اگر حادثهای پیش نمی آمد اما چندحادثه پیش آمد، یکی حادثهای بود که جریان تندرو دوم خردادی از آن علیه من استفاده کرد و دیگری هم این بود که آقای توکلی در جبهه ما قرار داشت و اینگونه القاء شده بود حالا که فلاحیان رأی نمی آورد، پس به توکلی رأی بدهید که خاتمی رأی نیاورد. الآن هم اگر چنین مسألهای پیش بیاید، باز هم من رأی نمیآورم.
• گفتند الآن شرعاً حرام است که به آقای فلاحیان رأی دهید چون رأیتان از بین میرود و رقیب برنده انتخابات می شود و استدلالشان هم این بود که به خاطر برخی مسائل من رأی ندارم. قبل از آن وضعم خوب بود.
• از دیگر حوادث این سال هم یکی قتل های زنجیرهای که به من چسباندند و یکی هم داستان پسرم بود که 4 نفر به ما حمله کردند و یکی از آنها در این حادثه کشته شد که البته محکوم هم شدند ولی بالاخره تبلیغات دست آنها بود...
• این حوادث یک تبلیغات انتخاباتی بود که البته به این موضوع در تیزر تبلیغاتی ام جواب داده بودم که از صدا و سیما پخش نشد و اگر آن تیزر پخش میشد، جواب همه اینها را می داد...
• ما در رابطه با پرداخت یارانهها به آقای احمدینژاد انتقاد داشتیم و شما اگر این مقدار تفاوت قیمت حاملهای انرژی را بدهید، مشکل ایجاد نمیکند والا اگر بخواهی بروی از بانک مرکزی استقراض کنی موجب تورم میشود و دود این در چشم همه میرود. آقای احمدینژاد آقای حسینی را فرستاد به مجلس خبرگان و از برنامه خودشان دفاع کردند و گفتند این روند موجب بروز تورم نمی شود اما بعداً رفتند ظاهراً ماهی هزار میلیارد تومان استقراض کردند که معنای آن کم آوردن بود.
می گفتند به درد وزارت اطلاعات نمی خورم • حضور من در عرصه انتخابات با توجه به درخواستهای مردمی است؛ من همه هنرم برخورداری از توان اجرایی و مدیریتی بالاست؛ اتفاقاً اعتراضی که به من بود، این بود که می گفتند به دلیل مدیریت بالا و ریسکپذیری به درد وزارت اطلاعات نمی خورم؛ چون ما میخواهیم مدیریت متوسط در وزارت اطلاعات باشد.
• معتقدم اگر قرار شد اصولگرایان توافق کنند، همه کسانی که می خواهند ائتلاف کنند یا به نفع یکی بروند کنار، نمایندگانی بی طرف داشته باشند و این نمایندگان بر اساس ضوابطی ریش سفیدی بکنند و مجموعه را یه یک یا دو نفر برسانند.اگر چنین باشد، من اصلاً خودم نمی آیم.
مناظره های سال 76 یخ بود • مناظرههای سال 76 که یخ بود. مناظره 88 خوب بود ولی مباحثی که مطرح می شد، خوب نبود. آن چیزها که مربوط به احوال شخصی بود، بد بود. برخی مواقع هم دیدیم که طرف مقابل حضور نداشت جواب بدهد و لذا حیثیتش زیر سؤال می رفت.
• اگر کسی بیاید به مردم بگوید 200 هزار تومان یارانه میدهم، وضعیت عوض میشود. اگر آقای احمدینژاد پول داشته باشد و بگوید من میدهم و نیروی بعد من هم 200 هزار تومان میدهد، این تمام معادلات را بههم میریزد ولو اینکه این کار تورم ایجاد کند.
• الآن باور مردم اینست که آقای احمدینژاد پول ندارد و این را هم دارد استقراض میکند و دودش هم به چشم خودشان میرود و لذا مردم نسبت به این مسأله نگاه متفاوت دارند.
• من هم هیچوقت نگفتم که با هاشمی یکی هستم؛ من حتی گفتهام که خودم را به کسی سنجاق نکردهام.
نگفتم آقای هاشمی همیشه رئیس ماست • در پاسخ به این سوال که {اما شما گفتید که آقای هاشمی همیشه رئیس شماست؟ این جمله شما معروف است...}: نه من نگفتم! این را یکی از رسانهها نوشت و به من نسبت داد.