از سال 1895 که نمایش اولین فیلم در جهان انجام شد، 120 سال میگذرد. از همان ابتدا تماشای فیلم یکی از لذتهای بشر بوده و همچنان است. با این که طی سالیان متمادی از جمعیت حاضر در سالنهای سینمایی کم شده، اما به دلیل وجود رسانههایی مثل تلویزیون و دستگاه پخش ویدئویی خانگی، طرفداران سینما و فیلم از تماشای آثار سینمایی محروم نماندهاند. سینما علاوه بر فعالیت فرهنگی عدهای سینماگر، یک نوع فعالیت اقتصادی هم محسوب میشود و به همین دلیل سینما را در جهان به عنوان یک صنعت میشناسند و نقد آن هم موضوع مورد علاقه مردم، منتقدان و سینماگران است.
وقتی یک تصویر نقاشیشده را با تصاویری که از طریق دوربین عکاسی یا فیلمبرداری ثبت شده مقایسه میکنید، پی به تفاوتهای در صحنه میبریم و این واقعی و ملموسبودن صحنهای که با دوربین شکارشده از جذابیتهای کار سینمایی است.
در انگلستان سینما به جایی گفته میشود که در آن مکان، فیلم به نمایش در میآید (سالن اکران) اما ایالات متحده نسبت به واژه سینما تعریف دیگری دارد و اصطلاح «Movie» را به جای سینما به کار میبرد و اصطلاح «فیلم» برای آثار جدیتر به کار میرود.
تجربه تماشای فیلم در سینما نوع خاصی دارد که با تماشای فیلم از طریق رسانههای دیگر بسیار متفاوت است.
گروهی از مردم به صورت دسته جمعی و متمرکز، به پرده بزرگ سالن نمایش چشم میدوزند و یک اثر را تماشا میکنند.
صرف نظر از اندازه پرده سینما در سالن نمایش وضوح صدا، رنگ و تصویر به جذابیت آن میافزاید و مخاطب آن را مسحور میکند. ضمن این که در طول تکامل عمر سینما از اختراع تا 120 سالگی، اندازه صفحه در هر سالن با ابعاد سالن تعیین میشد، نه اندازه استاندارد آن.
فیلم سینمایی و سینما یک محصول هنری و تجاری است که در آن پیروی از یک سبک خاص به عنوان سینمای یک فیلمساز معرفی میشود. مثلاً برخی فیلمسازان در سینمای ایران سبک و سینمای خاص خود را دارند. مثل مسعود کیمیایی که سینمای او با مفاهیمی مثل تهران قدیم، رفاقت، معرفت، عشق و مردانگی و... تعیین شده و مخاطب را به سالهای دور سینمای ایران (قبل از انقلاب) میبرد.
*شهرت، ضامن ماندگاری نیست
شهرت بازیگری، کارگردانی و... عاملی است که موجب جذب عده زیادی در سراسر دنیا به این هنر میشود. جذابیت مقوله شهرت به قدری است که میتوان گفت بسیار قویتر از منافع مالی افراد را به سینما و دنیای پیچیده آن میکشاند اما بیخبر از این که شهرت ضامن ماندگاری نیست.
صرف نظر از تیپ، چهره و ظاهر فیزیکی چیزی که هنرپیشه و سینماگر را ماندگار میکند، قدرت اجرای نقشهای متفاوت و رعایت اخلاق حرفهای است و همین ویژگیها به اضافه مردمیبودن باعث محبوبیت و طول عمر هنری سینماگر و بازیگر میشود، ستارههایی اگر راز ماندگاری را بدانند هیچگاه افول نخواهند کرد. ماندگاری در سینما برخلاف ذهنیت عموم مردم ایران و جهان، بسیار سخت و نتیجه زحمات چندین ساله است.
سینما جایی است که نمیتوان یک شبه ره صد ساله را در آن پیمود، چون چهره زیبا و جذاب ممکن است عادی و تکراری شود اما محبوبیت و مردمی بودن هیچگاه به دام تکرار نمیافتد.
نیاز سینمای ایران در وهله اول سرمایهگذاری بخشهای فرهنگی با نیت غیرتجاری است. صرف نظر از برگشت مالی و بدون چشمداشت به منافع ملی.
نکته دیگر و مهم در سینما کمبود سوپراستارهایی است که در سینما ماندگار میشوند و بنیه مالی و هنری سینما را تقویت میکنند، چون سینما بدون سوپراستار و سوژه بیمفهوم است و بدون مخاطب نابود میشود.
سوژه و فیلمنامه خوب و حرفهای هم یکی دیگر از نقاط ضعف سینمای ماست که در بسیاری از موارد شاهد آن بودهایم اما باز هم از نظر سینماگران، پاشنه آشیل سینما فیلمنامه نیست.
استانداردسازی سینما با تلاش همهجانبه سینماگران و مسئولان با روشهایی مثل تخصیص بودجه به فیلمهای بامحتوا و باکیفیت صرف نظر از موضوع، جلوگیری از طولانیشدن ساخت فیلمها و صرف هزینههای سنگین با وجود بیمخاطب بودن موضوع فیلمها و ساخت پروژههایی که ظرفیت جهانی شدن دارند و... میتواند سینما را به استاندارد جهانی نزدیک کند.
فیلمهای ایران به عنوان سینمای پاک در جهان شناخته میشود که برای اکران بینالمللی آنها به تعیین محدودیتهای سنی و اعمال ممیزی نیازی نیست. پس برای ایجاد پتانسیل جهانیشدن و تبدیل آن به صنعت باید همت عالی مسئولان و سینماگران را مطالبه کرد.