یک مرد ایرانی - هندی که خواهر و خواهرزادهاش را به قتل رسانده بود، به دلیل جنون از مجازات نجات پیدا کرد اما به دستور دادگاه باید تا زمان تشخیص پزشک در مرکز نگهداری از بیماران روانی بستری شود.
به گزارش شرق، این مرد ٤٠ ساله، دوسال قبل، بعد از اینکه وارد خانه خواهرش شد او و پسر چهارسالهاش را به قتل رساند.
مادر زن جوان بعد از ورود به خانه، جسد دختر و نوهاش را پیدا و مأموران پلیس را با خبر کرد. این زن به پلیس گفت: «احتمالا پسرم که بهتازگی از کانادا به ایران آمده است، دست به این کار زده؛ چراکه فقط او بود که با دخترم درگیری و مشکل داشت».
با دستگیری مرد جوان، او به قتل خواهر و خواهرزادهاش اعتراف کرد و گفت:
«زمانی که من به دنیا آمدم پدرم و مادرم در هند زندگی میکردند و با اینکه
خون ایرانی دارم اما متولد هند هستم و در آنجا زندگی و تحصیل کردم. بعد از
اینکه تحصیلاتم را در هند به پایان رساندم به کانادا رفتم و زندگیام را در
آنجا شروع کردم. ازدواج کردم و بچهدار شدم.
مدتی قبل برای سرزدن به خانوادهام به ایران آمدم و متوجه شدم خواهرم قصد دارد ارثیه پدریام را از من بگیرد و همه اعضای خانواده هم با او همکاری میکنند. همه به من میگفتند تو اشتباه میکنی، در حالیکه من اطمینان داشتم خواهرم چنین قصدی دارد. روز حادثه به خانه او رفتم و مثل همیشه با هم جر و بحث کردیم. من که خیلی از دستش عصبانی شده بودم دستم را دور گردنش انداختم و آنقدر فشار دادم که خفه شد، بعد هم پسر چهارسالهاش را به قتل رساندم».
متهم مدعی شد زن جوان مستحق مرگ بود زیرا قصد کلاهبرداری داشت. این مرد گفت: «از اینکه پسر چهارساله خواهرم را به قتل رساندم پشیمان هستم. آن بچه گناهی نداشت».
با توجه به شکایت اولیای دم که بهجز مادر مقتول، فرزند دیگر زن جوان و شوهر او نیز بودند کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
بعد از تشکیل جلسه و صحبتهای اولیای دم که درخواست صدور حکم قصاص کرده بودند، متهم در جایگاه حاضر و مدعی شد شخصی به او دستور داده که دست به این کار بزند و آن فرد حتی گفته است کسانی که باید بکشی، ٩ نفر هستند و اگر این کار را نکنی اشتباه بزرگی است و اولین کسی که باید بمیرد خواهرت است.
بعد از این ادعا و بررسی سوابق روانی متهم، هیأت قضایی تصمیم گرفت او را به پزشکی قانونی معرفی کند. بعد از اینکه کمیسیون پزشکی، نظر خود را در این خصوص اعلام کرد، روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برای بار دوم آغاز شد و با توجه به نظریه پزشکی قانونی که متهم را مجنون تشخیص داده و اعلام کرده بود او مسئول اعمال خویش نیست، قاضی این متن را قرائت کرد و از اولیای دم خواست تا اگر خواستهای دارند عنوان کنند.
مادر مقتول و متهم گفت: من از پسرم شکایت دارم و اگر گفته شده او بیمار روانی است پس ما این نظریه را قبول میکنیم اما مشکل اصلی اینجاست که اگر پسرم از زندان بیرون بیاید امنیت بقیه را به خطر میاندازند و او قبلا هم قصد کرده بود برادرانش را به قتل برساند و برای اینکه پسرم به دیگران آسیب وارد میکند من درخواست دارم او را در زندان نگهداری کنید.
این، درخواست شوهرخواهر متهم بهعنوان یکی دیگر از شکات هم بود. او گفت: من یک دختر ١٠ ساله دیگر هم دارم و حالا که زن و پسرم را از دست دادهام دلم نمیخواهد کس دیگری در این مسئله آسیب ببیند و امنیت جانی خودم و دخترم در خطر است و من درخواست دارم متهم آزاد نشود.
بعد از این گفتهها متهم در جایگاه حاضر شد. او که رفتاری پرخاشگرانه داشت و سعی میکرد جو دادگاه را بههم بریزد، گفت: من قبلا هم گفتهام که شیطان به من دستور داد این کار را بکنم. به من گفت اینها ٩ نفر هستند که باید بمیرند و تو باید خواهرت را بکشی. من ارثیه نمیخواستم و مشکلی هم ندارم اما شیطان به من دستور داد این کار را بکنم و من هم اسیر شدم و خواهرم را کشتم. حالا هم نمیخواهم زندانی بشوم و اگر خواسته خانوادهام قصاص است، حرفی ندارم و آماده مرگ هستم. از خانوادهام میخواهم هیچوقت به دیدنم نیایند و سراغی از من نگیرند.
سپس وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام موکلش را قبول کرد اما خواست با توجه به نظریه پزشکی قانونی که متهم را مجنون تشخیص داده است، موکلش را مجرم ندانند.
با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شد و متهم را به بستریشدن در مرکز نگهداری از بیماران روانی تا زمانی که پزشکان تشخیص بدهند، محکوم کرد.