تلویزیونهای OLED را میتوان بهترین و کاملترین تکنولوژی حال حاضر نمایشگرها دانست. برای آشنایی بیشتر با شاخصهها و نقاط قوت و ضعف این تکنولوژی، با ما همراه باشید.
تا چند سال گذشته که خبری از ورود تلویزیونهای OLED به بازار نبود، رقابت اصلی بین تکنولوژیهای پلاسما و LCD در جریان بود و با وجود برتریهای متعدد پلاسماها، تولیدکنندگان LCD با توسعهی این فناوری و رفع نقاط ضعف آن، موفق به کسب سهم زیادی از بازار شدند. شاید باور این موضوع سخت باشد، اما OLEDها از سال ۱۹۸۷ در حال طراحی و توسعه هستند. با این حال اولین تلویزیون OLED در سال ۲۰۰۷ توسط سونی به بازار عرضه شد. قیمت بسیار بالا و عمر کم این دستگاه شانس زیادی برای رقابت با سایر انواع موجود تلویزیون در بازار برای آن باقی نگذاشت. اما معرفی این تکنولوژی، قدم بزرگی در عرصهی نمایشگرهای خانگی بود و از عرضهی نسل جدید تلویزیونها در آیندهی نزدیک خبر میداد. با وجود این که سونی و سامسونگ از اولین توسعهدهندگان تلویزیونهای OLED بودند، اما بنا به دلایلی اعم از هزینهی تولید گران، نبود پتانسیل در بازار و مشکلات دیگر، از تولید این تکنولوژی پنلهای تلویزیون کنارهگیری کردند.
کنارهگیری سامسونگ و سونی از تولید OLED به معنای پایان راه برای این تکنولوژی نبود و الجی یکی دیگر از غولهای تولید پنلهای نمایشگر در جهان، وارد عرصه شد و با سرمایهگذاری کلان موفق به تجاریسازی و کاهش قیمت این دسته از تلویزیونها شد. در حال حاضر شرکتهای پاناسونیک و الجی به تولید و عرضهی تلویزیونهای OLED مشغول هستند؛ اگر چه با توجه به قیمت بالای محصولات پاناسونیک و کاربری خاص آن برای فیلمسازان و استودیوهای تولید محتوا، الجی را میتوان تنها گزینهی موجود برای خرید تلویزیونهای OLED دانست. اما این تکنولوژی نوظهور چه مزایایی دارد؟ آیا خرید آن با قیمتی بالاتر نسبت به نمونههای LCD (یا LED) توجیه دارد؟ در ادامه به بررسی عمیق مشخصات OLEDها خواهیم پرداخت.
عمق رنگ مشکی
در نگاه اول به هنگام مشاهدهی رنگ مشکی تصاویر پخش شده از تلویزیونهای OLED، مات و مبهوت آنها خواهید شد. این تلویزیونها قادر هستند با خاموش کردن پیکسلها، به تولید عمیقترین رنگ مشکی موجود در تمامی نمایشگرها بپردازند. LCDها با وجود توسعه و پیشرفت بسیار زیاد، به دلیل تولید رنگ مشکی هیچگاه در این زمینه عملکردی حتی نزدیک به OLEDها نخواهند داشت. این موضوع زمانی خود را بیشتر نشان خواهد داد که در فضای تاریک به تماشای فیلم بپردازید. اگر علاقهی زیادی به تماشای فیلمهای ترسناک در اتاقهای تاریک دارید، در خرید OLEDها شک نکنید.
کنتراست
OLEDها به لحاظ ریاضی دارای کنتراست بینهایت هستند. نسبت کنتراست عبارت است از بیشترین روشنایی نمایشگر هنگام پخش رنگ سفید به کمترین روشنایی آن هنگام پخش رنگ مشکی. تلویزیونهای OLED به دلیل خاموش کردن پیکسلها هنگام نمایش تصاویر تاریک، عملا روشنایی ندارند و به همین دلیل با قرار گرفتن عدد حداکثر روشنایی در بالای کسر و عدد صفر در مخرج آن، به کنتراست بینهایت خواهیم رسید. اما آیا در عمل نیز کنتراست OLEDها با LCDها تفاوت فاحشی دارد؟ در جواب باید بگوییم خیر. OLEDها توانایی تولید رنگهای اشباعشده و زیباتری دارند، اما این موضوع به معنی برتری بینهایت کنتراست OLEDها نیست. البته شرکتهای تولیدکنندهی LCD با توسعهی الگوریتمهای پردازش تصاویر و استفاده از پردازندههای قدرتمندتر، از قابلیتهای نرمافزاری جدیدی مانند نمایش تصاویر با رنج دینامیکی بالا HDR رونمایی کردهاند و مانور تبلیغاتی زیادی روی آن دادهاند. با وجود این که HDR پیشرفت محسوسی در نمایش و غلظت رنگها ایجاد میکند، اما همچنان OLEDها رنگها زندهتری تولید میکنند. البته این ایراد نیز به پنلهای OLED وارد است که در غلظت رنگهای به نمایش درآمده در آنها، اغراق شده است. البته تولیدکنندگان این دسته از پنلهای نمایشگرها نیز تلاش زیادی بر کالیبرهی بهتر محصولات خود کردهاند. با این حال اگر دنبال تلویزیونهای OLED با نمایش دقیق رنگها هستید، چارهای جز خرید نمونههای حرفهای پاناسونیک با قیمت ۵۰ هزار دلاری ندارید!
زاویهی دید
در حال حاضر تولیدکنندگان (LCD (LED از دو پنل مختلف VA و IPS در تلویزیونهای خود بهره میبرند. برای مثال میتوان به الجی در استفاده از پنلهای IPS و سامسونگ به عنوان بزرگترین مشتری پنلهای VA اشاره کرد. استفاده از پنلهای IPS منجر به زاویهی دید بالا میشود؛ اما این پنلها توانایی نمایش غلظت رنگ پنلهای VA را ندارند.
اما در OLEDها موضوع کاملا متفاوت است. این دسته از تلویزیونها قادر هستند علاوه بر نمایش غلیظ و زیبای رنگها، زاویهی دید بسیار بالایی به نمایش بگذارند که آرزوی هر پنل LCD است. با افزایش زاویهی دید در تلویزیونهای LCD رنگها شدت خود را از دست میدهند. اما این موضوع در OLEDها بسیار کمتر است.
حداکثر روشنایی
حداکثر میزان روشنایی تصاویر در OLEDها را میتوان نقطهی ضعف اصلی آنها در برابر رقبای دیگر موجود در بازار دانست. به طور خلاصه میتوان عنوان کرد با وجود پیشرفت زیاد OLEDها و افزایش روشنایی پنل آنها، LCDها از توانایی بیشتری در تولید رنگهای روشن با شدت بالا برخوردار هستند. این موضوع (LCD (LED را به گزینهی مناسبتری برای محیطهای پرنور و روشن تبدیل کرده است. البته این مساله بدین معنا نیست که OLEDها در این دسته از محیطها، تصاویر مناسبی به نمایش نمیگذارند و تجربهی بدی را به ارمغان میآورند.
یکپارچگی تصاویر
پنلهای OLED به دلیل استفادهی گسترده از الایدیها در سرتاسر پنل، توانایی تولید دقیق رنگها در گسترهی پنل را دارند. این موضوع بدین معنا است که امکان نمایش یکپارچهی رنگ در تمام مساحت پنل را دارند. اما در طرف مقابل LCDها از این موضوع رنج زیادی میبرند؛ به خصوص اگر از نمونهی بسیار متداولتر نوردهی از لبههای پنلها بهره ببرند. باید به این موضوع نیز اشاره کرد که OLEDها کنترل بسیار دقیقتری روی هر پیکسل دارند و بدین ترتیب قابلیت نمایش دقیقتر جزئیات بدون نشت روشنایی به سایر پیکسلها دارند.
طراحی
تلویزیونها در چند سال اخیر پیشرفت قابل توجهی در طراحی و زیبایی به خود دیدهاند. با این حال در دورهای که رقابت در تولید باریکترین محصول شدت گرفته، OLEDها امکان طراحی باریکتری به تولیدکنندگان میدهند. با این وجود در حال حاضر انواع تلویزیونهای موجود، صرف نظر از تکنولوژی به کار رفته، از طراحیهای بسیار زیبا و متنوعی بهره میبرند که قطعا نظر مثبت انواع سلیقه را به خود جلب خواهد کرد.
قیمت
تلویزیونهای OLED با وجود کاهش قیمت گسترده، اما همچنان قیمت بالاتری نسبت به همتایان LCD خود دارند. با این حال با وجود نقاط قوت و کیفیت کاملا برتر OLEDها، در صورتی که توانایی پرداخت برچسب قیمتی آنها را دارید، در خرید این تلویزیونها شک نکنید.
منبع: زومیت