«عباس کیارستمی» در سینما چهره شناخته شدهای است و این شناخت به مرزهای کشورمان محدود نمیشود؛ او علاوه بر سینما، دستی در عکاسی، شعر و پیشتر در نقاشی هم داشته است. به طوریکه «آیدین آغداشلو» دوست قدیمیاش کیارستمی را هنرمند جامعالاطراف خطاب کرده است. با این همه کمتر اشارهای به یکی از مهمترین آثاری هنری کیارستمی، یعنی اثر نمایشی او شده است. اجرای کیارستمی از «تعزیه»، اثری نمایشی بود که در آن هنر تعزیه را به شکل مدرن اجرا کرد و با همراهی پیشکسوتان این هنر آیینی، ویدئو آرتی ساخت که هم برای تعزیهکاران سنتی قابل قبول بود، هم رضایت تماشاگران خارجی ناآشنا به تعزیه را برانگیخت و هم تحسین منتقدان را در پی داشت.
به گزارش ایلنا، با درگذشت عباس کیارستمی در ۱۴ تیرماه، به آثار سینمایی او و دیگر فعالیتهای هنریاش پرداخته شد، اما جای خالی اثر هنری مهمش در نمایش، خالی به نظر میرسد. به همین دلیل پای صحبت کسانی نشستهایم که در این تعزیه با او کار کردهاند؛ تعزیهخوانهایی که از پیشکسوتان این حوزه در ایران به حساب میآیند.
کیارستمی به جای تعزیه از مردم فیلمبرداری میکرد
سال ۱۳۸۲ عباس کیارستمی با گروهی که نیکی کریمی و جعفر پناهی نیز در میانشان بود؛ به اصفهان و دو روستای آن، «قودجان» و «کهرت» میرود تا تصاویری از تعزیههای سنتی برپا شده در این مناطق بگیرد. تمام آن چیزی که تعزیهخوانها و گروه نمایشی او از کار این سینماگر تا آن روز میدانند همین است.
«حاج مرتضی صفاریان» معینالبکاء و ابنسعدخوان تعزیهای است که آن سال در قودجان، با حضور تیم فیلمبرداری کیارستمی اجرا شده است؛ میگوید: در تعزیه امامرضا (ع) که ما اجرا کردیم، آقای کیارستمی از جمعیت و مردمی که برای تماشا آمده بودند تصویر میگرفتند.
صفاریان پیشکسوت تعزیه در ایران است. از مهمترین مخالفخوانهای این هنر آیینی در ایران؛ از اسامی همراهان کیارستمی در آن روزها که میپرسم؛ میگوید: با ۸۵ سال سن، دیگر این اسمها یادم نیست.
او تیم اجرایی تعزیه کیارستمی در ایتالیا را همراهی نکرده است؛ هرچند که به گفته خودش، نامش در لیست گروه بوده اما سرپرست گروه تعزیه، نام او را به این دلیل که قبلا در ایتالیا نمایش تعزیه داشته، خط زده است. صفاریان تعریف میکند: آقای علاءالدین قاسمی، با سلیقه خودش تعزیهخوانها را جمع کرده بود. من آن موقع برای اجرای تعزیه در آمریکا بودم و بعدها شنیدم خود آقای کیارستمی اعتراض کرده بود که چرا وقتی صفاریان اینجا بوده و اسمش هم در لیست بوده به او نگفتی. اما اعتراضش دیگر به جایی نرسید.
میخواهم درباره دانش عباس کیارستمی از تعزیه بدانم؛ «محمد رضایی» (کارگردان تعزیه و موافقخوان) که چند ماهی با او بوده و امامخوان تعزیهاش بوده، معتقد است: کیارستمی با تعزیه آشنا بوده چون در محلهای که او زندگی میکرده سابقه تعزیه زیاد است و بههرحال تعزیههای زیادی را از نزدیک دیده است.
به اعتقاد رضایی، به دلیل همین آشنایی کیارستمی با تعزیه بوده که ماحصل کارش، اثری زنده و ویژه است.
این کارگردان تعزیه ادامه میدهد: تصاویری که کیارستمی از مردم تماشاگر تعزیه گرفت به خوبی نحوه ارتباط مردم با تعزیه، سنتها، رفتوآمدها، سفره انداختن و گریه کردنهایشان را نشان میدهد؛ این تصاویر به قدری قشنگ و جالب بود که تماشاگران در رم بعد از دو روز، بسیار با آن نزدیک شدند به طوری که احساس میکردند جزوی از این کار پردهای هستند.
«علاءالدین قاسمی» کسی است که سرپرستی گروه تعزیه را در اثر نمایشی کیارستمی به عهده داشت و کیارستمی را برای گرفتن تصاویر و جمعآوری افراد تعزیه همراهی میکرد. او نظر دیگری درباره آشنایی کیارستمی با تعزیه دارد و میگوید آقای کیارستمی گفت من از تعزیه چیزی نمیدانم اما در آن مدتی که آمد و فیلم گرفت بیشتر با تعزیه آشنا شد.
قاسمی درباره اینکه چطور کیارستمی با تعزیه آشنا نبوده ولی دست به کار ساخت این اثر زده؛ میگوید: آقای کیارستمی میگفت تعزیه بینظیر است. تعزیه را میشناخت اما جزئیات را نمیدانست. نسبت به تعزیه شناخت پیدا کرده بود؛ آدم بزرگی بود اما خودش را در این رابطه کوچک میدانست، اما در نهایت کاری انجام داد که در تاریخ تعزیه بینظیر است.
او به آشنایی خود با کیارستمی اشاره میکند و میگوید: سال ۸۲ آقای محمدرضا اصلانی من را دعوت کرد و گفت آقای کیارستمی کاری را در ارتباط با تعزیه میخواهد به شهر رم ایتالیا ببرد. این شد که رفتیم و با او صحبت کردیم و ایشان گفت از من خواستهاند که تعزیهای را آنجا اجرا کنم.
قاسمی ادامه میدهد: آقای کیارستمی را به قودجان فرستادیم. اما نمیدانستیم قرار است چه کار کند. ایشان رفت و چند مجلس تعزیه را دید و فیلم گرفت. با گروهش به روستای «قودجان»، «کهرت» خوانسار و خود اصفهان رفت. این تصویربرداری حدود یک ماه طول کشید.
او میگوید تا وقتی به شهر رم ایتالیا برسند، نمیدانسته که کیارستمی قرار است چه کاری بکند و بعدا فهمیده که او و گروهش در این مدت از خود تعزیه فیلم نمیگرفتهاند و سوژهاش مردم بوده است: آقای کیارستمی حتی کاری کرده بود که باورم نمیشد؛ در کهرت خوانسار، پیرزنی را که برای تماشای تعزیه آمده بود، در کوچههای تنگ و باریک و خاکی دنبال کرده بود. از گریهاش موقع دیدن تعزیه فیلم گرفته و بعد از تعزیه، وقتی زیرانداز و عصایش را برداشته، دنبال کرده و همینطور که از خانه بالا رفته از او تصاویری گرفته است که این فیلم تیتراژ پایانی کارش بود.
«محمد رضایی» از مهمترین موافقخوانهای تعزیه در ایران است و در بخش اجرایی کار کیارستمی هم امامخوان بوده است؛ او از تمرینهای گروه تعزیهشان زیر نظر کیارستمی در ایران میگوید: دو ماه با گروه تمرین کردیم و چهار جلسه هم تمرین با لباس در خوانسار و اصفهان داشتیم.
او ادامه میدهد: با آن چهار اجرای تمرینی، جمعیتی که برای تماشا آمده بودند خیلی تحتتاثیر قرار گرفتند اما در ایران، به جز این، اجرای دیگری از این کار آقای کیارستمی نشد.
کیارستمی تعزیه را مدرن روایت کردعباس کیارستمی پس از ضبط تصاویر مورد نیازش از تعزیههای ایران و تمرین همزمان گروه اجراییاش، به شهر رم در ایتالیا میرود تا نیو آرت تعزیهاش را برای ایتالیاییها روی صحنه ببرد.
اجرای ویدئو آرت نمایشی تعزیه عباس کیارستمی ۲۲ شب در رم روی صحنه میرود؛ در صحنهای که چهار طرف آن پردههایی شبیه پرده سینما آویخته شده بود و در میانش گروه تعزیه نقشآفرینی میکردند. عاشوراخوانی کیارستمی، بخشی به نام «گزارش شمر» بود؛ یعنی ماوقع روزی که شمر به بارگاه یزید آمده و گزارشی از تمام وقایع کربلا میدهد.
علاءالدین قاسمی که سرپرستی گروه تعزیه کیارستمی را به عهده داشت، میگوید: کاری که آقای کیارستمی در این تعزیه و مجلس گزارش شمر انجام داد، همراه با فلاشبک بود، یعنی یک نوع روایت که ما عموما در تعزیههای عادیمان در ایران نداریم.
قاسمی ادامه میدهد: وقتی شمر با اهل بیت امام حسین (ع) وارد بارگاه یزید میشود و گزارش میدهد، بعضی از ماجراهایی که تعریف میکند، در قسمت دیگری از صحنه با نورپردازیهایی خاص نشان داده میشد و آن ماجرا بازی میشد.
محمد رضایی، امامخوان نمایش هم به این توضیحات اضافه میکند: صحنه به صحنه عوض میشد. مثلا وقتی شمر جریان شهادت علیاصغر (ع) را تعریف میکرد، امام حسین (ع) با علیاصغر وارد صحنه میشد؛ شمر گزارش میداد اما گوشهای از صحنه با نور روشن میشد و اصل ماجرا و اتفاقات آنجا نشان داده میشد.
آنچه از گفتههای بازیگران این نمایش مدرن برمیآید، این است که اجرای تعزیهخوانها همان اجرای سنتی خودشان بوده است؛ کیارستمی تغییری در بخش سنتی تعزیه نداده است اما با روایتی نو و نگاهی خلاقانه آن را روی صحنه برده بود. همزمان با اجرای بازیگران تعزیه، تصاویری از تماشاگران تعزیه که کیارستمی قبلا در روستاهای اصفهان گرفته بود؛ روی پرده میرود.
قاسمی میگوید این تصاویر با بازی نقشخوانان تعزیه روی صحنه هماهنگ بوده است: آقای کیارستمی به تعزیهگردانها گفته بود باید خودتان را به واکنشهای مردم در فیلم برسانید وگرنه کار خراب میشود.
او ادامه میدهد: آقای کیارستمی گفت وقتی مثلا جمعیت میگوید یا حسین، تعزیهخوان هم اینجا باید بگوید یا حسین. یعنی تصویر و تعزیه باهم هماهنگ باشد. او برنامهریزی کرد و با ما هم هماهنگ کرد که تمام آن تعزیه ۹۰ دقیقهای با تصاویر جمعیت بیننده هماهنگ باشد. مثلا اگر جایی نوحه میخواندیم یا میخواستیم دم بگیریم، باید از نظر زمانی متناسب با واکنش مردم داخل تصاویر میبود که اینها برای تماشاگران خارجی خیلی جذاب بود.
محمد رضایی میگوید عباس کیارستمی از او و دیگر پیشکسوتان تعزیه نظر میخواسته است اما در نهایت این نظرات را با دیدگاههای خود تطبیق میداده و کار را نهایی میکرد. او درباره نقشخوانی خود میگوید: من همان اجرای سنتی را داشتم؛ ما تعزیه سنتی خودمان را داشتیم اما در مجموع که به کار نگاه میکردی یک کار نو میدیدی.
رضایی میگوید: با این همه سابقه کار در تعزیه، هیچوقت، هیچکاری به این زیبایی و زنده بودن، ندیدهام. خدا روحش را شاد کند، آقای کیارستمی برای تعزیه خیلی زحمت کشید.
این رویات مدرن از نمایش تعزیه، ۹۰ دقیقه بوده است؛ تعزیهگردانهای همکار او در این کار از این موضوع به عنوان یک مساله مهم یاد میکنند. به طوری که محمد رضایی میگوید: آقای کیارستمی مدت تعزیه را از ۴ ساعت به ۱. ۵ ساعت کم کرد و این خیلی مهم است که بتوانی یک نمایش سنتی ۴ ساعته را نود دقیقه کنی و در عین حال کلیه محتویات کار را هم داشته باشی.
عباس کیارستمی تمام جوانب کار را برای اجرای صحنهای تعزیه در ایتالیا سنجیده بود به طوری که تمام اسباب و وسایل مورد نیاز از لباسها گرفته تا اسب و دیگر حیوانات در صحنه آماده بود. همچنین، به گفته علاءالدین قاسمی، برای هرکدام از نقشهای اصلی دو بازیگر برده بودند تا در مواقع اضطراری جایگزین دیگری شود.
امامخوانهای این تعزیه را «محمد رضایی» و «رضا حیدری»، شمرخوان را «حسن برکتی» و معینالبکاء و زینبخوان را علاءالدین قاسمی تشکیل میدادند. «سیدمحمد امیری» و «علی سعیدی» مخالفخوان، «محمود معین» زنانهخوان، محمدمهدی و محمدرضا قاسمی بچهخوانهای تعزیه بودند و موسیقی را هم «عباس صالحی» به عهده داشت.
علاءالدین قاسمی میگوید: به جز اجرای اول، آقای حیدری دیگر امامخوان نشد، آقای کیارستمی میگفت آقای رضایی چهره محجوب و معصومی دارد و او باید امامخوان باشد اما چند اجرا هم من امامخوان بودم.
او با اشاره به استقبال تماشاگران از این اثر نمایشی میگوید: ظرفیت سالن حدود ۷۰۰ نفر بود اما در تمام روزهای اجرا، نه تنها صندلی خالی نداشتیم بلکه تماشاگرانی بیشتر از ظرفیت هم میآمدند.
به گفته قاسمی، بروشورهایی روی صندلی تماشاگران گذاشته بود که به شرح صحنه و توضیح شخصیتها پرداخته بود و برای همین تماشاگران خارجی با کار ارتباط برقرار میکردند و حتی بعضیها گریه میکردند.
کیارستمی کاری کرد که صداوسیما و وزارت ارشاد نکردبازخورد برپایی این نمایش سنتی و آیینی ایران به شیوهای مدرن در شهر رم، به اندازهای بود که درخواستهایی زیادی از عباس کیارستمی برای اجرای مجدد آن در شهرها و کشورهای دیگر هم شد.
محمد رضایی (امامخوان تعزیه کیارستمی)، میگوید: کار او آنقدر زنده از آب درآمد که درخواستهای زیادی شد که در شهرهای مختلف برنامه را ادامه دهند اما مسائلی پیش آمد و نشد. علاءالدین قاسمی این مسائل را مربوط به جنگ عراق میداند.
رضایی به اجرای دو روزه شهر سیسیل اشاره میکند که منجر به این شد که شهردار، کلید شهر را به عباس کیارستمی تقدیم کند. او میگوید: استقبال مردم و مسئولان از کار کیارستمی برای آنها جالب و غیرمترقبه بوده است. او ادامه میدهد: به خاطر سابقه کار و افتخارات کارگردانی آقای کیارستمی، مردم و بهترین کارگردانان ایتالیایی او را میشناختند.
او میگوید بعد از این اجرا، شهرهای دیگر هم پیشنهاد برگزاری برنامه را به آقای کیارستمی داده بودند چون آنها از دید هنری کار را میدیدند. رضایی ادامه میدهد: کار کیارستمی یک اثر هنری بود اما انتخاب او از صحنه عاشورایی آنقدر اثرگذار بود که اگر تماشاگری روز اول بیحجاب پای تعزیه میآمد روزهای بعدی پوشیده میآمد. خیلیها هم در صحنههای مظلومیت امامحسین (ع) تحتتاثیر قرار گرفته و گریه میکردند. امامخوان نمایش کیارستمی ادامه میدهد:. قبلا هم تعزیههایی در خارج از کشور توسط افرادی دیگر اجرا شده اما هیچکدام به قشنگی کار او نبود؛ کار نمایشی عباس کیارستمی از تعزیه، جزو آثار یادگاری است.
محمد رضایی، عباس کیارستمی را آدمی بسیار صمیمی توصیف میکند و میگوید: آقای کیارستمی بسیار مهربان و صمیمی بود. مدتی که با او بودم چیزهای خیلی زیادی یاد گرفتم که در کار تعزیه به دردم میخورد.
او ادامه میدهد: آقای کیارستمی در این کار به من یاد داد چطور باید بهتر حسها را منتقل کرد در اجرای نقشها و در چگونه نشان دادن مظلومیت، قدرت، شهامت و موارد دیگری که در خور شخصیتی به نام امام حسین (ع) است خیلی به من کمک کرد. رضایی میگوید: در حالی که سابقه تعزیهام زیاد است و به عنوان کارشناس و کارگردان تعزیه کار میکنم اما خیلی چیزها از او در کارگردانی یاد گرفتم. مواردی که آقای کیارستمی در صحنهآرایی و ارتباط با مردم انجام میداد، باعث شد کارهای بعدی من در تعزیه تحت تاثیر قرار بگیرد.
رضایی میگوید: در مدت ۶۰ سالی که اجرای تعزیه دارم، بهترین خاطراتم مربوط به همان سفر ایتالیا و اجرایی بود که با عباس کیارستمی داشتم. بهترین خاطره از کار حرفهای تعزیهام بود و وقتی خبر درگذشت او را شنیدم خیلی متاسف شدم.
عباس کیارستمی در هر حوزهای از هنر که وارد شد، نگاهی نو و مدرن را به آن آورد و نمایش و تعزیه هم از این مساله مستثنی نبود. کیارستمی هنر تعزیه را با شیوهای نوین دوباره به جهان معرفی کرد.
حاج مرتضی صفاریان که از پیشکسوتان تعزیه در ایران است، معتقد است کاری که عباس کیارستمی برای تعزیه کرد و بازخوردی که این اجرا در خارج از ایران داشت، باعث همبستگی بیشتر تعزیهخوانهای داخل کشور شد و استقبالی که از این کار در ایتالیا و تمام دنیا شد، فعالان تعزیه ما را همبستهتر کرد.
مرتضی صفاریان با گفتن اینکه عباس کیارستمی یک کار تکنیکی برای تعزیه کرده است، میگوید: اجرای او از تعزیه کاری بود که تا به حال کسی انجام نشده بود؛ من فکر میکنم هدفش این بود که تعزیه را برپا کند و آن را به دنیا نشان دهد. صفاریان معتقد است عشق امام حسین (ع) در دل عباس کیارستمی بود که این کارها را کرد وگرنه کارگردانهای دیگر هم بودند و هستند اما او بود که این کار را انجام داد چون عشق امام حسین (ع) در دلش بود هم تعزیه را میخواست به دنیا نشان دهد و بگوید این اصل تعزیه است. او ادامه میدهد: کاری که متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما و صداوسیمای ما در این سالها نخواسته و نمیخواهند انجام دهند اما عباس کیارستمی با یک اثر نمایشی آن را به خوبی انجام داد.