لیلی گلستان مترجم و گالریدار نامهای سرگشاده به رئیسجمهور نوشت که متن کامل آن در روزنامه «شرق» منتشر شده است.
در بخشهایی از این نامه آمده است:
*من به شما راى دادم و نه به وزرا و وکلايتان، پس روى سخنم فقط با شماست و لاغير.
* آقاي روحانى اهالي فرهنگ و هنر خسته شده اند. خسته و دلمرده و جان به لب.
*از کتاب «کلنل» دولت آبادي بگويم که ترجمه تکه تکه و ناقصش روي تمام بساطي ها ريخته؟ از فيلم «٥٠ کيلو آلبالو» بگويم که بعد از سه ماه گفتند: از دستمان در رفته بود! و لغو مجوز شد. از فيلم کاهاني بگويم که گفتند دختر ها در فيلم براي مردها له له مي زدند. از قلع و قمع کتاب ها بگويم که همچنان ادامه دارد. از لغو مجوز آخرين لحظه کنسرت ها بگويم که هم گروه کلي هزينه کرده و هم مردم بليت خريده اند. از برنامه نازيباى «هفت» تلويزيون بگويم که مدير شبکه هم از آن دفاع کرد. از مجوز نداشتن شجريان عزيزمان بگويم؟
* حالا نوبت پرويز تناولي، اين استاد بزرگوار است که به اتهام نشر اکاذيب و تشويش اذهان عمومي ممنوع الخروجش کرده اند. آقاي روحاني نگذاريد کاري کنند که اين استاد بزرگ هم مثل خيلي هاي ديگر برود و پشت سرش را هم نگاه نکند و عطاي ايران را به لقايش ببخشد.
*آقاي روحانى مي دانم خيلي گرفتاريد. ترميم و بازسازي خرابي هاي آن هشت سال عجيب به ٨٠ سال کار شبانه روزي نياز دارد؛ اما ما را دريابيد. من به شما راى دادم و پاي رايم هم ايستاده ام؛ رو سياهم نکنيد.