تناقض شگفت انگیزی است. بازیکنی را کمیته اخلاق فوتبال ایران به خاطر یک رفتار از بازی در باشگاه های ایران محروم می کند و سرمربی تیم ملی او را شایسته پوشیدن پیراهن تیم ملی می داند!

عصرایران؛ احسان محمدی_

« پاتریک: یه هواپیما از جنس طلا می‌خریم!

باب اسفنجی: هواپیما از جنس طلا نمیتونه پرواز کنه!

پاتریک: ما دیگه پولداریم. قوانین فیزیک رو ما تأثیر نداره!»

این دیالوگ منتسب به انیمیشنی کودکانه است که البته بزرگسالان با اشتیاق بیشتری آن را دنبال می‌کنند. شاید بعد از «حسن کچل» بشود گفت که «باب اسفنجی» مهمترین شخصیت کودکانه ای است که نامش با فوتبال ایرانی گره خورده است و حالا قوانینش حتی روی حرفه فوتبالیست ها هم اثر دارد!

حتی اگر مقاومت کنید باز هم وقتی دو واژه فوتبال و باب اسفنجی کنار هم قرار می گیرند مثل پازل چهره سوشا مکانی در ذهن ساخته می شود. دروازه بانی که حالا روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران نه تی شرت باب اسفنجی که پیراهن ایران را خواهد پوشید!

با گذشت چند ماه هنوز دشوار است باور کنیم که دروازه بان سابق پرسپولیس تهران به واسطه انتشار عکسی با شلوار باب اسفنجی و تی شرتی مربوط به همین شخصیت انیمیشن 6 ماه محروم شده است! موضوعی که برای رسانه های خارج از کشور هم جالب توجه آمد و آنها که معمولاً اخبار مربوط به فوتبال ایران را با خست منتشر می کنند آن را بازتاب دادند.

یکی از اعضای کمیته اخلاق همان روزها در واکنش به این خبر گفت: «ما بارها مکانی را به کمیته اخلاق دعوت کردیم تا توضیحاتش را بشنویم اما او حاضر به حضور در فدراسیون فوتبال و توضیح در این باره نشد. ما به دلیل نحوه پوشش این بازیکن ملی پوش و تأثیری که البسه شخصی او روی جامعه می گذارد، چنین تصمیمی گرفتیم».

پوشش؟ باب اسفنجی؟! 6 ماه محرومیت؟! دشوار بتوان از شخصیتی مثل سوشا مکانی با رفتارهای پرحاشیه و دروازه بانی پرنوسانش که کمر برانکو ایوانکوویچ را شکست دفاع کرد. او مصداق یکی از بازیکن هایی است که انگار عامدانه تلاش می کند کسی دوستش نداشته باشد! لطف بی حد کی روش به حامد بهداد فوتبال!

باب اسفنجی سوشا را محروم کرد و او از ایران رفت و به یک تیم دسته دوم لیگ نروژ پیوست. لیگی که برخی از کارشناسان می گویند به هیچ عنوان قابل قیاس با لیگ برتر فوتبال ایران نیست. اما کارلوس کی روش در حالیکه مهدی رحمتی و حسن هوری و یکی دو جوان دیگر در لیگ برتر فوتبال ایران خوش می درخشند ترجیح داد سوشا را به تیم ملی دعوت کند!

تناقض شگفت انگیزی است. بازیکنی را کمیته اخلاق فوتبال ایران به خاطر یک رفتار از بازی در باشگاه های ایران محروم می کند و سرمربی او را شایسته پوشیدن پیراهن تیم ملی می داند! برای یک لحظه خودتان را جای سوشا، صادر کننده حکم محرومیت و اخلاق! بگذارید تا با مغز استخوان این درجه از هماهنگی و همکاری و همدلی و همسویی را کشف کنید!

احتمالاً هواداران حامد بهداد بازیگر پرانرژی سینما از این مقایسه دلخور می شوند اما شاید بتوان سوشا مکانی را حامد بهداد فوتبال لقب کرد. حامد بهداد در مجموعه «اينجا ايرانه» به کارگرداني و تهيه‌کنندگي فريد مرسي وقتی دستمایه یک شوخی قرار گرفت عصبانی شد و با بازیگری که نقش یک کور را بازی می کرد برخورد کرد. او وقتی مقابل این پرسش قرار گرفت که به عنوان یک بازیگر «الگوی جامعه» است گفت: من جزئي از مردم هستم. من کار نمايش انجام مي‌دهم و اتفاقي را بازسازي مي‌کنم. من خودم مشکل اخلاقي دارم. در خانه مشکل دارم. من خودم با خودم مشکل عديده دارم. من با خودم درگيرم. من يک بيمار ذهني و رواني‌ام؛ مي‌فهمي يا نه؟

شاید حامد بهداد بی ریاترین حرف ها را پیش دوربین گفت. اینکه نمی خواهد و نمی تواند الگوی مردم باشد. می خواهد خودش باشد. حامد بهداد باشد و زندگی اش را بکند. بعید است سوشا مکانی هم جایی ادعا کرده باشد که می خواهد الگوی جوان ها باشد و با پوشیدن شلوار باب اسفنجی، لشکر باب اسفنجی و پاتریک و آقای خرچنگ و اختاپوس و سندی را پشت سرش ردیف کند!

محکومیت به جرم پوشیدن شلوار باب اسفنجی برای سوشا مکانی مظلومیتی به همراه آورد که شاید مستحق آن نبود. بسیاری پرسیدند که آیا پوشیدن یک شلوار می تواند بهانه ای برای برخوردی اینچنین سنگین شود یا به نوعی او دارد تاوان مشکلات دیگری را می دهد که پیش تر رسانه ای شده بود؟

اگر قرار به برخورد با شلوارهای عجیب و غریب باشد پیش از سوشا، نوید محمدزاده بازیگر سینما هم در یک فستیوال خارجی شلواری عجیب تر پوشید. اما او نه تنها محروم نشد بلکه برای بازی در فیلم ابد و یک روز در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد.

پژمان راهبر - روزنامه نگار- چندی پیش با اشاره به ماجرای سوشا مکانی و مقایسه کیفیت بازی اش با عابدزاده نوشته بود احمدرضا که مظهر ستاره گی و گلری در تاریخ فوتبال ماست؛ اما توي شكاف نسلي یادش نمی آید که او هم داستان های خود را داشته است.

یکی از معروفترین آنها: حملات مجله کیهان ورزشی بعد از حضور تلویزیونی او دربرنامه ورزش و مردم (سال 69 احتمالا). عابدزاده درحالی در برنامه محبوب یکشنبه شب های آن روز تلویزیون حاضر شده بود که دستبندی طلایی به دست داشت، دستبندی بزرگ كه دست كردن اش قرطي بازي بزرگي بود. کیهان ورزشی ، که یکی از دو رسانه اصلی و جریان ساز آن روزهای ورزش ایران بود ، در دوهفته بعد عابدزاده را به شدیدترین شکل مورد حمله قرار داد.

اول با نوشته ای با تیتر "النگوی عقاب آسیا" و بعد با انتشار پرسشنامه ای که احمدرضا در موسسه کیهان پرکرده بود. کاغذهایی پر از اشتباهات اولیه املایی و انشایی در اثبات بی سوادی گلرشماره یک تیم ملی ... كاري كه آنها با عابدزاده كردند از يك كينه شخصي برمي خاست و جوانمردانه نبود، اما حالا كه فكر مي كنم، آن وقتها از آن مطالب لذت هم برده بود.

او می نویسد گذشته از همه مشكلات فني كه حكم سوشا را براي مردم قابل قبول كرده، روي يك موضوع به توافق برسيم؛ اينكه از عابدزاده تا حجازي و ديگران يك سوشا مكاني درون دارند كه يحتمل شلوار زرد هم پوشيده اند؛ اما اين فقط خود سوشا بودن است كه شلوار زرد را تبديل به جرم مشهود مي كند...

لطف بی حد کی روش به حامد بهداد فوتبال!

سوشا مکانی حالا عضو تیم ملی ایران است. ملی پوشی از ایران زمین. او گرچه رفتارهای سبکسرانه ای داشته است که پایش را به اوین هم باز کرد اما جوان است و کار بزرگان هم نباید تنها تنبیه و صدور حکم محرومیت و راندن از کشور باشد. می شد و می شود با او مهربان تر بود. اما اقدام کارلوس کی روش هم به نظر بیش از آنکه فنی باشد، از جنس همان نیش «مار و عقرب» است که بارها دیگران را در بیانیه هایش به آن متهم کرده است. او قطعاً می داند سوشا محروم است اما به تیم ملی دعوتش می کند. انگار کسی را به واسطه ناتوانی در گرفتن مدرک کلاس پنجم ابتدایی از مدرسه ای اخراج کنند و بعد رئیس یک دانشگاه به او مدرک دکترای افتخاری بدهد!

در سال های آغازین انقلاب اسلامی گفته شد حمید علیدوستی به جرم اینکه گیتار می نواخت و حمید درخشان چون یک ماشین بیوک قرمز سوار می شد در یک برهه از تیم ملی خط خوردند. اگر این ماجرا حقیقت داشته باشد هیچ بعید نیست فرزندان آن محروم کننده ها بعدها گیتار نواخته باشند و ماشین های قرمز سوار شده باشند. کسی می تواند تضمین بدهد که فرزندان صادر کنندگان حکم عجیب برای سوشا بعدها شلوار باب اسفنجی نمی پوشند؟

روزگار از این شوخی ها در آستینش بسیار دارد. بگذارید آرزو کنیم که سوشا به دروازه بان بهتری تبدیل شود، به ستاره ای که بیشتر قدر خودش را بداند. آن وقت زمان کمک مان می کند تا موقع دیدن کارتون باب اسفنجی یاد او نیفتیم!

بیشتر بخوانید:

این لیگ باز کُشته ندهد شانس آورده ایم!

قاتل‌ها را بخشیدند، رحمتی را نبخشیدی آقای کی‌روش؟!

جاسم کرار به میمون های باغ وحش نوشابه ندهد!

فوتبال با سیاست همینه، همینه!

پرسپولیس بُرد؛ فینالی که شبیه فینال نبود

آقایان برانکو و کی روش! بروید جلوی خانه خودتان دعوا کنید!

خزه های خشم چسبیده بر تن علی دایی

شب یلدا بدون «فرشینگ» برای منصوریان

یک شوت برای توقف اتوبوسی به نام هوس

چرا توپ طلای فحاشی را به ما نمی دهند؟

شلیک پرتقال به قلب استقلال