عصرایران؛ مژگان افروزی- اولین مناظره گروهی کاندیدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تمام حواشی اش پایان یافت. یک جنگ تمام عیار مردانه!
اما در این نبرد برای پذیرش مسؤلیتی دشوار «زنان ایرانی» کجا بودند؟ در تمام طول این مناظره پر تب و تاب سخن چندانی از نیمی از جمعیت ایران به میان نیامد. البته کاندیدهای محترم ۵ مرتبه از عنوان «بانوان»، ۲ مرتبه «خانم»، ۴ مرتبه «زنان» و یک بار هم از عنوان «دختران» به صورت کاملاً گذرا استفاده کردند. یعنی در طول مناظره ای ۳ ساعتی ۱۲ مرتبه تیتر وار به بخشی از جامعه اشاره شد.
تنها در بخش دوم مناظره از حسن روحانی پرسیده شد«مهمترین برنامه دولت شما در ایجاد تعادل بین اشتغال بانوان و صیانت از نقش آنها در خانواده چیست»؟
رئیس جمهور برای پاسخگویی چیزی کمتر از دو دقیقه وقت داشت. منصفانه است که نیمی از جمعیت کشور را فقط در دو دقیقه خلاصه کرد؟ مشکلات بسیار آنها را که طی سالها دامنگیر و گریبانگیرشان شده را در دو دقیقه و فقط یک نامزد می تواند مورد بررسی قرار دهد و برایش راه حلی ارائه کند؟
چرا طراحان پرسش ها و مسئولین برگزاری مناظره، این سوال را در بخش عمومی اول مطرح نکردند تا مواضع و دیدگاه های همه نامزدها را بدانیم؟ مگر نه اینکه مناظره پخش شده با هدف بررسی مسایل فرهنگی برگزار شد پس چرا نقش زنان که از آنها با عنوان چراغ خانه یاد می شود انقدر کم سو و بی رمق بود؟
سالهاست توانمندی زنان تنها در انجام ازدواج و فرزندآوری و رسیدگی به امور مطبخ و خانه داری خلاصه می شود. آیا زمان آن نرسیده تا این جمعیت به حاشیه رانده شده که بیش از نیمی از کرسی های دانشگاهی را به خود اختصاص داده اند، از زاویه ای دیگری نگریست؟
برخی از آنها که تنگ نظرند باید به دور از هر نگاه متعصبانه ای، این آمادگی را در خود ایجاد کنید که زنان به عنوان جمعیت خاموش اما پویا و زنده که در کنار شغل تمام وقت مادری، در کنار زن بودن و دختر بودن در جامعه مردسالار، جوانه زده و قد کشیدند حق دارند به مناصب بالا رتبه دست یابند.
به جای جنگ قدرت در مناظره ها و سخنرانی ها، از زنان سرپرست خانوار بپرسید که در میان حجم وسیع ناعدالتی چطور از پس مدیریت و برنامه ریزی مشکلات ریز و درشت زندگی بر می آیند؟ گویی جمعیتی که در سالیان پیشین در وعده ها و شعارهای مسؤلین مختلف نقش اساسی داشتند در این دوره جزو دلمشغولی های، کاندیدها و حتی طراحان پرسش های مناظره ها نیستند.
در طنزها و شوخی های مردانه آنجا که به رسم فرهنگ مردسالار زنان ضعیفه و ناقص العقل به حساب می آیند می گویند: «اگر به زن ها قدرت بدهید همه در و دیوارهای شهر را صورتی و گل گلی می کنند و برای دشمنانشان پشت چشم نازک کرده و باهم قهر می کنند».
گرچه برخی تمام این توصیفات را از باب تمسخر به کار می گیرند ولی یکبار در خلوت وجدان خود بپرسید جهان مردانه شما که در آن رنگ زور و خشونت و بمب وخمپاره و دندان تیز نشان دادن به رقباست جای زیباتری برای سکونت است یا جهان صورتی و گل منگلی زنان که عاری از خشونت است و ذات مادرانه آنها، راز مراقبت و امنیت را از پیش از تولد می داند؟ ( تازه بر این فرض که جهان زنانه را با همان توصیفات کذایی باور کنیم)
آقایان! مسؤلین! زنان این جامعه در هر قشر و طبقه انتظار دارند موجودیت آنها نه به عنوان دستگاه تکثیر نسل یا تولید کنندگان غذا و شویندگان لباس و ظروف بلکه به عنوان یک موجود زنده، یک انسان به رسمیت شناخته شده و با برچسب های زننده و تحقیر کننده از مشارکت در امور کشوری که دوستش دارند حذف نشوند. زنان این جامعه در هر قشر و طبقه انتظار دارند با حمایت های شما نقشی پررنگ تر داشته باشند. رنگ صورتی پررنگ با نقش شکوفه های سفید بهاری.
* روزنامه نگار