عصرایران - اکران فیلم شروع شد؛ نگاه ها همه بر روي پرده سينما بود، فيلم شروع شد، دقيقه اول فیلم، دوربین فقط سقف یک اتاق را نمایش می داد، دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق، دقیقه سوم، دقیقه چهارم، دقیقه پنجم، هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق!
صداي همه درآمد، اغلب حاضران، سينما را ترك كردند،ناگهان دوربين پايين آمد و یک نفر را که روی تخت خوابیده بود نشان داد و این جمله را زیرنویس کرد:
- این تنها هشت دقيقه از زندگي اين جانباز قطع نخاعي بود و شما طاقت نداشتيد ....
از دیروز که خبر را خوانده ام مدام سقف را نگاه می کنم. خبری تلخ و گزنده در قرن بیست و یکم:
- مدیرکل بهزیستی کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به معلولیت جدید در این استان بیان کرد: 20درصد از معلولیتهای ضایع نخاعی در استان به علت سقوط از درخت گردو هنگام برداشت محصول رخ داده است.
آمار تکاندهنده است؛ از هر پنج نفر یک نفر! آن هم نه در یک جنگ و مبارزه مسلحانه که در حال تلاش برای تکاندن گردوهای سمج آویزان شده از درخت! آنها که از درخت گردو بالا رفته اند می دانند که شاخه های صیقلی و کم دستگیره ای دارد و هنگام چیدن گردوها باید با چوب بلند و باریکی به شاخه ها یا گردوهایی کوبید که همچنان به شاخه چسبیده اند. چیدن گردو شاید به دشواری خرماچینی نباشد اما کار دشواری است. مثل بسیاری دیگری از کارهای کشاورزی.
در بسیاری از کشورهای دنیا دولت ها معمولاً قوانین سختگیرانه ای در خصوص بیماران سهل انگار دارند. اگر پیش پزشکی ساعتی برای ویزیت رزرو کرده باشید و مراجعه نکنید پیگیری می کنند چرا که اعتقاد دارند در صورت عدم تکمیل پروسه درمان و عمیق تر شدن بیماری، هزینه اضافه روی دست دولت باقی می ماند. هزینه های پزشکی عموماً ارزان نیست و دارو هم به این میزان آسان در اختیار عموم قرار نمی گیرد. دوست پزشکی دارم که تعریف می کند مراجعانی ایرانی و ساکن کانادا دارد که هنگام دیدار از ایران به او سر می زنند و می خواهند برایشان نسخه بنویسد تا از داروخانه داروهای سرماخوردگی بگیرند و با خودشان ببرند!
گرفتار شدن یک نفر به ضایعه نخاعی فارغ از آسیب عمیقی که به او و خانواده اش از لحاظ روانی وارد می کند، هزینه های درمانی هم در پی دارد که با توجه به بیمه ها دولت باید آن را بپردازد. در چنین شرایطی پیشگیری از بروز حتی یک حادثه منجر به ضایعه نخاعی کار بزرگی است.
این حادثه ها نه به خاطر بازیگوشی و سهل انگاری که به گفته مدیرکل بهزیستی استان «در فصل برداشت محصول» رخ می دهد و لازم است تحت هر شرایطی تلاش شود از رخ دادن آن جلوگیری شود حتی اگر دولت فراخوان بدهد تا مخترعین دستگاه هایی بسازند و به رایگان یا وام های بسیار کم بهره در اختیار این طیف از کشاورزان قرار دهد باز هم هزینه آن از درمان و مراقبت از یک بیمار نخاعی کمتر است. (اگر همه چیز این رنج را در هزینه خلاصه کنیم).
ابزارهایی برای گردوچینی دیده ام که عموماً در حد نردبان بلند و قلاب های فلزی است اما دو سال پیش جوانی اهل مزایجان شهرستان بوانات استان فارس که از قطب های گردوی ایران به شمار می رود و خود تجربه سقوط از درخت را داشته دستگاهی اختراع کرد که گردوچینی را تسهیل می کرد.
ما که ماهواره می سازیم و مدعی هستیم در زمره باهوش ترین مردم جهان قرار داریم، خوب است که با بررسی آن دستگاه و رفع نقص های آن از شیوه گردو چینی دست برداریم تا از آمار بیماران ضایعه نخاعی کاسته شود.
اگر گمان می کنید در کشور موضوعات مهمتری از «نخاعی شدن یک انسان» مثل دستگیری برادر رئیس جمهور و حضور امیر تتلو در جمع بزرگان اصولگرایی و ... وجود دارد این نکته آخر را بخوانید:
عزیزی که گرفتار ضایعه نخاعی است تعریف می کرد یک روز که مثل همه این سالها کف خانه و سرجایم دراز کشیده بودم، سوسکی روی صورتم آمد و گوشه لبم ایستاد، نه می توانستم او را کنار بزنم و نه حتی جرات می کردم اهل خانه را صدا بزنم که بیایند و سوسک را دور کنند چون می ترسیدم لب باز کنم برود توی دهانم!...
همین!