عضو انجمن روانپزشکان ایران گفت: 20 درصد افراد جامعه دچار یکی از انواع بیماری یا اختلالات روانی خفیف تا شدید هستند. این آمار مختص ایران نیست و یک آمار متوسط جهانی است. برخی از این اختلالات مانند بیماری دوقطبی می تواند از والدین به فرزندان منتقل شود.
فربد فدایی روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: نه تنها سلامت روان بلکه سلامت جسمی افراد جامعه هم مورد غفلت قرار گرفته است. برای نمونه در زمانی که دولت به دنبال افزایش تولید سیگار و کسب سود بیشتر است به همان اندازه آمار بیماری های قلبی و عروقی ریوی و بالاخره سرطان هم بالا می رود و این تهدیدی برای سلامت جسمی و به دنبال آن سلامت روان جامعه خواهد بود.
وی ادامه داد: خیلی از این مسائل و مشکلات به سیاست های کلان کشور ارتباط دارد. در این رابطه خیلی از بیماری های جسمی هم مورد غفلت واقع شده مانند دیابت، فشار خون، بیماری های روانی هم جزو همین مسائل است و باید به آنها رسیدگی کرد.
* عوارض درمان نشدن بیماری های روانی
متخصص اعصاب و روان گفت: بیماری های روانی بسیار شایع هستند و از هر پنج عضو یک جامعه یک نفر دچار اختلال روانی است یعنی 20 درصد افراد جامعه دچار عوارض روانی هستند.
این روانپزشک افزود: البته نکته مثبت این است که اکثریت این افراد بیماری های خفیف روانی دارند برای نمونه می توان از اضطراب خفیف، افسردگی خفیف و ترس های بیمارگونه توان نام برد. تعداد بیماری های شدید روانی که به بستری شدن نیازدارند در حدود 2 درصد جامعه را دربر می گیرد اما اگر این بیماری ها درمان نشود برای بیماران و جامعه مخاطراتی به دنبال خواهد داشت و بنابراین کیفیت و کمیت زندگی آنها نیز کاهش پیدا می کند.
*مبتلایان به اسکیزوفرنی
فدایی گفت: یکی از بیماری های روان که سلامت جامعه را با خطرمواجه کرده اسکیزوفرنی (روان گسیختگی) است که احتمال درمان آن بسیار پایین است و خطر خودکشی و مرگ ناگهانی در این دسته افراد بسیار بالا است. در بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی سوء تغذیه و مصرف مواد اعتیاد آور به ویژه مواد مخدر به شدت بالا است.
* بیماران دوقطبی
عضو انجمن علمی روانپزشکان در مورد بیماران دو قطبی گفت: این دسته از بیماران که در حالت شیدایی هستند ممکن است. تصمیم گیری های نادرستی انجام دهند و ممکن است سرمایه گذاری های غلطی انجام دهند یا روابط نادرستی را در پیش گیرند و در دوره افسردگی این دسته از بیماران خطر خودکشی آنها بالا است.
فدای اظهارداشت: بنابراین توجه به بیماری های شدید روانی باعث می شود که کیفیت زندگی افراد بالا رود. این افراد می توانند از زندگی خود لذت ببرند یعنی تعداد روزهای سالم زندگی آنها بالاتر رود.
وی گفت: ابتلای بیماری های روانی باعث می شود کارایی فرد کم شود بنابراین در اقتصاد نقش مثبتی ندارند و کار نمی کنند خیلی از کسانی که دچار بیماری اعصاب و روان هستند مرتب مرخصی می روند سرکار نمی روند و کارایی این دسته افراد در محیط کاری کاهش پیدا می کند.
وی افزود: پدر و مادری که دچار بیماری روانی باشد نمی تواند برای فرزندان خود والد خوبی باشد و به همین دلیل است که توجه به بهداشت روان بسیار مهم است.
*بهداشت روان قبل از ازدواج و فرزندآوری
متخصص اعصاب و روان گفت: بهداشت روان قبل از ازدواج و تولید مثل شروع می شود. در واقع زن و شوهر باید با یکدیگر هماهنگ باشند. هدف از زندگی مشترک را بدانند. توانمندی صبر و شکیبایی را داشته باشند و بعد هم امکانات مالی برای تربیت فرزند را دارا بوده و بدون برنامه صاحب بچه نشوند.
فدایی افزود: وقتی پدر و مادری توانایی کامل جسمی، روانی و اجتماعی برای فرزند آوری را دارا باشند به طور طبیعی بچه های سالمی خواهند داشت در غیر این صورت نسبت به نیازهای کودک بی توجه خواهند بود و این مساله زمینه را برای آسیب شناسی روانی در آینده مساعد می کند.
وی بیان داشت: بهبود شرایط اجتماعی می تواند در کاهش اختلالات روانی مفید باشد گر چه بسیاری از بیماری های روانی منشا ژنتیک دارد اما بعضی از آنها ناشی از عوامل محیطی است. برای مثال فقر، بیکاری و مهاجرت اجباری بر اثر جنگ میزان بیماری های روانی را بالا می برد و آنها را تشدید می کند.
* پیشگیری قبل از درمان
وی افزود: صرفا نباید فقط دنبال درمان بود بلکه باید پیشگیری کرد. افرادی که می خواهند ازدواج کنند اگر مسائل روانی دارند باید آنها را مطرح کنند و برای مشاوره نزد روانپزشک بروند. برای نمونه در یک خانواده اگر فردی دچار اختلال دو قطبی است اگر عضوی از آنها با خانواده ای که در آنها هم بیماری دو قطبی وجود دارد، وصلت کند، احتمال انتقال این بیماری به فرزند آنها خیلی بالا خواهد بود.
فدایی تصریح کرد: پدر و مادری که هر دو به بیماری دو قطبی مبتلا هستند به احتمال 75 درصد بچه آنها هم به بیماری دو قطبی مبتلا خواهد شد. بنابراین بهتر است از این وصلت صرفنظر کنند و پیشگیری در این گونه موارد نقش بسیار مهمی را دارد.
وی افزود: پیشگیری می تواند جنبه فردی یا اجتماعی داشته باشد. هرقدمی که برای کاهش بیکاری، فقر و اعتیاد برداشته شود باعث کاهش اختلالات روانی هم خواهد شد.
* کارایی سازمانها اجتماعی از وزارت بهداشت بالاتر است
عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران اظهار داشت: نقش پزشک یا وزارت بهداشت در کاهش اختلالات روانی کمتر از سازمان ها و ارگانهای اجتماعی است برای نمونه می توان به اهمیت نقش این دسته از سازمان ها برای حمایت اجتماعی و پیشگیری از خودکشی اشاره کرد.
وی گفت: فرد مسنی که خویشاوندی ندارد یا وقتی فردی دچار یک بیماری جسمی می شود و با درد و رنج بیماری دسته پنجه نرم می کند. این فرد باید به تنهایی با بیماری خود مقابله کند زیرا در بسیاری از موارد کسی از او حمایت نمی کند، کسی نیست داروهایش را تهیه کند، بنابراین این شخص حتی ممکن است در معرض خودکشی قرار گیرد. اما اگر سازمانهای اجتماعی کشور بتوانند پوشش کاملی دهند برای این دسته افراد بدهند و خدمات مددکاری اجتماعی گسترش پیدا کند در نتیجه به این افراد در جامعه رسیدگی می شود و نیازهای درمانی آنها برآورده خواهد شد و تمایلی هم برای خودکشی نخواهند داشت.
* بی سوادی و سوء تغذیه عامل بیماری های روانی
فدایی افزود: یکی دیگر از عوامل رشد سلامت روان جامعه رفع سوء تغذیه و بالا بردن سطح سواد است. خانواده ای که دچار سوء تغذیه باشد این احتمال وجود دارد که فرزند آنها هم دچار عقب ماندگی ذهنی شود. در این راستا اکثر پدر و مادران بی سواد با توجه به فقدان پاسخگویی به نیازهای بچه ها نمی توانند فرزندان سالم پرورش و به جامعه تحویل دهند. این دسته از والدین رفتار درست با فرزند خود را نمی داند. بنابراین بالا بردن سطح سواد مردم خود از جمله عواملی است که از بروز بیمارهای اعصاب و روان در جامعه پیشگیری می کند.