محمود کریمی از گروه پویش بلوط( حامی بلوط زاگرس)- جنگل های بلوط زاگرس هزاران سال است همچون نگینی بسیار گرانبها و ارزشمند در جنگل های غربی کشورمان می درخشد.
رشد هر درخت بلوط به زمان بسیار زیادی نیاز دارد تا جایی که بالیدن آن به اندازه عمر یک انسان نیازمند زمان خواهد بود که قطعاً این مسئله بر اهمیت و ارزش بلوط زاگرس می افزاید.
سال هاست این درختان زیبا که بیش از 40 درصد از جنگل های ایران را تشکیل داده اند با مخاطرات زیادی از جانب ما انسان ها رو به رو شده و بسیاری از درختان بلوط به کلی خشکیده و نابود شده اند.
در سال های گذشته حافظان محیط زیست و نهادهای مردمیِ بسیاری در راستای پاسداشت بلوط زاگرس پا به عرصه گذاشته اند که در نوع خود به عنوان سرآغاز فعالیتی دلسوزانه جای تقدیر دارد.
در این میان "پویش بلوط ریجاب" سال هاست که به عنوان عضوی کوچک از حافظان بلوط زاگرس به فعالیت می پردازد.
پویش بلوط بر این باور است که قبل از نابودیِ این گنجینه ی حیاتی باید در مسیر احیا و حفاظت از آن گام های اساسی برداشته شود و اینک زمانی فرا رسیده است که باید کار بزرگ گروهی، بر تبلیغات وسیعی که جان بلوط زاگرس را هدف قرار داده است ترجیح داده شود.
ما کار فرهنگی و فعالیت های محیط زیستیِ تبلیغی را به هیچ عنوان کم ارزش محسوب نخواهیم کرد اما به این باور رسیده ایم که اینک زمان آن رسیده است که اولویت ها در پاسداشت بلوط زاگرس باید تغییر اساسی یابد.
کاشت تبلیغاتی بلوط، نمود بسیار بیشتری از کاشت های اصولی و کارآمد پیدا کرده است. به طوری که حتی نهادهای حافظ محیط زیست (دولتی و مردمی) نیز به این شیوه روی آورده اند. ما به طور قطع و طبق تجربه و مطالعاتی که در زاگرس داشته ایم بر این عقیده ایم که بر اساس شرایط زاگرس؛ کاشت های عمومی، تبلیغاتی، تورهای محیط زیستی و دیگر فعالیت های مرتبط با کاشت بلوط، با درصد بسیار بالایی از خطا رو به شده است و با این شیوه وضعیت زاگرس روز به روز بدتر می شود به طوری که تاکنون نتوانسته ایم بلوط های مناسبی را جایگزین درختان چند صد ساله ی زاگرس کنیم.
ادارات دولتی با کاشت های چند ده هزاری نهال های بلوط ،هر ساله در مانوری بزرگ کمر زاگرس را زیر بار مِنّتی عظیم خم می کنند. همه ی حافظان محیط زیست به خوبی می دانند که نهال های بلوط با مخاطراتی که در زاگرس در پیش دارد از شانس بسیار پایینی برای رشد برخوردار است. همین نهال های یک یا دو ساله که خود نیازمند نگهداری هستند را در مناطقی سازماندهی می کنند که جزو مراتع دامدارن است و به راحتی تمام از بین می رود.
تورهای تبلیغاتی که بارها توسط پویش بلوط مورد انتقاد قرار گرفته اند نیز در این راه پا گذاشته اند. اما در جواب انتقادات گروه های زیست محیطی می گویند که با آموزش کاشت بلوط را انجام می دهیم! آموزشی که به چپ و راست نهادن بذرها ختم می شود.
سازمان های مردم نهاد نیز با دستاوردهای بسیار ضعیفی در زمینه ی آینده ی بلوط زاگرس رو به رو بوده اند. دانش و تجربه ی ناکافی در کنار انگیزه ی بسیار والا و دلسوزانه ی این جوانان نتوانسته است آنگونه که باید و شاید به فریاد بلوط های زاگرس برسد. برنامه های تکراری کاشت چند ده هزاری بذر بلوط در کوه های زاگرس و رها نمودن آن ها خبر از برنامه ریزی ناپایدار و مقطعی می دهد که علاوه بر هدر دادن نیروی انسانیِ دوستدار طبیعت، زاگرس زخم دیده را نیز غمناک کرده است.
در حقیقت دوستداران محیط زیست بیشتر از آنکه به فریاد بلوط های زاگرس برسند و با فعالیت های کارآمد و کارساز در فکر کاشت های موفق باشند، زمان را از بلوط های گرانبهای زاگرس گرفته اند.
خودتان را برای فردا آماده کنید؛اولویت های خود را تغییر دهید؛ بلوط زاگرس جانی برایش نمانده است!