ویروس کرونا با سرعتی مانند خبرش در جهان در حال گسترش است؛ شهر به شهر و استان به استان و کشور به کشور و قاره به قاره جهانگردی میکند و سر راه میلیونها نفر را آلوده میسازد و جان انسانها را میگیرد.
به عنوان یک روزنامهنگار که تجربه مدیریت بحران دارم چند نکتهی رسانهای به ذهنم میرسد که در زیر آنها را نوشتهام.
۱. درمیان بحران هایی که ما ایرانی ها روزانه با آنها درگیر هستیم؛ چه آن ها که طبیعی هستند مثل سیل و زلزله و چه آن ها که ساخته ی دست خودمان هستند مانند تصادفات جاده ای و آلودگی هوا، کرونا فعال ترین و سریع ترین بحرانی است که تا به حال در ایران داشته ایم. درحالی که برای بحران های طبیعی که در کشور سابقه دار است کماکان غافلگیر می شویم، رویایی با کرونایی که با این سرعت در حال شیوع است و برای مقابله با آن در کشور تجربه ی قابل اتکایی وجود ندارد که جای خود را دارد.
۲. جامعه ی ایران این روزها، شرایط سختی دارد. شدیدترین تحریم های آمریکا موجب رکود در تولید و افزایش فقر در جامعه شده است. امید در جامعه، به عنوان عامل پیشبرنده و متحد کننده به شدت پایین آمده که زمینه ها و نشانه هایش را همه می دانیم. از سوی دیگر جامعه به ویژه بخشی وسیعی از طبقه متوسط، راست گویی و پاسخ گویی مسئولین را به چالش کشیده اند؛ اتفاقات تلخ آبان، سقوط تاسف بار و باور نکردنی هواپیمای اکراینی و مواجهه با کرونا این روند را تشدید کرده است. به نظر می رسد مردم، بیشتر از همیشه نیازمند دانستن واقعیت ها هستند تا شنیدن صحبت های کلی، اظهانظرهای مبهم (که موجب خنده در جامعه می شود) و توجیهات بعضا غیرقابل پذیرش. مردم نیاز دارند واقعیت ها را آن طور که هست بشنوند، بیان واقعیت ها در این شرایط بیشتر به آرامش در جامعه کمک می کند تا نگفتن و پنهان کردن آن با هدف ایجاد آرامش در میان شهروندان.
۳. یکی از کارهای خوبی که صورت گرفت، ممنوعیت و محدودیت اظهار نظر توسط مقامات دولتی و حاکمیتی درباره ویروس کرونا بود. در وضعیت عادی، مسئولان به دلیل نگاه های بخشی شان، صحبت هایی می کنند که در تناقض با دیگران است، در دوره بحران به دلیل افزایش هیجان و حساسیت این اظهارات بعضا با اشتباه همراه است و به اختلافات و کدورت ها دامن می زد. سازماندهی اطلاع رسانی مسئولان اقدام ارزشمندی بود.
۴. وزارت بهداشت که نهاد مسئول است، باید با راه اندازی یک مرجع اطلاع رسانی رسمی، تمام فرایند اطلاع رسانی، آگاهی بخشی و آموزش را در آن متمرکز کند تا تمامی رسانه ها چه صداوسیما و چه سایرین از این مرجع استفاده کنند.
۵. دولت باید یک ردیف بودجه ی اختصاصی برای تولید محتوای آموزشی و اطلاع رسانی ویژه بحران کرونا مصوب کند و آن را در اختیار وزارت بهداشت قرار دهد. وزارت بهداشت نیز باید با تدوین محتوای خام، از تولیدکنندگان محتوا به ویژه چندرسانه ای ها، دعوت کند محتواهای آموزشی و اطلاع رسانی را تولید کنند تا در همان سایت مرجع برای انتشار همه جانبه در رسانه ها و شبکه های اجتماعی بارگذاری شود.
۶. رقابت در اطلاع رسانی انفرادی در توییتر و شبکه های اجتماعی آسیب های بزرگی به جریان مدیریت بحران وارد می کند. هم اکنون همکار پرتلاش آقای علیرضا وهاب زاده خبرنگار با سابقه حوزه بهداشت و مشاور اطلاع رسانی وزیر و آقای کیانوش جهانپور مدیرکل مرکز ارتباطات وزارت بهداشت از اکانت های شخصی شان، اخبار را منتشر می کنند. این روند باید متوقف شود. اخبار و محتوای مرتبط با کرونا، باید از طریق یک حساب رسمی در شبکه های اجتماعی توییتر و اینستاگرام منتشر و راهبری شود. تجربه نشان داده با هم افزایی و کمک فعالان شبکه های اجتماعی می توان تیک آبی برای این اکانت ها گرفت تا مردم آن ها را بشناسند.
۷. پیشنهاد می کنم تجربه موفق هلال احمر در مدیریت و اطلاع رسانی سیل نوروز ۹۸ در توییتر مرور شود.
۸. بهتر است وزارت بهداشت، با دعوت از روزنامه نگاران و فعالان شبکه های اجتماعی فرایند آگاهی بخشی و آموزش را دنبال کند تا خطا در پوشش اخبار و گزارش ها به حداقل ممکن برسد.
۹. بحران کرونا که در ایام اوج آن هستیم، لحظات شیرین کم ندارد؛ قدر تک تک این لحظات را باید دانست. پیروزی بر کرونا غیر از شعار، روحیه هم می خواهد.
۱۰. کمیته ملی المپیک آمریکا که پرافتخار ترین کشور در دوره های متعدد المپیک است شعار جالبی دارد: Team Behind the Team. یادمان نرود پشت تیم پزشکی کرونا، تیم های مختلفی باید باشند تا شکستش دهیم که تیم رسانهای از مهمترین هاست.