عضو هیات علمی مرکز تحقیقات رفاه اجتماعی با تاکید بر ضرورت توجه به مولفههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و سایر ابعاد در دوران پساکرونا، ضمن تشریح تغییرات حاصل شده در این مولفهها و پیش بینی رفتار اقشار و سطوح مختلف جامعه در دوران پسابحران، راهکارهایی برای کاهش آسیبها در این دوران مطرح کرد.
به گزارش عصر ایران؛ دکتر محمد علی محمدی قرهقانی استاد جامعه شناسی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا، ابتدا با اشاره به تبعات اقتصادی بحران کرونا، اظهار کرد: در اقتصاد پساکرونا نحوه تولید، مصرف، روابط کالایی انسانها و نقش اجتماعی کالاها و خدمات با جامعه دچار تغییرات معنایی و مفهومی عمیق خواهد شد؛ یعنی میزان اهمیت و نقش کالا در زندگی، نوع کالا و اولویت آن، میزان حساسیت و نیاز به کالا، ویژگیها و قدرت افراد نسبت به کالا و همچنین قدرت کالا در جامعه روشن و مشخص میشود.
وی تقسیم بندی و طبقهبندی کالاها را از ویژگیهای اقتصادی دنیای پس از کرونا دانست و گفت: احتمالا کالاهای تجملاتی و زینتی حداقل برای مدتی اهمیت خود را از دست داده و در عوض کالاهای استراتژیک مصرفی و نیازهای اولیه به خصوص نیازهای مرتبط با سلامت جای آن را میگیرند.
وی ادامه داد: به نظر میرسد اقتصاد پسا کرونا اقتصاد انسانیتری خواهد بود، یعنی مناسبات اقتصادی و کالایی در خدمت انسان است به عبارتی تا پیش از این کالایی شدن انسان اهمیت داشت، اما در جهان پس از کرونا انسانیتر شدن کالا جلوه بیشتری خواهد داشت.
محمدی با بیان اینکه جهان در اقتصاد پساکرونا ناگزیر از شفافیت بیشتر و مبارزه علنی و جدی با فساد، رانت خواری و اختلاس خواهد بود، ادامه داد: اقتصاد پساکرونایی باید اقتصاد چابک و صریحی باشد، یعنی مثل قبل نمیتواند تنبل و بیحال باشد، همچنین نمیتواند با رودربایستی نسبت به مراجع و مراکز خاص عمل کرده و نسبت به رانت و اختلاس بیتفاوت باشد. این اقتصاد ناگزیر از شفافیت و هماهنگی با نظام اقتصاد بینالملل خواهد بود و این همه تغییر دقیقاً در جهت منافع شهروندان اتفاق خواهد افتاد.
این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به مؤلفه دوم یعنی مباحث فرهنگی، اظهار کرد: قطعا نگرش، بینش و ایمان ما در جهان پساکرونا دچار تغییر و تحول بنیادین خواهد شد. جهان هستی، جهان معنا، هستی شناسی و معرفت شناسی انسان پسا کرونایی آنچنان که در هنگامه کرونا هم میبینیم دچار تغییر و تحولات جدی و دامنه دار میشود.
به اعتقاد وی، در جهان پساکرونا با نوعی انسان بیمحابا نسبت به مراجع ارزشی و هنجاری مواجه خواهیم بود که معنای زندگیاش در دوران کرونا و تحت تأثیر تجربههای شخصی از بحران و بیمعناییها و مخاطرات دچار تحول شده و با مضامین و موازین قبل از کرونا نمیتوان با وی مواجه شد. یعنی کرونا بر نحوه تفکر هستیشناسانه و معرفتشناسانه انسانها حتی در زندگی روزمره و همچنین در انسان معمولی هم تأثیر تدریجی و شگرفی بر جای خواهد گذاشت.
این جامعهشناس با بیان اینکه انسانی که دچار بحران در معنای زندگی شده حتما دچار انقلاب و دگرگونی در فهم زندگی یا جهان زندگی و زیست جهان مورد نظر اگزیستانسیالیستها و پدیدار شناسان میشود، به این نکته اشاره کرد که « انسان بر جوهر وجودی خود متکی شده و در مقابل مراجعی که از بیرون قصد سلطه بر او را دارند، بی پروا خواهد بود» در بیان دیدگاه خود افزود: در جوامعی که مراجع مورد نظر در زندگی عموم شامل مراجع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هنگامه بحران نتوانستند به طور مؤثر حضور داشته و متولیگری کرده و تصمیمسازی به موقع کنند، شاید ناخواسته انسان پساکرونا را به خودباوری و خوداتکایی رهنمون کردند که ممکن است گاهی این خودباوری حتی در شکل رادیکال و نابهنجار نیز زمینه ظهور یابد و جهان زندگی را دچار تحول بنیادین معنایی کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با تاکید بر اینکه در دنیای پساکرونا قطعا ما تعامل اجتماعی و عاطفی دگرگونهای خواهیم داشت، گفت: مفهوم خویشاوندی و خانواده، مفهوم محیط زیست، سلامت، بدن و روان برای انسان بعد از کرونا یک مفهوم دیگری است، محیط انسانی و اجتماعی ما دچار تغییرات معناداری شده و دانش سلامت انسانها به عنوان یک امر فرهنگی در جهان بعد از کرونا دستخوش تحول و تکامل خواهد شد.
دکتر محمدی با بیان اینکه میتوان به جهان بعد از کرونا نگاه خوشبینانهای هم داشت، تصریح کرد: شاید در کوتاه مدت و در دوره گذار دچار تضاد و تناقض، کمبودها و ناهنجارهایی شویم، اما در بلند مدت نتایج بهتری خواهد داشت. رفتار ما در این دوران ارتباط مستقیمی با رفتار نهادهای متولی خواهد داشت. به عنوان نمونه اینکه آیا مردم به تنهایی این مسیر دوران گذار را طی میکنند و یا به کمک نهادهای متولی و مراجع ارزشی و فرهنگی، میتواند نقش اساسی در انتخابهای آینده آنان داشته باشد.
وی با بیان اینکه طی این مدت بسیاری از انسانها دچار تنهایی، واماندگی و بیپناهی شدند و این مساله آنها را بشدت دچار شوک و استرس کرده است، ادامه داد: در این شرایط برخی از خود سوال میکنند چرا حالا که نیازمند حمایت منسجم و تشکیلاتی هستیم، این حمایتها آنطور که باید وجود ندارد، تکلیف ما در این شرایط چیست؟ موضع مراجع فکری و ارزشی در برابر انسان بحران زده چیست؟ به نظرم این انتخابهای تاریخی و راهبردی گروههای مرجع در انتخاب پاسخ مناسب به بحرانهای امروز مردم ، تأثیر شگرفی در نقش فردای آنان تأثیر خواهد داشت.
محمدی با بیان اینکه انسان حادثه دیده در بحران معمولا دو واکنش نشان میدهد، ادامه داد: این فرد یا دچار افسردگی و ترومای بعد از فاجعه شده و تبدیل به انسان آسیب دیده میشود و یا ممکن است به انسانی متکی به نفس و توانمندتر تبدیل شود که میتواند به تنهایی و یا با اتکاء به شبکه محدودی از روابط و بدون مراجع خود را از بحران خارج کند. تحت این شرایط فردیت انسان تقویت شده و ایمان او تحول یافته و هستی شناسی جدیدی پیش روی او باز میشود که میتواند پیامدهای مثبت یا منفی متعددی را به دنبال داشته باشد.
این جامعه شناس در ادامه با بیان اینکه مؤلفه سیاست در جهان پس از کرونا چه در ابعاد سیاست داخلی و چه سیاست خارجی دچار تحول و دگرگونی خواهد شد و کشور ما نیز از این مساله مستثنی نیست، تصریح کرد: دولتها در جهان پسا کرونا باید پاسخگو باشند، فراموش نشود که جوامع در این دوران تغییر و به خود و تواناییهایش باور پیدا کرده و به قدرت شبکههای اجتماعی و اجتماعات پی برده است. شهروند، قدرت فردیت خود را دریافته و به راحتی زیر بار هر دولتی با هر سطحی از پاسخگویی و احساس مسئولیت نمیرود.
وی ادامه داد: در دنیای بعد از کرونا جامعه و افراد خیلی مطالبهگر خواهند بود و دولتها باید خودشان را با این شرایط هماهنگ کرده و مسئول و پاسخگو باشند. دولتی که گاه احساس میشد در بلاتکلیفی مانده و در برابر درماندگی شهروندان ایده صریح، قاطع و مبتنی بر نیاز و شرایط شهروندان ندارد، بعد از کرونا و در غیاب جامعه مدنی نمیتواند همچنان به عنوان مرجع قابل اعتنا و داور مقتدر حل و فصل مناسبات مردم با کانون قدرت باشد. باید قدرت متقاعدکنندگی بالایی وجود داشته باشد وگرنه جامعهای که از بحرانها عبور کرده و به خودباوری رسیده و یا عبور نکرده و دچار افسردگی و آسیبهای اجتماعی شده، میتواند منشأ ناهنجاریها شود.
به گفته وی، در عرصه سیاست خارجی هم دولتها باید مناسبات خود را با جهان بهبود دهند. در جهان بعد از کرونا برای مواجهه مؤثر با اثرات کرونا ائتلافها و معاهدههای جدیدی در روابط تجاری، اقتصادی و سیاسی طراحی و اجرا خواهد شد.
دکتر محمدی در ادامه گفتوگو توجه به مقوله اجتماعی در دوران پساکرونا را مؤلفه بعدی عنوان کرد و گفت: نهاد خانواده بعد از کرونا دچار تحول و دگرگونی شده است؛ پیش از این میگفتیم خانواده نهاد مقدس و مأمنی برای افراد است اما این تعریف با کمی تغییر روبرو شده است. بر مبنای گزارشهای رسمی، اختلافات و تنش در خانوادهها پنج برابر افزایش پیدا کرده و این مساله کارکرد و کارآمدی خانوادهها را دچار اختلال خواهد کرد. از این طریق تغییرات دامنهدار مفهومی و عملی در حوزه خانواده را شاهد خواهیم بود که خود منشأ تغییرات در وضعیت اعضای این نهاد شامل کودکان، جوانان، زنان و مردان خواهد بود که به هر دو صورت مثبت و منفی جلوه خواهد کرد و نقش سیاست اجتماعی در جامعه پساکرونا را متذکر میشود.
وی با بیان اینکه در جامعه پس از کرونا مفهوم و انسجام درون خانواده باید بازنگری شده و مفهوم همبستگی خانواده دوباره معنا شود، گفت: باید بررسی شود که چگونه میتوان بر گسیختگی انسجام عاطفی و روانی برخی خانوادهها در دوران کرونا و خشونتهای برآمده از آن غلبه پیدا کرد. آیا راهی وجود دارد یا انتظار شکلگیری خانوادههای جدیدی را باید داشته باشیم.
این جامعه شناس به نقش پزشکان و کادر درمانی در این دوران اشاره کرد و با بیان اینکه مرجعیت پزشکان و پرستاران بعد از کرونا به سادگی از بین نمیرود، خاطرنشان کرد: مفهوم مبارزه و دفاع مقدس مؤلفههای جدیدی در حوزههای علم و دانش پیدا میکند. شهیدان دفاع از مرزهای سلامت و پاسداران جدید امنیت و جان سربرآوردهاند که برای حفظ مرجعیت در این عرصه هم قطعاً تلاشها و چالشهای جدیدی را تجربه خواهیم کرد.
محمدی با اشاره به تغییر و تحولات محسوس در نهاد تعلیم و تربیت و ضرورت آشنایی افراد جامعه با مولفههای اصلی این شرایط، تصریح کرد: هم اکنون در آموزش و پرورش و دانشگاهها شاهد چند واقعیت هستیم، اول اینکه تقویت و جدی گرفتن فضای مجازی اجتناب ناپذیر است، چراکه فضای مجازی فرصت و ثروت و راه چارهای برای مدیریت شرایط فعلی است و مقابله با آن نادرست و محکوم به شکست است. دوم توجه به آموزشهای مجازی و استفاده بهینه از آنهاست، رشد و ارتقای کارایی آموزشهای مجازی از واقعیتهای انکارناپذیر دنیای بعد از کروناست.
وی ادامه داد: مساله سوم اینکه در جهان بعد از کرونا در حوزه تعلیم و تربیت، سرمایه گذاری در محصولات و صنایع دیجیتال، لوازم آی تی، کامپیوتر، اینترنت و لوازم دیجیتال به شدت توسعه پیدا میکند و همان طور که گفته شد، بسیاری از امور و مراودات تمدن جدید به این سمت و سو خواهد رفت. در این راستا کشوری که نتواند بخش عمدهای از درآمد سرانه و درآمد ملی خود را صرف بهبود زیرساختهای آی تی و تکنولوژی دیجیتال قرار دهد، بسیار فقیر خواهد بود و در آینده جهان جایگاهی نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در حوزه اجتماعی مبحث سلامت فیزیکی، اجتماعی و روانی اهمیت خاص خود را پیدا میکند، ادامه داد: مطمئنا بشر متوجه اشتباهات و نقاط ضعف خود خواهد شد و سرمایهگذاری ویژهای در این بخشها خواهد کرد. ثروتمندان به این نتیجه میرسند که باید برای سلامت انسان اعم از فقیر و غنی گام بردارند و این پیام مهم کرونا بود که هیچ کس از این آسیب در امان نیست.
به اعتقاد این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات رفاه اجتماعی، پیام کرونا چیزی بود که جنبشهای اجتماعی مدتها در پی ارسال آن بودند، جوامع بدون تقویت سلامت اجتماعی و مولفههای وابسته به آن مانند همبستگی و انسجام، مشارکت و همکاری، سازگاری و تاب آوری، شبکه روابط و حمایت، اعتماد و سرمایه اجتماعی، امکان مقابله با بیماری و ویروس، بلایای طبیعی، جنگ و حوادث و بحرانها را نخواهند داشت. به عبارت دیگر بدون سلامت اجتماعی و آفرینش جامعهای سالم، ثابت شده که هیچ امری از امور حکمرانی مطلوب پیش نخواهد رفت.
این جامعه شناس ادامه داد: اگر نتوانیم فرمانهای ضروری پیشگیری را به جامعه صادر کنیم، نمیتوانیم جلوی هجوم سیل بیمار به بیمارستانها و انباشتگی این سونامی و به اصطلاح "پاندمی" را بگیریم. به عبارت دیگر در دنیای پساکرونا هیچ پزشک و مدیر حوزه سلامتی نمیتواند بدون متخصصان حوزههای اجتماعی و فرهنگی، جامعه بیماران را مدیریت کند.
وی با بیان اینکه در بعد روانی هم ممکن است بیشترین خسارت و یا دستاوردها را در حوزه سلامت روان شاهد باشیم، تصریح کرد: به قول دکتر فرانکل که میگفت: "رنجها اگر مرا نکشد مرا قویتر خواهد کرد"، شرایط فعلی نیز همین گونه خواهد بود. انسان وانهاده و یا به عبارتی انسان و فردیتی که به لحاظ بیماری، خطر، مرگ، استرس و فقر مورد تهدید قرار گرفته، اگر بتواند روی پای خود بایستد انسان موفق و برتری خواهد بود. چراکه انسان پساکرونا به قابلیتها و ظرفیتهای وجودی خود پی برده، خود را شناخته و اعتماد به نفس و قدرت پیدا کرده و این فرصتی برای بازسازی یک جامعه پویا و کارآمدتر را در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد.
وی با تاکید بر اینکه طی این دوره همچنین با افرادی که در دوران گذار دچار استرس و افسردگی شدهاند، سروکار خواهیم داشت، تصریح کرد: برای مداخله و پیشگیری از تبعات منفی این شرایط، متولیان جامعه باید اقدامات مناسبی را در پیش بگیرند. اگر حمایتها و سیاستهای اجتماعی و همچنین مددکاریهای اجتماعی در کنار حمایتهای مالی نباشد، مطمئنا جامعه از طریق انسانهای به خود وانهاده آسیب میببیند.
محمدی خطاب به دولتمردان با بیان اینکه در دوران پسابحران نباید فقط به فکر تامین اقلام مصرفی اولیه زندگی بود، خاطرنشان کرد: نباید از مددکاریهای اجتماعی و روانی پس از بحران غافل بمانیم، چراکه بی توجهی به این موارد میتواند شیرازه جامعه را از هم بپاشد.
وی با تاکید بر اینکه خطر وانهادگی افراد جامعه در سه سطح آشکار میشود، تصریح کرد: اول در سطح خرد و فردی شامل پریشانی و افسردگی روحی و روانی است که میتواند به افزایش خودکشی در جامعه منجر شود. در حوزه فردی همچنین ممکن است اعتیاد و بزهکاریهای فردی و آسیبهای ناشی از آن پدیدار شود. در حوزه میانی افراد وانهاده که دچار بینظمیهای ذهنی پس از فاجعه شدهاند ممکن است روی خانوادهها تاثیر منفی برجای گذارند، یعنی خشونتهای خانگی و خشونت علیه کودکان افزایش یابد. در سطح کلان هم با همافزایی آسیبهای فردی و خانوادگی، آسیب کلان جامعه رقم زده میشود.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی با تاکید بر اهمیت عملکرد صحیح دولت و سیستمهای اجتماعی و سیاسی و ارایه خدمات اجتماعی مناسب، اظهار کرد: درغیر اینصورت مطمئنا جامعه با چالشهای جدی روبرو میشود، لذا این مسائل باید در صدر توجه مسئولان باشد؛ چون اگر خانواده آسیب ببیند کل جامعه دچار بحران، آسیب و بی نظمی اجتماعی خواهد شد. چرا که کودکان، زنان، دانشآموزان و سایرین در این بستر رشد کرده و رخداد مسائلی همچون طلاق و از هم پاشیدگی در بستر خانواده، ممکن است جامعه را با فروپاشی مواجه کند.
به گفته وی، مجموع خطر و تهدیدهای فردی، میانی و خطر کلان میتواند مسائل و مشکلات و آسیبهای جدی و مواردی مانند اعتیاد، ناهنجاریهای جنسی، روابط خارج از عرف، افسردگی و خودکشی، خشونت و جنایت را در سطح جامعه به بار آورد.
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه اگر جامعه پساکرونایی را مورد تحلیل، تصور و تخیل جامعهشناسانه و روانشناسانه قرار ندهیم ممکن است بحرانها را با خود حمل کنیم، تصریح کرد: ممکن است این بحرانها در جامعه آینده کشورها دست به دست داده و شالوده نظام اجتماعی و سیاسی را به هم بریزند.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه در خاتمه تاکید کرد: قبل از اینکه وانهادگی پیش آمده تقویت شده و انسانها دچار وانهادگی بیشتری شوند، یعنی گروهها و طبقات فرودست احساس درماندگی کنند و ارتباط عاطفی آنها با جامعه از بین رفته و نفرت و کینه بین طبقات فرودست با طبقات میانی و فرادست به خشونت، نفرت و انتقام و انزجار اجتماعی منجر شود، دولت و نهادهای اجتماعی متولی موظفند که الفت اجتماعی را بین گروهها تقویت کنند و با اعمال مداخلات حیاتی به وضعیت گروههای وانهاده شده به لحاظ اقتصادی، نیازمندان به کالاهای اساسی و سلامت روان آنها رسیدگی کنند.
_______________________
بیشتر بخوانید
جهان پساکرونا: سناریوهای پیش رو
زندگی مردم در پساکرونا چگونه خواهد بود؟
___________________