۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۲۹۰۵۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۲۹-۰۲-۱۳۹۹
کد ۷۲۹۰۵۴
انتشار: ۱۰:۱۳ - ۲۹-۰۲-۱۳۹۹

بوقچی و لیدر یا مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای؟

اگر بازیکن و مدیرعامل و پیشکسوت رقیب، نقد کرده، باید پاسخش را با توهین داد تا دفعه دیگر جرئت نکند پا در حریم باشگاه فرهنگی ما بگذارد!

عصرایران؛ احسان محمدی- 

- اگه مردی، اگه پرسپولیسی هستی، جواب مدیرعامل استقلال رو بده!

- خائن به استقلال و هواداراشی اگه جواب این بازیکن پرسپولیس رو ندی!

- حقوقی که از باشگاه میگیری حلال نیست، چون سکوت کردی مقابل توهین به باشگاه!

- اگه با یه استوری اونا رو با خاک یکسان نکنی، معلومه عشقت به باشگاه الکیه!

این خلاصه توقعات بسیاری از هواداران فوتبال در شبکه‌های اجتماعی از مدیران روابط عمومی، مدیران و مشاوران‌ رسانه‌ای و هرکسی است که در باشگاه مسئولیتی دارد یا ندارد! آنها باید 24 ساعته واکنش نشان دهند، مثل نارنجکی که ضامن‌اش را کشیده باشند منفجر شوند، پاسخ دندان‌شکن بدهند، با خاک یکسان کنند و همه برنامه‌های رادیویی و تلویزیون و رزونامه‌ها را به خاک و خون بکشند تا نشان دهند، کاربلد و متعصب هستند!

اگر بازیکن و مدیرعامل و پیشکسوت رقیب، نقد کرده، باید پاسخش را با توهین داد تا دفعه دیگر جرئت نکند پا در حریم باشگاه فرهنگی ما بگذارد! هرچه دشنام‌ها و توهین‌ها درشت‌تر، عشق و تعصب هم بیشتر!فحاشی اینترنتی

این یک دایره بسته است. یک دایره باطل. بچرخ تا بچرخیم. قبلاً که فضای مجازی و روابط عمومی باشگاه معنایی نداشت، جور این زحمات فرهنگی! را لیدرها و بوقچی‌ها روی سکو می‌کشیدند. الان کسانی در باشگاه‌ها در حالی که کت و شلوار پوشیده‌اند باید واژگان فلفل‌دار ردیف کنند و پاسخ کوبنده بدهند تا هوادار راضی شود.

کُری‌خوانی در ذات رقابت هست. انتظار اینکه همه هواداران روی سکوها و در شبکه‌های مجازی «شمع، گل، پروانه» بخوانند یا شعارهایی مثل شعرهای شاه‌نامه و دیوان حافظ بدهند خیال‌پردازی است، اما وقتی عنان کار دست جماعتی بیفتد که جز ناسزاهای جنسی هیچ چیز عطش‌شان را فرو نمی‌نشاند خطرناک است، وقتی این جماعت پر سر و صدا برای باشگاه تعیین تکلیف کند خطرناک است، وقتی آنها با اعمال فشار تعیین کنند چه کسی عاشق باشگاه است و چه کسی نه، موقعیت مدیران محترم را به چالش بکشند و آنها از جایگاهشان تنزل بدهند خطرناک است، وقتی مدیران هم تسلیم این صحنه‌آرایی شوند، خطرناک است ....

برخی از مدیران روابط عمومی و رسانه‌ای و پیشکسوتان که سلیقه این دست از هواداران دست‌شان آمده، بنزین روی این آتش می‌ریزند تا لایک جمع کنند، جایگاهشان تثبیت شود و خودشان را تا مرتبه «عاشق متعصب و واقعی باشگاه» بالا بکشند!این یک سیاهکاری و ابتذال مدرن است که همه به آن تن داده‌ایم. عده‌ای کاسبکارانه و کسانی هم از ترس یورش هواداران خودی!

نکته آزاردهنده این است که برخی هواداران باشگاه‌ها در ایران از «مکتب» می‌گویند. واژه‌ای کلی، مبهم و توام با فخرفروشی. اگر واقعاً یک باشگاه دارای مکتب اخلاقی باشد تن به رذالت نمی‌دهد.

دشنام و فحاشی و اصرار بر «تحقیر» با ارزش‌های انسانی نسبتی ندارد و دور از روح ورزش است اما مکتب مثل دهها و هزاران واژه دیگر در این کشور از معنا تهی شده. پوسته‌اش ولی هنوز چشم‌نواز است برای همین کسانی مدام مکتب، مکتب می‌کنند! کدام مکتب؟ هر وقت یاد گرفتید پاسخ رقیب را محترم و قانع‌کننده بدهید از مکتب بگویید نه تحت تاثیر برخی هواداران که اگر فحش‌های جنسی را از آنها بگیرد، بعید است یک جمله عادی را بتوانند به فعل برسانند!

امیدوارم روزی برسد که روابط عمومی در باشگاه‌های فوتبال ایران که بیشتر از مدرسه روی ادبیات گفتاری و فرهنگ اخلاقی جوانترها تاثیر دارند، چنان سامانی پیدا کند که به عنوان منبع و سخنگوی اصلی و نهایی باشگاه شناخته شده و مورد اعتماد قرار گیرد و هر هوادار و پیشکسوتی که مسئولیتی ندارد اما با اظهارات غیرمسئولانه و ژست‌های طمعکارانه حاشیه می‌سازد به مرجع و دادخواه هواداران تبدیل نشود.

رویای بزرگی است و قطعاً به عمر من کفاف نمی‌دهد اما مطمئن هستم که ناگزیریم به سمت این کورسو حرکت کنیم.

ارسال به دوستان