عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ رنگ آبی این مسجد، شناسنامه آن شده؛ آبی کبودی که نقشونگارهای کاشیهایش را زیبا کرده. مسجد کبود تبریز؛ نه تنها از نظر زیبایی در نقشونگار که از لحاظ معماری هم گوهر یکدانهای میان مساجد تاریخی ایران است. یادگاری از روزهایی دور و حکمرانی سلسلهای که گرچه دوام زیادی نداشت، اما یادگاریهای ارزشمندی از خود بهجا گذاشته. در قسمت نهم «ایران به روایت آثار» سرگذشت این مسجد زیبا را مرور کردهایم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ایران به روایت آثار؛ قسمت هشتم: دَریک هخامنشی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حدود ۵۵۰ سال پیش، تبریز پس از سالها جنگ و ویرانی آرام گرفته بود. «ابوالمظفر جهانشاه» سلطان مقتدر طایفه «قراقویونلوها» در سال ۸۱۷ خورشیدی، موفق شده بود با برقرای یک حکومت مرکزی، آرامش را به این شهر کهن بازگرداند. مسجد کبود، آخرین بنای مهم زمان او بود که در تبریز ساخته شد؛ ۵ سال پیش از آنکه «اوزونحسن» از طایفه «آققویونلوها» سر او را از تن جدا کند.
دستور ساخت این مسجد را یک زن داد؛ «صالحهخاتون» دختر «جهانشاه». جایی که «مجموعه مظفریه» لقب داشت و هم مسجد بود، هم محل درس، هم کتابخانه بود و هم پناهگاه مستمندان. بنایی برپا شده از آجر با تزئینی از کاشیکاری معرق روی آن که ساختن یک تصویر واحد با چیدن کاشیهای نقش شده است. مسجدی با تلفیق هنر معماری در حکومتهای مقتدر آن روزگار؛ شباهتهایی با «مسجد یِشیل» از دوره عثمانی دارد و از نظر ساختاری، بر پایۀ اسلوب مهندسی ایرانی شکل گرفته و از همکناری آجر و کاشی بهره برد که در دوره تیموریان به اوج رسیده بود.
این بنای زیبا، حدود ۳۵۰ سال پابرجا ماند تا ناگهان یک شب فروریخت. جمعه ۱۸ دیماه سال ۱۱۵۸ خورشیدی بود که زلزلهای مهیب ناگهان تبریز را لرزاند. شرح آن را بشنوید از زبان «میرزاحسن طباطبایی تبریزی» در سفرنامهای بهنام «تبصرة المسافرین»:
«دو ساعت از شب رفته بوده است که ابنیهی رفیعه و آثار عالیه، خراب و منهدم شدهاند. از این زلزله اخیره به شهر تبریز خرابی کلی رو داده، قریب چهل هزار نفر از نُفوس محترمه تلف شدند.»
مسجد کبود، شد ویرانهای یادگار روزهای رونقش، اما هنوز هم چشمگیر بود. سیاحانی که آن را میدیدند مجذوبش شده، طرحش را ترسیم میکردند و عکاسان دوره قاجار هم تصویر زیبایی ویران شدهاش را ثبت کردهاند. ۱۶۰ سال از این زلزله گذشت تا سال ۱۳۱۸ که تعمیرات و دوبارهسازی طبق آنچه در گذشته بود، آغاز شد. ساخت مسجد کبود نزدیک به چهار دهه طول کشید. کاشیهای باقیمانده یکی یکی نصب شدند و جای خالی مابینشان سفید شد. ماند گنبدها که چون بدون سازه و تنها با آجر ساخته شده بودند، کسی نمیدانست چطور بازسازیاش کند. به استاد «محمدرضا معماران بنام» رجوع کردند و او هم گنبد را همانطور که قبلا بود، دوباره ساخت. سال ۱۳۵۵ کارهای ساختمانی بنا هم تمام شد و مسجد کبود دوباره درخشید. در این سالها این مسجد چندباری مرمت شده و هنوز هم نیاز به مرمتهای دوباره دارد تا زیباییاش جاودان بماند. زیبایی منحصربه فردی که این فیلم عاجز از بیان آن است. به قول نادر میرزای قاجار در کتاب «تاریخ و جغرافی دارالسلطنۀ تبریز»:
«هرکه تَفصیلِ نگارشِ بنای مسجد کبودِ جهانشاه را نماید، در حقیقت، زحمت مفتی به خود داده است و تَفضیلِ یک ذَرع را، کَما هُوَ حَقِه (چنانکه شایسته است) نتوانسته از عهده برآید.»
برخلاف شیوه معماری سنتی ماکه درونگراست و حیاطی در مرکز بنا قرار گرفته، بنا در اطراف آن شکل میگیرد
مثل مسجد وکیل مثل میدان امام
البته دلیل هم اقلیم سرد آذربایجان هست که شیوه معماری رو دستخوش تحول کرده
مسجد کبود بنایی شاخص و در نوع شاخصه های معماری ایرانی، منحصرد بفرد است
رنگهای مورد استفاده در کاشیکاری عبارتند از: آبی لاجوردی، آبی فیروزه ای، سبز (بیشتر یشیمی)، طلایی، سفید و مشکی. رنگ آبی لاجوردی بیشترین رنگ مورد استفاده در کاشیکاری هاست. در تزئین کاشیکاریها از انواع نقوش اسلیمی، ختایی، انتزاعی استفاده شده است و از انواع خطوط کوفی بنایی، ثلث، ریحان، کوفی تزئینی برای نوشتن کتیبه ها استفاده شده است.که در نوع خودش خلاق و بی نظیر است. خلاقیت در طراحی نقوش گوی مچید و در کنار اجرای در اندازه های وسیع و زیبا و درست کاشیکاریها معرق می تواند آن را به عنوان فیروزه اسلام ملقب کند.
ناگفته نماند که گوی مچید عضوی از یک مجموعه با عنوان « مظفریه» بوده است که شامل خانقاه، کتابخانه، کاروانسرا و ... بوده است که همه آنها از بین رفته اند.
در محوطه و حریم این مسجد پاساژ سازی گسترده ای انجام شد که کاملاً با فضای این بنا در تضاد می باشد