عصرایران؛ احسان محمدی– حتی با حضور امیر قلعهنویی روی نیمکت و سکوها، آنچه در بازی دو تیم استقلال-سپاهان رخ داد کمابیش همان سناریوی بازی هفته پیش در لیگ بود. باز هم شایان مصلح سوژه شد، داور پنالتی گرفت، پیام نیازمند خلاف جهت شیرجه زد، بازیکنان سپاهان به پنالتی شدیداً معترض بودند، روی گل دوم باز هم مصلح یک دخالت بد داشت و سپاهان شبیه گذشتهاش نبود ...
استقلال 2-0 سپاهان. دو گل از وریا غفوری و علی کریمی. این نتیجهای است که ثبت شد. حتی اگر اصفهانیها به پنالتیهای دو بازی معترض باشند. حتی اگر کارشناسان داوری بعد از بازی بگویند که داور اشتباه سوت زده. تغییری در نتیجه حاصل نمیشود. سعید الهویی مربی تیم سپاهان روز گذشته در غیاب قلعهنویی در کنفرانس مطبوعاتی گفت:«اصلا درخواست هدیه نداریم و اصلا نمیخواهیم خطای مهاجممان روی مدافع حریف برای ما پنالتی گرفته شود! یا گل آفساید ما را داوران قبول کنند، ما فقط میخواهیم عدالت رعایت شود تا تیمی که در جریان بازی شایسته است به آن دست پیدا کند». این حرفها هم دیگر هیج سودی ندارد. احتمالاً فقط یک بیانیه دیگر صادر میشود!
این سپاهان که در دو بازی مقابل استقلال دیدیم جان بردن نداشت. با آن تیم جاهطلب سابق فرق داشت، تیمی که پیروز شدن مقابلش یک موفقیت بود اما آنها مقابل استقلال ده نفره هم شکست خوردند و بدتر از آن نتوانستند نمایش مقبولی ارائه دهند. پاسهای مکرر کم خطر در میانه میدان و پشت هجده قدم حریف، سانترهای بیاثر و خط دفاع شکننده آنها را به تیمی تبدیل کرده است که گرچه هنوز زرد میپوشد اما دیگر ترسناک نیست.
هیاهوی اطراف باشگاه انگار روی ساق بازیکنان هم اثر گذاشته است، احتمال سرمربیگری محرم نویدکیا و رفتن امیر قلعهنویی دیگر راز پنهانی نیست. کسالت جسمی قلعهنویی و دلخوریاش از این برخوردها هم دیگر هم آشکار است. او انگار دل و دماغی برای نشستن روی نیمکت این تیم ندارد و آنها بعد از ناکامی در لیگ حالا از جام حذفی هم کنار رفتند. کسی برای این سپاهان دلش تنگ میشود؟
حال فرهاد مجیدی اما خوب است. همزمان با جشن صعود به جمع چهار تیم جام حذفی، فولاد رقیب این تیم در لیگ برتر مقابل سایپا در خانه به نتیجه مساوی دست یافت تا عملاً شانس استقلال برای کسب عنوان نایب قهرمانی در لیگ بیش از گذشته شود. استقلال تحت مدیریت او در نتیجهگیری هم خوب عمل میکند. فرهاد مجیدی اندک اندک دارد پختهتر میشود. فارغ از اعتراض مکرر به داورها که البته مربیان سرشناس دیگری هم این کار را انجام میدهند و به نظر یک عادت غیر قابل ترک است او به تجربه کردن شکستها و پیروزیهای بیشتری نیاز دارد.
ایستادن کنار زمین فوتبال، مثل رفتن درون کوره برای خشت خام است. پختگی تاوان دارد و هیچکس با خواندن کتاب خاطرات یا نسخه تاکتیکی مربیان موفق دنیا نمیتواند یک سرمربی خوب شود. اما تاب آوردن در این کوره مثل «عشق» به تماشا نمیشود و مستلزم آتش گرفتن و سوختن است. چیزی که تنها شکست مزه تلخ آن را قطره قطره در کام آدم میریزد.
او در بازی قبل بعد از پیروزی رو به دوربینها «هیس» نشان داد. این بار هم همین کار را کرد. ورای آن هیس نشان دادن غیرضروری به منتقدانش که البته نشان از فشار بیش از حد و همینطور اشتیاق سرمربی برای «ستاره» مانده در رسانهها دارد، او حالا این بخت را دارد تا با دو بازی دیگر جام حذفی را کسب کند. یک افتخار بزرگ برای سرمربی جوانی که حتی اگر با همین فیزیک به زمین میرفت احتمالاً از بعضی بازیکنان دو تیم چشمنوازتر بازی می کرد.
پرسپولیس، استقلال، نفت مسجد سلیمان یا تراکتور؟ سه بازی فوق حساس برای کسب جامی که هم با خودش سهمیه میآورد هم حال هواداران را خوب میکند. مجیدی میتواند کماکان به این روند ادامه دهد یا تیمهای دیگر بهتر است سپاهان بازی خواهند کرد؟