عصرایران؛ احسان محمدی- کرونا لیگ نوزدهم را تا فلج کامل پیش برد، اما سرانجام به پایان رسید. آنچه میخوانید نگاهی کوتاه به عملکرد شانزده تیم حاضر در این مسابقات است:
1- پرسپولیس: قهرمانی چهارباره چیزی نیست که به این زودیها کسی تکرارش کند. نیمی از این جام به کالدرون تعلق دارد که مثل دل بوسکه هیچوقت به محبوبیت همگانی دست نیافت. یحیی گلمحمدی ماموریت غیرممکن را ممکن کرد. در این فصل مهدی ترابی یک فوق ستاره بود. قرمزها با 21 برد، 4 تساوی و تنها 17 گل خورده آنقدر خوب بودند که طعنههای حمایتهای وزیر و ... نتواند جلودارشان باشد. علی علیپور که گل سوم این تیم مقابل سایپا را به ثمر رساند ناراحت ترین بازیکن زمین شد. او اگر در طول فصل بیشتر دقت میکرد حالا بیشتر از 12 گل زده بود.
2- استقلال: استراماچونی و دیاباته؛ دو خارجی تاثیرگذار این فصل آبیها بودند. گرچه خیلی به مذاق استقلالیها خوش نمیآید اما اگر سرمربی ایتالیایی سرسوزنی وفاداری و صبوری شیخ را داشت، آنها احتمالاً فصل را با نتیجه بهتری به پایان میرساندند. فرهاد مجیدی در میان بیاعتمادی برخی از هواداران، پیشکسوتان و اعضای هیاتمدیره سهمیه آسیایی کسب کرد. دیاباته با دو گلی که در پیروزی 4-1 مقابل شاهین بوشهر به ثمر رساند نه تنها با 15 گل آقای گل شد بلکه با رفتار موقرانهاش دل همه علاقمندان به فوتبال را فتح کرد. 55 گل زده، طوفانیترین خط حمله لیگ مال آنهاست اما 31 گل خورده برازندهشان نیست. سیدحسین حسینی چطور این همه افت کرد؟
3- فولاد: مشتهای گره کده جواد نکونام بعد از پیروزی 1-0 مقابل تراکتور، جشن کسب سهیمه آسیایی بود. او به جوانها فرصت درخشش داد و دوباره خوزستان را با فوتبال هیجان زده کرد اما جوانی که آغاز راه است چرا این همه پرهیاهو، معترض و ناآرام است؟ نکونام بازیکن سرکشی مثل فرشاد احمدزاده را رام کرد، ایوب والی دوباره درخشید و لوسیانو پریرا باز کیفتش را به رخ کشید. فولاد با 19 گل خورده دومین خط دفاع برتر لیگ شد اما زدن تنها 28 گل در 30 برازنده تیم سوم لیگ نیست.
4- تراکتور: تیمی که با هیاهوی بسیار با مصطفی دنیزلی برای فتح لیگ امسال آمد باز هم ناکام ماند. ساکت الهامی سرمربی این تیم که خیلی هم «ساکت» نبود نتایج قابل انتظاری کسب کرد گرچه بیش از حد اعتراض کرد و برای اولین بار یک سرمربی چهار اخطاره شد! احسان حاجصفی ستاره این تیم بود. گلهای سه امتیازی و از راه دور او ضعف خریدهای پرهزینه خارجی را پوشاند. از اشکان دژاگه و مسعود شجاعی انتظار بیشتری میرفت.
5- سپاهان: خلع درجه از ژنرال! پایان تلخ برای امیر قلعهنویی که با دستی روی قلب ناشی از درد با اصفهان خداحافظی کرد. سپاهان وقتی از کورس قهرمانی خارج شد که در دیدار خانگی با فشار برخی هواداران برای انجام بازی با پرسپولیس حاضر نشدند و در راهرو ورزشگاه به توپ ضربه زدند. نتیجه؟ 3-0 به سود پرسپولیس! هیچ تیمی اینطور دست به خودزنی نزد. درخشش محمد محبی ادمهدار نبود، استنلی کیروش افت کرد، چند فرصتسوزی وحشتناک توسط مهاجمان، بد اقبالی و ... باعث شد تا کیفیت پیام نیازمند، احیای سروش رفیعی و ... دیده نشود.
6- شهرخودرو: هواداران آنها هنوز از نحوه جدایی یحیی گلمحمدی گلهمند هستند و معتقدند فدای تیم تهرانی شدند وگرنه حداقل کسب سهیمه آسیایی شان را میتوانستند تمدید کنند. سرآسیابی خوب بود اما رفت و بعد سهراب بختیاریزاده تلاشش را کرد. آنها در هقت بازی آخر نبردند. دو بازیکن قدیمی یعنی مهدی رحمتی و محمدرضا خلعتبری بار دیگر احیا شدند اما نوسان در نتایج باعث شد از میان مدعیان به سمت میانه جدول لیز بخورند.
7- صنعت نفت آبادان: بهنام سراج گلهمند است که چرا موفقیتهای این تیم را هنوز با نام دراگان اسکوچیچ مینویسند که برخلاف میل هواداران آبادانی به تیم ملی پیوست. افت عیسی آل کثیر بعد از کرونا باعث شد آنها بیش از این در جدول صعود نکنند. تیمی که هنوز فوتبال را زیبا بازی میکند نباید خیلی از قرار گرفتن در این رتبه شاکی باشد.
8- نفت مسجدسلیمان: مهدی تارتار روح خودش را به تیم تزریق کرد. آنها سخت باز شدند، شجاعانه بازی کردند، با 17 مساوی رکوردار شدند و در بازی آخر مقابل پارس جم جنوبی جوانمردانه حاضر شدند. عماد میرجوان بهترین گلزن این تیم شد اما بازیکنان این تیم آنقدر بیادعا بودند که دشوار بتوان نام پنج بازیکن از تیمی که یکی از زیباترین لباسهای لیگ را تن میکند، را به خاطر آورد. آنها در آخرین بازی تیم سابق تارتار را شکست دادند. پارس با تارتار آمد با او رفت!
9- نساجی قائمشهر: حیف که کرونا باعث شد هواداران این تیم از درخشش ببرهای مازندران لذت نبرند. آنها که نتوانستند با رضا مهاجری نتایج مناسبی کسب کنند سراغ محمود فکری رفتند و او کاری کرد کارستان. تراکتور، پرسپولیس، فولاد و استقلال را متوقف کردند یا شکست دادند، با زدن گلهای زیبا به محبوبیت دست یافتند و تنها تیمی هستند که از اسفند 98 تا مرداد 99 شکست نخوردند.
10- گلگهر سیرجان: مجید جلالی یک بار دیگر کیفیتش را به عنوان یک مربی باهوش به اثبات رساند. تیمی که انگار باور کرده بود نامزد سقوط است در دو هفته پایانی 6 گل زد. سه گل به پرسپولیس و سه گل به ذوب آهن آن هم در اصفهان! یونس شاکری در این تیم احیا شد، علیرضا ابراهیمی فرشته نجات شد و بهنام برزای هر وقت حاشیه ها را رها کرد توانست به داد سیرجانی ها برسد. آنها با شایستگی در لیگ ماندند.
11- ماشین سازی تبریز: هنوز خیلیها یاد اعتراض های رسول خطیبی کنار نیمکت این تیم میافتند. تیمی که چند سرمربی عوض کرد و توانست در دیدار رفت و برگشت استقلال را شکست دهد گاهی درخشان بود و گاه بیاندازه معمولی. بازیکنانی مثل فردین عابدینی و بابک مرادی در برهههای مثل بازیکنان طراز اول با کیفیت ظاهر شدند. آنها تمام فصل با طعنههایی مواجه شدند که یادآوری میکرد تیم دوم زنوزی هستند. هومن افاضلی بعد از بقا گفت فصل بعد برای سهمیه میجنگند!
12- ذوبآهن: شاید اگر لوکا بوناچیچ به داد آنها نمیرسید الان سقوط کرده بودند. مرد سختکوشی که توانست یحیی گلمحمدی را با تنها شکستش در پرسپولیس آشنا کند. یک پیروزی 1-0 مقابل پرسپولیس در تهران نجات بخش بود. تیمی که بازیکنان نامداری مثل احسان پهلوان، دانیال اسماعیلیفر، قاسم حدادیفر و ... را در اختیار داشت جایش رتبه دوازدهم نیست. آنها با منصوریان بد شروع کردند، یا رادولوویچ و کرونا نساختند و سرانجام یک «ویچ» دیگر نجاتشان داد!
13- پیکان: عبدالله ویسی باقی ماندن یکی از بیهوادارترین تیمهای فوتبال ایران را میتواند به عنوان یک افتخار در کارنامهاش بنویسد. تیمی که با حسین فرکی در انتهای جدول پارک کرده بود بعد از چند بازی ناامید کننده با ویسی توانست به سختی خودش را در جدول نگهدارد. شهریار مغانلو با 13 گل در رتبه دوم بهترین گلزنان لیگ قرار گرفت تا مثل فراز امامعلی و سعید واسعی مشتریان جدیدی پیدا کند.
14- سایپا: ابراهیم صادقی و جوانهایش با 14 مساوی تیم دیگر خودروسازان ایران بود که در لیگ باقی ماند. آرمین سهرابیان بازیکن سابق استقلال در چند بازی فرشته نجاتشان شد. اما معین عباسیان بازیکنی که گمان میرفت یک ستاره میشود، معمولی شد. سایپا اگر فصل بعد نتواند خودش را بازسازی کند و بازیکنان بهتری به خدمت بگیرد شاید حالش از این هم بدتر شود.
15- پارس جم جنوبی: تیمی که زمانی برای چند هفته صدرنشین لیگ شد، به کسی نمیباخت، شهر «جم» را به ایران شناساند، وقتی با کمالوند به دلیل مشکلات مالی نتوانست کنار بیاید و هومن افاضلی جانشینش شد و او هم رفت، مشخص شد که روزگار خوبی ندارد. حیف از آن همه تماشاگران و افسوس که فوتبال وابسته به شرکتهای دولتی و نیمه دولتی اینطور میتواند امیدها را به یاس تبدیل کند. هرچه محمد نوری خوش درخشید و تقلا کرد کافی نبود. آنها در آخرین شب بعد از شکست 1-0 مقابل مسجدسلیمانی ها با سطح اول فوتبال ایران خداحافظی کردند.
16- شاهین شهرداری بوشهر: این هم از اتفاقات گزنده فوتبال است که مهدی قائدی ستاره بوشهری یکی از گلزنان «شام آخر» تیم شهرش شد. تیمی که رکورد تغییر سرمربی را شکست. با عبدالله ویسی ناامید کننده شروع کردند، میشو کرستیچویچ آنها را زنده کرد، امید به بندر برگشت ولی کرونا او را فراری داد، مهرداد کریمیان بعد از میشو نماند و مهدی پاشازاده هم معجزه بلند نبود. تا یکی از قدیمیترین تیمهای لیگ ایران سقوط کند. هواداران این تیم احتمالاً امشب بارها گل شگفتانگیز میلاد صارمی به استقلال را برای کاستن از درد عمیق سقوط نگاه میکنند، گلی که با چهار شلیک پاسخ داده شد. وقتی 57 گل در 37 بازی میخورید، انتظار دارید در لیگ بمانید؟ دلمان برایشان تنگ میشود شاهینیها!