۱۶ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۴۳۸۱۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۹ - ۰۳-۰۶-۱۳۹۹
کد ۷۴۳۸۱۵
انتشار: ۰۹:۱۹ - ۰۳-۰۶-۱۳۹۹

از تهدید کرونا تا فرصت بها دادن به زیبایی/ دیوارهای بی‌اثر خانه را صاحب اثر کنید

از تهدید کرونا تا فرصت بها دادن به زیبایی/ دیوارهای بی‌اثر خانه را صاحب اثر کنیدحسین گنجی، روزنامه نگار، نوشت: «برای انسان مبتلا به روزمرگی و معدن حاجات طبیعی ضروری و غیرضروری مصنوع تکنولوژی بسیار دشوار است که به چیزهای همچون غایت بنگرد» و هنر اساسی‌ترین مؤلفه‌ خروج از این گزاره و رسیدن به غایت و زندگی با کیفیت بهتر است که ژان ماری شیفر در کتاب هنر دوران مدرن بر آن تأکید دارد.

قدمت هنر به‌خصوص هنر تجسمی به دوران ماقبل تاریخ بازمی‌گردد. انسان اولیه در ابتدایی‌ترین اقدام خود برای پیوستن به دیگری و ایجاد یک رابطه تنها دستاویزش کشیدن اشکالی برای بیان آنچه فکر می‌کرد بود، تا آنکه بتواند ارتباط خود با دیگران را تسهیل کند. به همین دلیل است که هنوز در میان آثار باستانی ما در جست‌وجوی همین نقوش ساده و‌ بیانگر هستیم تا از آن روزگار مطلع شویم و به‌نوعی بتوانیم دوره‌های مختلف تاریخی را از یکدیگر بازشناسیم و دریچه‌ای به انسان گذشته بیاییم و این نوع جست‌وجو تنها در کندوکاو گذشته کارا نیست بلکه برای شناخت بهتر انسان و شرایط زیسته امروز و بیان آنچه بر زبان نمی‌توان آورد و از آن مهم‌تر برای دستیابی به آینده نامعلوم حتی تنها راه دستاویزشدن به هنر این ریسمان قدرتمند در قلیان خلاقیت و رؤیاپردازی است و از کاراترین روش‌ها و ابزارهای بیانگری است که به دلیل حسی که در نهاد خود دارد، همچنان زبان قابل فهم تمامی انسان‌ها در تمامی نقاط جهان و یگانه راه خروج از ملال و‌ کسالت و بن‌بست است.

امروزه این زبان فطری و درونی جلایافته‌تر، پیشرفته‌تر و هوشمندانه‌تر نیز شده و همچون زبانی فرانسلی، فرامرزی و فرانگرشی است که علاوه بر ارتباط که ابتدایی‌ترین کارکرد اوست، آثار دیگری نیز بر زندگی ما می‌تواند از خود به جای بگذارد که از مهم‌ترین آنها حس تعلق‌بخشی، امیدآفرینی، زیبایی‌شناسی و خلاقیت‌زایی است که با خود به همراه می‌آورد.

اثر هنری اساسا به این دلیل، اثر خوانده می‌شود که می‌تواند در نهاد و جان ما اثر بگذارد و هر بار دیدنش ما را به جهان تازه دعوت می‌کند. ایرانیان روزی از خورجین و جاجیم و رخت و لباس و وسایل ساده پخت‌وپز سفالی و سنگی گرفته تا فرش زیر پا و نقش‌نگاره‌های سقفی و شیشه‌کاری‌ها و حتی کلید و قفل‌های دم‌دستی سرشار از خلق و زیبایی و چشم‌نوازی بوده‌اند و زندگی را نه برای زنده‌ماندن که برای لذت زندگی‌کردن می‌خواستند و دنبال می‌کردند و این همه نه به دست و حمایت متولیان که به خواست و اراده خود مردمان شکل گرفته و پرورده می‌شده است. دشواری‌های روزگار و اهمیت‌دادن به چیزهای بی‌اهمیت و غرق‌شدن شاید در مادیات و نظام سود و زیان ملموس، ما را از آثار ناملموس زندگی و از درک زیبایی و اهمیت‌بخشیدن به اثر اصیل و توجه به ایده‌ها و وسعت دیدی که هنر به ما می‌بخشد، دور کرده است.

حال که کرونا ما را به درون خانه‌ها سوق داده و ما را از ارتباط‌گیری به شکل گذشته و مراودات سابق دور کرده، بهترین زمان است که رجعت دوباره‌ای به هنر داشته باشیم و اهمیت آن در فضای زندگی خود را بشناسیم و جای خالی آن را دوباره پر کنیم. در دهه‌های اخیر که هجوم پرتلاطم روزمرگی و حجم پمپاژ اخبار ریز و‌ درشت و نفوذ بی‌محابای تکنولوژی ما را از اهمیت‌دادن به محیط زیبا، اصیل و بامعنا دور کرده است، ما بیش از هر زمانی دچار خشونت، افسردگی، ناامیدی و گیرافتادن در گرداب تکرار و کپی شده‌ایم.

جای خالی هنر در جامعه ما، منجر به شرایط دهشتناکی می‌شود که از مهم‌ترین آن می‌توان به کاهش شکل خیرخواهانه و نگاه انسانی به زندگی، به‌محاق‌رفتن خلاقیت در آموزش و قدرت یادگیری، دورشدن از اصالت به دلیل بهره‌گیری و تماشای تصاویر و آثار کپی پیرامون‌مان و به‌طور کلی افول نیک‌زیستی در زندگی جمعی و فردی‌مان اشاره کرد.

۱- با توجه به آنچه گفته شد، بر سر اصل حرف و ایده و بنیان شکل‌گیری این یادداشت می‌روم، که خواهشی است از تمامی استادان، هنرمندان و بزرگان هنرهای تجسمی؛ تا در این ایام صعب که کرونا جامعه ما را به‌شدت به عقب رانده است و تهدید می‌کند، فرصتی ایجاد کرد به نفع آنچه من از آن تقویت و ارتقای نیک‌زیستی نام می‌برم و از هر طریقی که امکانش را دارند بخواهم همچون روزهای اوج هنر ایران، دهه 30 و 40 که سهراب سپهری و زنده‌روی و محصص و ممیز و... مدام دست به قلم و کار بودند، تولید داشته باشند و بیش از گذشته به آفرینش هنر دست بزنند و آثار خود را با قیمت‌های کمتر به هدف دسترسی اقشار بیشتر جامعه عرضه کنند. به قول اقتصاددان‌ها عرضه محصول خود را افزایش داده و قیمت‌ پایین‌تری نیز بر آثار ارزشمند خود بگذارند تا دایره وسیع‌تری از مردم و مخاطبان مشتری و نمک‌گیر هنر شده، بتوانند از آثارشان خرید کرده و از لذت تماشای یک اثر بکر و اصل در منزل خود بهره‌مند شوند.

۲- از سوی دیگر از سیاست‌گذاران، مدیران گالری‌ها و کارگزاران بازار هنری که در فضای مجازی و رسمی هنر تجسمی فعال هستند، خواهشمندم بیش از پیش تسهیلگری کنند و هم هنرمند را متقاعد کنند در این ایام کارهایش را با قیمت کمتر عرضه کند و هم خودشان از سود و عایدی خود صرف‌نظر کنند تا دایره وسیع‌تری از جامعه چشمش به هنر ناب بیفتد و بتواند از زیبایی و دستیابی به معنا و شکل دیگری از زیست دست پیدا کند.

۳- و از دیگر سو از عموم جامعه، از دوستان تا هر کسی که این متن به چشمم می‌خورد نیز خواهشمندم با وجود شرایط بد اقتصادی و انگل‌هایی که همه به نوعی با آن دست به گریبان هستیم در این ایام، دیوارهای سفید خانه را با اثر یا آثار هنری چشم‌نواز پر کنید. نگذارید این خالی بزرگ بر ذهن شما غالب شود و هجوم بیاورد. بگذارید ایده‌های تازه در میان خطوط و نقوش و تصویرسازی‌های منحصر‌به‌فرد و مفاهیم تازه همچون کتابی که می‌خوانیم و بر ما تأثیرگذار است، یا دانشی که می‌آموزیم و مسیر زندگی ما را تغییر می‌دهد، از سر و کول خانه‌های ما بالا برود.

خانه‌های خود را از کارهای کپی، تکراری و گاه بی‌ارزش که چیز تازه‌ای دست‌گیرتان نمی‌کند خالی کرده و آن را با هنر روز و حرف و معنای بکر و دست اول سرشار کنید. این امر می‌تواند در قالب یک کمپین یا جریان یک‌ماهه و تعریف‌شده شکل بگیرد و هنرمندان از طریق فضای مجازی شخصی یا فضاهایی که مجلات و گالری‌ها و صفحات فعال پیرامون هنر در اختیار آثار آنها قرار می‌دهند، بخش بزرگی از جامعه را در جریان قرار داده و به نوعی مخاطب خود کنند.

اگر این جریان شکل بگیرد و این چرخه کار خودش را درست انجام دهد و در ایام کرونایی که همه باید از هم فاصله بگیریم، به این شکل و با این روش تولید و عرضه و‌ خرید آثار هنری به یکدیگر نزدیک شویم، هنر و در رأس آن زیبایی از این هجوم بی‌امان، در امان می‌ماند و صاحبان رنگ و نقش و خلاقیت می‌توانند تا خانه‌های شما این رشته توسعه‌زا و کمال‌بخش را گسترش دهند. به نوعی هم هنرمند صدایش پژواک بیشتری یافته است، هم هنر دامنه مخاطبان عام‌تر و هم مخاطبان و بهره‌مندان نهایی آثار به شکل تازه‌ای از محیط زیست شهری دست پیدا کرده‌اند.

چاره شاید همین باشد که از شرایط تهدیدی این روزها فرصت ایجاد کنیم و خانه‌هاي خود را مزین به آثار هنری شناسنامه‌دار کنیم. این آثار هم بر امروز ما و هم بر نسل آینده فرزندان ما و‌ هم بر اطرافیان ما اثر خواهند گذاشت و ما را در دستیابی به جهان فرهنگی‌تر و زندگی کیفی‌تر و روزگار روشن‌تر رهنمود خواهند کرد.

یک نقاشی یا یک مجسمه، فقط یک نقاشی یا مجسمه ساده نیست. یک جهان تازه است که در یک قاب محصور شده و ما با آوردن آن به خانه و‌ قراردادن آن روی دیوار یا پیش‌روی خود، به خانه خود پنجره‌ای به جهان تازه آورده‌ایم. اثر هنری چه در کوتاه‌مدت و چه در بلندمدت بسته به قدرتی که مؤلف در نهاد آن گذاشته، می‌تواند بر جزئیات زندگی ما اثرگذار باشد و ما را به انسانی‌تر زندگی‌کردن ترغیب کند.

انسان در اتمسفری در احاطه هنر، قطع به یقین بر اساس یافته‌های بسیار، آرامش، امید و زایش بیشتری دارد و زندگی‌اش را می‌تواند بهتر سر و سامان داده و معنا و لذت توأمان بخشد. هر گرایشی به زیبایی و هر گشودگی در ذهن و زبان انسان می‌تواند ما را به زندگی بهتر رهنمون كند. چراکه هنر تجسمی خود یک زبان و یک کتاب و یک جهان تازه است که حیف است خانه‌های ما از این جهان و کتابخانه تصویری بی‌بهره باشد.

برچسب ها: حسین گنجی
ارسال به دوستان