اینجا روی پیشانی هیچ کسی ننوشتهاند که «کرونا دارم». بیش از ۹۰ درصد کسانی که تریاژ هستند کرونا مثبتاند. کسانی که تا صدای نفسهایشان را از نزدیک نشنوید یا تکسرفههای خشکشان را نبینید، باورتان نمیشود که مبتلای به کووید - ۱۹ هستند. این یکی از نگرانکنندهترین تصاویری است که همچنان در حال تکثیر و تکرار است.
روزنامه ایران نوشت: «مدتی است که منابع رسمی از افزایش آمار ابتلا به ویروس کرونا در تهران و قرمز شدن پایتخت خبر میدهند. بنا بر اعلام ستاد ملی مقابله با کرونای تهران، تعداد تختهای بستری ویژه مبتلایان کووید - ۱۹ در بیمارستانهای پایتخت پر شده و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی و مدیران بیمارستانها مجبورند ناوگان بیشتری را وارد مدار کنند؛ این یعنی تختهای بیمارستانی در جدال با کرونا کم آوردهاند و با ادامه افزایش تعداد مبتلایان، بخشهای غیر کرونایی پس از دو ماه از فروکش کردن ویروس کرونا دوباره به بخش عفونی و کرونا تغییر کاربری خواهند داد. با این همه این روزها تعطیلات پیش رو هم به نگرانی مسئولان وزارت بهداشت افزوده است؛ تا جایی که معاون درمان این وزارتخانه نسبت به اوجگیری مجدد کرونا به دلیل تعطیلات پیش رو هشدار میدهد. به همین بهانه خبرنگار ما درباره وضعیت اشغال تختها در بخشهای کرونا، آیسییو و ازدحام و شلوغی واحدهای تریاژ و اورژانس دو بیمارستان مسیح دانشوری و امام خمینی (ره) گزارشی تهیه کرده است که میخوانید:
اشغال تمام تختهای بیمارستانی
سه کانکس بزرگ در انتهای ضلع شمال شرقی بیمارستان مسیح دانشوری جایی است که تریاژ بیماران مشکوک به کرونا از آنجا آغاز میشود. شرح حال اولیه بیماران از کانکس شماره یک شروع میشود. دو پرستار زن و مرد داخل این کانکسها نشستهاند. یکی شرح حال مریض را مینویسد و دیگری سطح اکسیژن خون بیمار را اندازه میگیرد. مرحله دوم ویزیت در کانکس شماره ۲ انجام میشود؛ جایی که محل استقرار پزشک است. عدهای با نظر پزشک راهی خانه میشوند و تعدادی هم با چند برگه کاغذی برای تشکیل پرونده و بستری راهی بخش ۳ یا ۴ میشوند. اطلاعات اولیه بیمارانی که نیاز به تست پیسیآر دارند در کانکس شماره سه ثبت میشود.
محرم جلوی باجه نوبتدهی منتظر ایستاده است. او و مادرش از اسلامشهر به اینجا آمدهاند. با دست مادرش را نشانم میدهد. صدیقه، مادر محرم، چادر مشکیاش را روی صورتش کشیده و روی نیمکت فلزی چمباتمه زده است. محرم میگوید: «آن قدر مریض زیاد است که بخش تخت خالی ندارد. از ساعت ۴ صبح اینجا معطل تخت هستیم. هر مرضی که بگین مادرم داره. دیابت، فشار خون و ... اولش رفتیم بیمارستان امام حسین(ع) تخت نداشتند. رفتیم چمران، فرستادند اینجا. وضعیت اصلاً عادی نیست. خود من امروز سه تا بیمارستان سر زدم تخت ندارند. بیمارستانها کم آوردهاند.»
ونهای سبز رنگ مراجعهکنندگان را به سمت تریاژ هدایت میکنند. مرد میانسالی دست دختر ۱۴ سالهاش را گرفته. پدر ماسک پارچهای دارد. دختر بدون ماسک است. نرگس کرونامثبت است. پدر و دختر از ون که پیاده میشوند یکراست میروند سمت کانکس شماره یک تا پرستار اکسیژن خونش را اندازه بگیرد. پرستار عدد ۹۶ را روی پروندهاش مینویسد سپس ارجاع میدهد به کانکس بعدی. پزشک شرح حال نرگس را میبیند. یک نسخه دارویی هم برایشان مینویسد و از آنها میخواهد دو هفته کامل از قرنطینه خارج نشوند.
ساعت هنوز ۱۱ صبح نشده که ونها یکی پس از دیگری از راه میرسند. هر بار ۳ تا ۵ مسافر از ون پیاده میشوند. اینها همان مبتلایان خانوادگی هستند که یک جا کرونا گرفتهاند و خانوادگی به تریاژ بیمارستان آمدهاند. یکی از آنها که حال و روزش بهتر از ۳ نفر دیگر است یکراست میرود سراغ پرستاران در کانکس شماره یک. پرونده بیمارش را نشان میدهد و لحظهای بعد صدای داد و بیداد فضای تریاژ را پر میکند. پرستار با آرامش توضیح میدهد: «اگر بخش جا داشته باشد، بستری میکنند. اینجا منتظر بمانید تا تخت خالی شود.» تأیید موارد ابتلای بیماران مشکوک به کرونا از کانکس شماره یک شروع میشود. مراجعهکنندگانی که تست پیسیآر ندادهاند ابتدا باید آنجا پذیرش شوند و در صورت مثبت بودن تست به دو کانکس دیگر ارجاع داده میشوند. این نقطه از تریاژ بیشتر محل رفتوآمد جوانترها و خانوادههاست.
ابتلا به کرونا در سفر
برخیها حتی از شروع علائمشان چند روزی هم سپری شده اما مسأله را خیلی جدی نگرفتهاند. مرتضی و همسرش ۱۰ روز قبل از آن که علائمشان شروع شود، سفر چند روزهای به کیش داشتهاند. او احتمال میدهد کرونا را از فرودگاه گرفته باشد: «فرودگاه خیلی شلوغ بود. چند کانتر اضافی برای مسافران کیش باز کرده بودند اما مردم فاصله اجتماعی را رعایت نمیکردند. در هواپیما هم ۷۰ درصد مسافرها ماسکشان را برداشته بودند البته مهماندارها مدام هشدار میدادند اما کسی گوشش به این حرفها بدهکار نبود. جزیره هم شلوغ بود. بالاخره ما هم رفته بودیم تفریح کنیم و ناهار و شام را در رستوران میخوردیم. ما بسیار رعایت میکردیم و فکر نمیکردیم کرونا بگیریم. الان نگران پدر و مادرمان هستیم چون بعد از سفر کیش رفتیم آنها را هم دیدیم.»
پشت سر مرتضی و همسرش، زن و شوهرهای زیادی همراه فرزندانشان منتظر نامنویسی برای تست پیسیآر هستند. صدای سرفههای خشک در تریاژ یک لحظه هم قطع نمیشود. مسئول این بخش چند لوله محتوای آب مقطر را تحویل مرتضی و همسرش میدهد. «اول چند تا سرفه میکنی این محلول را ته حلقتان میریزید عین آب نمک ۱۵ ثانیه قرقره میکنید برمیگردانید داخل لوله و اینجا میآورید.» سر صحبت را که با او باز میکنم، میگویم همه مبتلایان جوان هستند درسته؟ «جواب تست همهشان هم مثبت است. آنهایی هم که منفیاند بیشتر کسانیاند که دوباره آمدهاند ببینند منفی شدهاند یا نه. و دیگر این که گواهی برای محل کارشان میخواهند. از ساعت ۸ صبح تا ۱۱ صبح ۲۵ نفر برای تست پیسیآر مراجعه کردهاند. الا دو نفر که آنها هم مبتلایان قلبیاند که منفی شدهاند، همگی کرونا مثبتاند. این کانکس ۲۴ ساعته است در هر شیفت حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر مراجعه میکنند که جواب تست ۹۰ درصدشان مثبت است. آقایان بیشتر برای تست مراجعه میکنند؛ آن هم به خاطر این که محل کارشان باید نتیجه تست را اطلاع دهند. در هر حال مردم هنوز یاد نگرفتهاند شرایط قرنطینه را رعایت کنند. این همه رسانهها درباره علائم کرونا هشدار میدهند اما خانوادهها شرایط ایزوله را رعایت نمیکنند برای همین هم شما نگاه کنید اغلب زن و شوهر با هم میآیند و عمدتاً نیز هر دو جواب تستشان مثبت است.»
امیر از خدمه بیمارستان مسیح دانشوری است. او میگوید با زیاد شدن تعداد مبتلایان بیمارستانها شرایط نامساعدتری پیدا کردهاند. او به مشقت پرسنل بیمارستان و کمبود تختهای بستری اشاره میکند: «تختها همه پر شده. پزشک و پرستار خسته و بیرمق شدهاند. مثل ماههای اول انرژی ندارند. بیش از ۸۰ درصد پرسنل اینجا کرونا گرفتند. همراهان مریضها میآیند اینجا و در به در دنبال تخت هستند. مریض بدحال باشد و سیتی اسکن ریهاش هم درگیری بالای ریه را نشان دهد چارهای ندارند باید بستری کنند. مرگ و میر در میان آنهایی که پیرترند بیشتر است. البته اینجا جوانهایی هم داریم که فوت میکنند. مردم باید ماسک بزنند ما خودمون اینجا روزانه با چند تن زباله عفونی سر و کار داریم. داخل بخشهای عفونی و آیسییوها را ضد عفونی میکنیم. روزی چند مرتبه ملافههای بیماران را تعویض میکنیم. اینجا اوج خطر است برای همین سعی میکنیم زیاد با کسی رفت و آمد نکنیم تا اگر ناقل بیماری بودیم به کسی انتقالش ندهیم.»
مجید ۴۲ ساله یکی از نیروهای خدماتی است. از او درباره وضعیت داخل بخشهای بستری بیماران کرونایی میپرسم: «خانم اوضاع اصلاً خوب نیست. مردم رعایت نمیکنند. اینجا تختها پر است با این حال بیماران بدحال را برنمیگردانند. مجبورند بستری کنند برای همین چند تا بخش بیمارستان را به بیماران کرونایی اختصاص دادند.»
صف طولانی تست کرونا
اینجا روی پیشانی هیچ کسی ننوشتهاند که «کرونا دارم». بیش از ۹۰ درصد کسانی که تریاژ هستند کرونا مثبتاند. کسانی که تا صدای نفسهایشان را از نزدیک نشنوید یا تکسرفههای خشکشان را نبینید، باورتان نمیشود که مبتلای به کووید - ۱۹ هستند. این یکی از نگرانکنندهترین تصاویری است که همچنان در حال تکثیر و تکرار است. صفهای طولانی افراد دارای علامت و بیعلامت برای انجام تست کرونا روز به روز در مراکز درمانی طویلتر میشود. برای همین پزشکان اورژانس مدام به بیماران توصیه میکنند شرایط ایزوله را رعایت کنند تا مبادا اعضای دیگر خانواده را دچار بیماری کنند. مراجعهکنندگان مختلف از کودک و نوجوانان تا بزرگسال و سالمند هر روز در صفهای طولانی ۳۰ تا ۴۰ نفره میایستند تا از آنها تست گرفته و مشخص شود مبتلا هستند یا نه. این ماجرا زمانی خطرناک میشود که به گفته پزشک تریاژ بیمارستان مسیح دانشوری هر کدام از آنها بهصورت بالقوه ناقل و مبتلای به بیماری هستند و پیش از مراجعه به بیمارستان هم با افرادی در ارتباط بودهاند و این زنجیره انتقال بیماری تمام آن چیزی است که ایران را در رتبههای نخست افزایش آمار فوتیها قرار داده است؛ چرا که زنجیره ابتلا بسیار گستردهتر از این تعدادی است که برای انجام تست مراجعه میکنند. توصیهها اینجا کمی تغییر کرده است. دستورالعملهای بهداشتی که از روز نخست شیوع کرونا اعلام شده اینجا هم مدام تکرار میشود. حالا همه روی الزام ماسک زدن متفقالقولند اما پزشکان و پرستاران اینجا خواهش میکنند مبتلایان خودشان را قرنطینه کنند تا زنجیره انتقال در خانوادهشان قطع شود.
سیل بیماران کرونایی در بیمارستان امام خمینی(ره)
خیابان اصلی بیمارستان امام خمینی (ره) را که بالا بروید میرسید به یک سربالایی که در ضلع شمالی آن رفتوآمد بیمارانی را میبینید که در چهرهشان التهاب و اضطراب موج میزند. اورژانس بیمارستان امام پرالتهابتر از هفتههای اخیر است و در سالنها و اتاقهایش دائم پزشکانی را میتوان دید که در حرکت و تکاپو هستند.
همه رهگذران اینجا نشانی تریاژ کرونا را میشناسند و دست کم یک بار پایشان به اتاق بزرگی که تنها یک نفر اجازه ورود به آنجا را دارد، باز شده است. جمعیتی حدود ۵۰ نفر در حیاط اورژانس ایستادهاند. حدود چند نفری هم پشت در تریاژ صف کشیدهاند. هر بیماری که وارد تریاژ میشود، باید علائمش بررسی شود. اینجا اندازهگیری سطح اکسیژن خون مهمترین فیلتر همه کسانی است که با نگرانی از شروع تنگی نفس به بیمارستان امام آمدهاند. هر فردی که سطح اکسیژن خونش پایینتر از ۸۰ گزارش شود از صف خارج میشود و برای بستری به اورژانس فرستاده میشود. تریاژ که در نزدیکی ورودی اورژانس قرار دارد دائم از بیمار پر و خالی میشود.
دختر جوانی که ماسک پارچهای مشکی به صورتش زده میگوید: «هفته گذشته با تور رفتیم شمال. نشانه خاصی از بیماری ندارم. یککم بیحال بودم آمدم تست بدم. بعد با پوزخندی که میزند میگوید: «اینجوری که اینجا غلغله است آدم کرونا میگیرد.»
پرستاران که در محوطه اورژانس و بخش در رفتوآمد هستند، میگویند: «بیمارستان امام از بار زیاد بیماران کرونایی منفجر میشود. با وجود آن که ۴ بخش را به این بیماران اختصاص دادهاند و بیش از ۶۰ درصد تختها در سیطره بیماران کووید ۱۹ است اما همچنان کمبود تخت به نارضایتیها دامن زده است.» وضعیت در بخشهای آیسییو نیز هیچ تعریفی ندارد. تختها پر شدهاند و تختهای جایگزین به محض اضافه شدنشان اشغال شدهاند.
همراهان بیماران میگویند بیمارستان همه تلاشش را میکند تا مریض بدحال بدون تخت آیسییو نماند. آقای زرگری که برادر ۵۲ سالهاش در بخش آیسییو بستری است میگوید: «تخت آیسییو سخت گیرمان آمد بالاخره نمیگذارند مریض بد حال روی دست بماند. همین چند شب پیش آمدند و تجهیزات ابتدایی آیسییو را به برخی بخشها اضافه کردند تا مریضها سرگردان نمانند. اوضاع برای کادر درمان سخت شده ما میبینیم که از جان و دل مایه میگذارند اما یک روزی همینها خسته میشوند و کسی نمیتواند جلوی این سیل بیماران را بگیرد.»
بيماران و خانوادهاي بستري در اون بخش از استرس نميدونن چه كنن!