عصرایران؛ احسان محمدی- مُد شده که هر کس از راه میرسد بگوید:«فوتبال ایران فاسده!» کار از بازیکنان و مربیان و مدیران و اهل رسانه گذشته و نهادهای بیرونی و حتی نمایندگان مجلس هر وقت فرصت میکنند سری به این فسادکده میزنند، چند عکس یادگاری میگیرند، به شهرتشان افزوده میشود و بعد بدون حلشدن مشکلی میروند پی کار و زندگیشان!
جمله درست شاید این باشد: «فقط فوتبال فاسد نیست». اتفاقاً هیچ عرصهای در این کشور اندازه فوتبال ناظر ندارد، رسانهها پیگیرش نیستند، پتههایش روی آب نمی افتد و تازه کسی یقه افشاکنندههای سند و مدرک را هم نمیگیرد. کدام عرصه سیاسی، اقتصادی، هنری، اجتماعی و ... را سراغ دارید که برنامه تلویزیونی مثل 90 نزدیک به 20 سال هر هفته حلاجیاش کند؟ دوربین ببرد به پشت صحنهها، مدیرها را از خواب خوش بیدار کند و از آنها بخواهد به افکار عمومی پاسخگو باشند یا از مردم عذرخواهی کنند؟ یا روزنامهها و خبرگزاریها به تمام جزئیاتش وارد شوند؟
حتی یک مورد نیمبند مشابه هم نداریم. هرجا که ثروت و شهرت بدون نظارت وجود داشته باشد، فساد رشد میکند، میخواهد فوتبال باشد یا هرجای دیگر. در فوتبال قطعاً فساد وجود دارد اما حُسن فوتبال این است که کیفیت مدیران دولتی را نشان میدهد. مثل یک عیارسنج دقیق.
شب گذشته در برنامه فوتبال برتر اسماعیل خلیلزاده رئیس هیأت مدیره فعلی و احمد سعادتمند مدیرعامل سابق باشگاه استقلال از خجالت هم درآمدند. همدیگر را دروغگو خواندند، صدای ضبط شده یکی از گوشی دیگری پخش شد که نقشه توطئه چیده بود، با گفتن «پفک آبی» به درآمدزایی مدیرعامل منصوب وزارت ورزش پوزخند زده شد و ... یک سیرک ورزشی تمام عیار! ریختن پتهها روی آب، رخت چرکها در کوچه ... شرمآور! بیچاره هواداری که دلش خوش است که تیمش مدیر دارد!
این البته اولینبار نیست چنین اتفاقی رخ میدهد. بارها و بارها مدیران ورزشی رفتارهایی به همین اندازه سخیف از خود نشان دادهاند. کسانی که اتفاقاً خیلی سابقه ورزشی هم ندارند و در بخشهای دیگر کشور فعالیت داشتهاند اما هیچوقت کارآمدی، گفتار، رفتار و منش و ادبشان این همه زیر ذرهبین قرار نگرفته بود. «خوش بود گر محک تجربه آید به میان» آن وقت چه ولولهای به پا میشد از کیفیت مدیریت دولتی!
برنامه دیشب و مجادله دو مدیر یکی از پرهوادارترین تیمهای فوتبال کشور یک بار دیگر نشان داد که وقتی مجال رونمایی از چهره و کیفیت مدیران میسر شود، تا چه اندازه باید خدا را بابت همین وضعیتی که در آنیم شاکر باشیم. چیزی شبیه معجزه ما را نگه داشته است وگرنه با چنین مدیرانی که در عرصههای مختلف سکاندارند چیز زیادی از این کشور باقی نمانده بود.
این از برکات فوتبال است که به ما این مجال را میدهد تا کیفیت احمد سعادتمند و اسماعیل خلیلزاده را به عنوان دو مدیر ببینیم. مُشت نمونه خروار. هنوز خاطره شیرینکاری مهدی رسولپناه سرپرست پرسپولیس را فراموش نکردهایم که کف خیابان «گل گفت و دُر سُفت»!
بررسی رفتار و گفتار مدیران شگفتانگیزی که در این سالها در پرسپولیس و استقلال به عنوان نمادهای فوتبال دولتی به صحنه آمدهاند اندازه یک ترم جامعهشناسی آموزنده است. ربطی هم به این دولت و آن دولت ندارد، تا بوده همین بوده. اگر امکان نورتاباندن به همین اندازه به سایر عرصهها در کشور بود و مثل فوتبال تاوان نداشت، آن وقت احتمالاً چهرههایی آشکار میشوند که احمد سعادتمند و اسماعیل خلیلزاده و مهدی رسولپناه و ... پیش آنها بیل گیتس و استیو جابز هستند!
... خلاصه اینکه با این مدیرا زندگیمونو سر میکنیم و به شکل عجیبی هنوز زندهایم!