عصر ایران؛ مهرداد خدیر- داستان کرونا در اردیبهشت 1399 نیز ادامه یافت و همچنان هر روز در ایران، اروپا و ایالات متحده قربانی میگرفت.
کار به جایی رسید که در آمریکا و در اقدامی بیسابقه دو رییس جمهوری سابق و زندۀ ایالات متحده از نوع مواجهه و مدیریت دونالد ترامپ به شدت انتقاد کردند و روشن شد 6 ماه مانده به انتخابات، کرونا میتواند او را زمین بزند و دیدیم که همین اتفاق هم رخ داد. چرا که بیشترین ضربه از همین ناحیه به او وارد شد اگرچه نشانی نادرست میداد و بحث تخلفات دولتهای ایالتی و آرای پُستی را به میان آورد.
شمار تلفات آمریکا در همان اردیبهشت هم به 80 هزار نفر رسید و این یعنی از تلفات سالهای جنگ ویتنام بیشتر.
در ایران در فضای سیاستزدایی شده که در کاهش فاحش نرخ مشارکت در انتخابات مجلس خود را نشان داده بود بحث ریاست مجلس هم چندان درنگرفت زیرا روشن بود که محمد باقر قالیباف بر این کرسی خواهد نشست.
در اتفاقی دیگر رییس دفتر رییس جمهوری از رضا رحمانی وزیر صمت (صنعت، معادن و تجارت) خواست کناره بگیرد زیرا به جای دفاع از نظر رییس جمهوری برای احیای وزارت بازرگانی سابق و جدا شدن بخش تجارت از وزارت صمت در فرصت باقی ماندۀ مجلس قبل، عملا همراهی نکرده بود چرا که میدانست نه به عنوان وزیر جدید بازرگانی معرفی خواهد شد و نه وزیر تازۀ صنایع. از سوی دیگر گمان می کرد رییس جمهوری مخاطره نخواهد کرد چرا که عزل او مستلزم معرفی وزیر جدید صمت به نمایندگان مجلسی بود که از تمایل خود به استیضاح رییس جمهوری سخن گفته بودند چه رسد به این که بخواهند به وزیر پیشنهادی روحانی رأی اعتماد دهند و اتقاقا دوست داشتند به گونه ای زورآزمایی گنند و حال که از استیضاح وزیران دیگر منع شدهاند خودی نشان بدهند.
دأب روحانی البته طی 7 سال هیچ گاه برکناری مستقیم وزیران نبوده اگرچه طی این سالها برخی از وزیران کلیدی و پُرسر وصدای کابینه مانند حسن قاصی زادۀ هاشمی یا عباس احمد آخوندی از دولت جدا شده و بعضی مانند دومی حتی نامههای اعتراضی از خود به جا گذاشته بودند اما هیچ یک را رییس جمهوری به صورت علنی و ناگهانی کنار نگذاشت چرا که نمیخواست یادآور شیوۀ سَلَف خود – محمود احمدی نژاد- باشد.
از رضا رحمانی وزیر صمت هم خواسته شد استعفا کند اما با همان تصور از کناره گیری تن زد و گفت «حجت شرعی» برای این کار نیافته اگرچه روشن نشد به شرع چه ربطی دارد.
روحانی هم سنت شکست و حکم به برکناری او داد تا اولین وزیر اخراجی در دو دولت باشد و هنوز هم این عنوان به او اختصاص دارد.
جدای دنیای سیاست چه در داخل و چه در خارج مهم ترین اتفاق را میتوان درگذشت نجف دریابندری، نویسنده و مترجم و به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی «مصداق راستین روشنفکر ایرانی» و به تعبیر استاد محمد علی موحد با الهام از نظامی «آن خودکِشته و خود دِرَویده و کباب از رانِ خود خورده» دانست که جدای آثار فراوان فکری و فلسفی و ادبی به خاطر کتاب «مستطاب آشپزی» برای عامه هم چهرهای آشنا بود.
نجف دریابندری سیاست را با حزب توده آزموده و تا حکم اعدام در سال 1333 و بعد از کودتای 28 مرداد پیش رفته بود هر چند که حکم به 15 سال کاهش یافت و پس از 4 سال آزاد شد اما غم اعدام مرتضی کیوان تا واپسین دم حیات با او بود.
کیوان برای نجف تنها یک رفیق شفیق نبود. الگوی زیست انسانی بود تا جایی که همسر دریابندری – فهیمۀ راستکار- که خود دوبلور و بازیگر سرشناسی بود گفته بود هنوز هم بعد از 60 سال هر گاه نام مرتضی کیوان می آید به پهنای صورت اشک میریزد.
دریابندری شاعر نبود اما شاعرانه زیست. ادیب رسمی نبود اما واژههای فراوان ساخت. روشنفکر به معنی تخصصی کلمه بود اما در برج عاج ننشست و کتاب آشپزی نوشت که بسیار پرفروش شد و در یک کلمه انسانی خودآموخته بود.
زشت ترین اتفاق در اردیبهشت را می توان توییت بی شرمانۀ «سالومه سیدنیا» مجری شبکۀ تلویزیونی «من و تو» دانست که همان موقع واکنش نشان دادم و مطلبی نوشتم که واکنش خود او را هم در پی داشت و اینجا می توانید دوباره سر بزنید و بخوانید.
او پرسیده بود: « به نظر شما کی از همه خائن تر بوده: مصدق، خاتمی، ظریف، کلا مثلا روشنفکرها».
اگرچه پیوند آن مقاله را آوردم اما بخش پایانی پاسخ مفصل به سالومۀ من وتو را نقل میکنم. آنجا که نوشتم:
«این دختر هنوز پیر به حساب نمیآید اما اگر پشت این توییت را صحنهگردانان با تجربهتری بدانیم آنگاه شعر محمد رضا شفیعی کدکنی را می توان به یاد آورد که اگرچه خطاب مستقیم آن به مصدق نیست ولی چون شنیدهایم که در غروب 28 مرداد 1332 کنار کوچهای نشسته و گریسته میتوان مخاطب را هم او دانست:
تو در نماز عشق چه خواندی/ که این شحنه های پیر/ از مرده ات هنوز پرهیز می کنند؟»
شوک خبری به همان ماهوارههای فارسی زبان را اما اردشیر زاهدی داماد شاه و در واقع داماد سابق محمد رضا شاه و آخرین سفیر ایران در آمریکا وارد کرد که با تندترین حملات به خارج نشینان برانداز گفت: «آنان که از خارجی پول میگیرند و میخواهند با پول خارجی و با دخالت خارجی برگردند شرافت ندارند. تحریم و توصیه به حمله به ایران، همان پستان مادر گاز گرفتن است.»
در مرور رخدادهای اردیبهشت 99 و در پایان این گفتار، دریغ است که به گفت و گوی اینستاگرامی رسول جعفریان که خود حوزوی و معمم و دانشگاهی است اشاره نشود که در آن مدعای طب سنتی و امکان درمان کرونا با آن و مشخصا با «عنبر نسا» را به چالش کشید و پرسید: «متوسط عمر آدمها در همین کشور 40 تا 45 سال بود و حالا به 75 رسیده است. این اتفاق چگونه افتاده؟ با طب سنتی و عنبر نسا؟»
بخش آخر به این دلیل نقل شد که آخرین شاهکار مجلس انقلابی در پایان سال 99 طرح تأسیس «سازمان طب سنتی و اسلامی بود» که معاون وزارت بهداشت در واکنش به آن تنها گفت: انالله و اناالیه راجعون.
-------------------------------------
بیشتر بخوانید/ پیشتر مرور شده است:
*فروردین 99/ کرونا، مردمان و کادر درمان