یک روانشناس گفت: به غیر از بعد زیستی و زمینه ژنتیکی، ریشه افسردگی در کودکان به علت فقدان و عدم تجربه یک رابطه عاطفی امن و غنی با والدین و مراقبین اصلی است.
آزاده عطاری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: سنین یک تا ۱۰ سالگی را دوران کودکی، سن ۱۰ تا ۱۲ سالگی را پیش نوجوانی و ۱۲ سالگی به بالا را نیز نوجوانی میگوییم. درخصوص علائم افسردگی کودکان تا ابتداء نوجوانی یعنی۱۲ سالگی لازم به ذکر است که علائم افسردگی در کودکان برخلاف بزرگسالان بسیار متنوع است و میتواند شکلهای مختلفی براساس خلقشان بگیرد؛ مثلا بچهای که روحیه جنگندهای دارد، افسردگیاش به صورت پرخاشگری نمود مییابد. در مابقی کودکان افسردگی میتواند به شکل بیانگیزگی، عدم تمرکز و مشکلات تحصیلی خود را نشان دهد. هرچه به سنین نوجوانی نزدیک میشویم انزواجویی و کناره گرفتن از فعالیتهای اجتماعی شکل غالب افسردگی میشود.
وی در خصوص علائم و نشانههای دیگر افسردگی در کودکان خاطرنشان کرد: تغییر اشتها مانند پرخوری یا کمتر خوردن و بیاشتهایی عصبی و حتی چاقیهای مفرط در سنین کودکی، تغییر در ساعات خواب، پرخوابی یا کمخوابی همگی میتواند نشاندهنده افسردگی پنهان در کودکان باشد.
این روانشناس افزود: خلق تحریکپذیر یکی دیگر از علائم افسردگی در کودکان است. منظور از خلق تحریکپذیر کودکی است که نسبت به مسائل کوچک سریعا تحریک میشود، واکنش نشان میدهد و ممکن است گریه کند. بچههای تحریکپذیر نسبت به طرد شدن بسیار حساس هستند و مدام فکر میکنند کسی دوستشان ندارد و به هر مسئلهای واکنش نشان میدهند و گریه میکنند.
وی با بیان اینکه هنگامی که تغییر محسوسی در عملکرد بچهها در مدرسه و یا در زندگی روزمره ایجاد میشود بایستی نسبت به افسردگی آنها حساس شویم، گفت: اینکه کودک میل و رغبتی به انجام کارهای روزانهاش نداشته باشد و دوست نداشته باشد کارهایش را انجام دهد یا شبکه دوستانش را محدود کند و... در این حالت بایستی نسبت به افسردگی آنها حساس شویم.
عطاری خاطرنشان کرد: به محض مشاهده یکی از نشانهها و علائم ذکرشده، سریعا نمیتوان به کودک برچسب افسردگی زد؛ مثلا زمانی که کودکی منزوی است نمیتوان گفت که افسردگی نیز دارد. به عبارت دیگر وجود یک عامل در کودک، ما را نگران نمیکند و بایستی چند نشانه کنار هم بیاید که مشکوک به افسردگی شویم. اگر در کنار انزوا نشانههای دیگری مانند تحریکپذیری و بیاشتهایی و... نیز وجود داشته باشد در این حالت بایستی مشکوک شد؛ بنابراین لزوما هر کودکی که منزوی است، افسرده نیست. زمانیکه این علائم بیشتر از دو هفته طول بکشد بایستی کودک ویزیت شود و به روانشناس مراجعه کنیم.
وی در خصوص مهمترین عامل تاثیرگذار بر افسردگی کودکان، گفت: نداشتن ارتباط عاطفی غنی با والدین، دوستان و اطرافیان به شدت در افسردگی کودکان نقش دارد. درواقع ریشه افسردگی در کودکان به غیر از بعد زیستی و زمینه ژنتیکی، به علت فقدان و عدم تجربه یک رابطه عاطفی امن و غنی با والدین و مراقبین اصلی است. منظور از مراقبین اصلی، سرپرستان کودک هستند. ممکن است کودکی والدیناش فوت کرده باشند یا طلاق گرفته باشند و مثلا با مادربزرگش زندگی کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه عوامل محیطی در احتمال ابتلاء کودکان به افسردگی بسیار تاثیر دارند، گفت: بچههایی که اتفاقات خاص در زندگی آنها رخ داده است مانند طلاق والدین، فوت یکی از والدین، خانوادههای آشفته، مهاجرت و جابهجایی و... بیشتر در معرض افسردگی هستند.
وی با بیان اینکه خشونت علیه کودکان فقط شامل خشونت فیزیکی نمیشود و آزار کلامی و یا حتی بیتوجهی و غفلت نسبت به کودک نیز نوعی خشونت است، گفت: افسردگی در کودکانی که در معرض خشونت هستند بیشتر است. وقتی حرف از خشونت میزنیم فقط صحبت ما درخصوص دعواهای فیزیکی و کتک زدن بچه نیست. حتی اگر خشونت علیه کودک اعمال نشود و کودک فقط شاهد خشونت باشد باز هم قطعا آسیب خواهد دید. مثلا کودکی که شاهد دعواهای وحشتناک بین والدینش است قطعا آسیب جدی میبیند.
عطاری افزود: در معرض غفلت قرار گرفتن، نادیده گرفته شدن کودکان، تحقیر شدن و مسخره شدن کودک، آزار تحصیلی کودکان یعنی زیاد کار کشیدن از او در خصوص تحصیل آنها و کلاسهای مختلف فرستادن و... تمام این موارد یک نوع آزار روانی است و کودکان را مستعد ابتلا به افسردگی میکند.
وی با بیان اینکه زمینه افسردگی در بچههای بیش فعال بیشتر است، گفت: این بچهها اعتماد به نفس پایینتری دارند. در معرض اضطراب بالاتری هستند و معمولا بخاطر کارهای بد و شیطنتهایی که میکنند، روابطشان را از دست میدهند.
این متخصص حوزه کودکان با اشاره به اینکه در وضعیت فعلی استفاده از ابزارهای الکترونیک و سرگرمیهای رایانهای میان کودکان زیاد شده است، گفت: بچهها در شرایط فعلی ممکن است تنها بودن را ترجیح دهند و از حضور در جمع های خانوادگی و دوستانه و... اجتناب کنند و از تنهایی بیشتر احساس لذت کنند. اینکه کودک را ملزم کنیم که در فلان مهمانی و جمع حضور یابد، صحیح نیست. بنده با اجبار موافق نیستم و بایستی قبل از آن بسترسازی انجام شود.
وی افزود: اتفاق بدی که در دوران کرونا افتاد این بود که خانوادهها ساعات زیادی را با بچهها بودند و اینکه مدام بخواهند مراقب بچهها باشند و به آنها توجه کنند یا آنها را سرگرم کنند کار را بسیار سخت میکرد. در نتیجه ابزارهای الکترونیکی مانند موبایل و تبلت و... تبدیل به ابزار سرگرمی کودکان شدند. یکی دیگر از علتهایی که باعث علاقمندی کودکان به فضای مجازی شد این است که خانوادهها هیچ قانون و ساعت و شرایط خاصی برای استفاده از این ابزار برای کودکان قائل نشدند.
عطاری با بیان اینکه قدم اول این است که استفاده از این ابزارها را برای کودک محدود کنیم، گفت: همانقدر که این ابزارها با سرعت وارد زندگی بچهها شدند بایستی استفاده از آن را کم کم محدود کنیم. از طریق بازی کردن، فعالیتهای خانوادگی حتی در درون خانه یا حتی قدم زدن و.. . میتوان این استفاده از این ابزارها را کم کرد. باید تلاش کنیم تا شوق بچهها به بیرون رفتن بیشتر شود. در این خصوص میتوان از جاهایی که مطلوب کودکان است شروع کنیم؛ بنابراین اگر میخواهیم کودک منزوی نباشد و در مکانهایی همراه ما حضور یابد، باید در این خصوص بسترسازی کنیم و یک امتیازاتی هم به کودک بدهیم. ما نمیتوانیم کودکی که به استفاده از ابزارهای دیجیتال معتاد شده یکباره از پای آنها بلندش کنیم و بگوییم با ما بیاید، این موضوع رابطه خانوادگی را مخدوش میکند. باید شرایطی را به وجود آوریم که کودک خیلی راحتتر از پای ابزار بلند شود.
وی درخصوص عوامل پیشگیریکننده از افسردگی در کودکان، گفت: اینکه کودک شبکه حمایتی و اجتماعی غنی و روابط امنی داشته باشد به شدت میتواند مانع ابتلاء او به افسردگی شود. اینکه کودک با چند نفر آدم بزرگسال یا همسن خود روابط عاطفی و دوستانه نزدیکی داشته باشد، اینکه خوبیهای کودک دیده شود و به او توجه شود میتواند به عنوان مهمترین عامل برای جلوگیری از افسردگی باشد.
این عضو هیات علمی دانشگاه خاطرنشان کرد: آموختن و یادگیری مهارتهای مختلف میتواند اعتماد به نفس کودکان را افزایش دهد و از عوامل مهم پیشگیری کننده از افسردگی است. بچههایی که میتوانند کارهای خاصی را انجام دهند کمتر در معرض افسردگی قرار میگیرند.
وی افزود: شبکه اجتماعی گروه همسالان درحال حاضر از کودکان گرفته شده است ولیکن قابل جایگزینی است و انجام این کار از دایره اختیارات خانواده خارج نیست. ما فقط یک دورههایی داشتیم که وضعیت از نظر شیوع کرونا قرمز بود و در سایر دورهها شرایط نارنجی یا زرد بوده است. برخی خانوادهها را میبینیم که همه جا میروند، همه سفرها و روابط با بزرگسالان برقرار است ولی زمانی که صحبت از این میشود که بچه نیاز به شبکه اجتماعی دارد میگویند کرونا است و ارتباط برقرار کردن با دیگر کودکان خطرناک است.
عطاری با بیان اینکه میتوان گروههایی تشکیل داد که دارای ویژگی مشترکی باشند، گفت: میتوان کلونی یا گروهها و شبکه دوستی کوچک و با تعداد افراد محدودی تشکیل داد؛ مثلا چهار پنج خانواده که با هم در ارتباطند ولی با خانوادههای دیگر در ارتباط نیستند، اینها خانوادههای امنی هستند و تحقیقات نشان داده که جلوی گسترش کرونا را میگیرد. در دنیا نیز به خانوادههایی که فرزند همسن و سال دارند و به لحاظ مختلف نیز با هم شباهت دارند توصیه میشود که با یکدیگر ارتباط بگیرند و برنامههایی ترتیب بدهند که در فضای باز باشد و پروتکلها نیز رعایت شود. اینها همه شدنی است و نباید به بهانه کرونا شبکه ارتباطی کودک با گروه همسالانش را قطع کرد.
وی افزود: صادقانه بگویم گمان میکنم این بهانه است که به دلیل کرونا کودکان را از تفریح و ارتباط با همسالانشان منع میکنیم، مخصوصا اگر بچهای علائم افسردگی دارد دیگر ما باید انتخاب کنیم که فرزندمان کرونا بگیرد یا افسرده باشد و باید بین افسردگی و ابتلا به کرونا یکی را انتخاب کنیم.