۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۸۹۷۶۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ - ۲۹-۰۳-۱۴۰۰
کد ۷۸۹۷۶۷
انتشار: ۱۴:۳۵ - ۲۹-۰۳-۱۴۰۰

5 نکته درباره انتخابات 1400

تعداد رای باطله در این مرحله بسیار بالا و معنی دار بود ... نشان داد بسیاری با وجود اینکه حاضر شدند پای صندوق های رای بروند اما حاضر نشدند به کاندیداهای موجود رای بدهند.
عصرایران؛ رضا غبیشاوی .
 
1- اصولگرایان و انتخابات واقعی
 
برخی اصولگرایان دوست دارند انتخابات واقعی برگزار نشود و به جای آن، انتخابات بدون وجود عنصر "انتخاب و رقابت واقعی" شکل بگیرد. در این روند، تلاش می شود با اقدامات قبلی و زمینه چینی، عنصر "رقابت و انتخاب"، حذف، تضعیف یا مصنوعی شوند.
 
فرودگاهی را در نظر بگیرید که همه انواع امکانات را دارد جز اینکه امکان فرود هواپیما نیست. این فرودگاه، واقعی نیست. بیمارستانی که همه انواع و اقسام امکانات را دارد جز پزشک. این بیمارستان، واقعی نیست. مراسم عروسی با همه بخش ها در بهترین و بزرگترین شکل برگزار می شود اما خبری از عروس نیست. این دیگر عروسی واقعی نیست. بخشی از اصولگرایان علاقمند به این نوع انتخابات هستند. انتخابات با همه جزئیات و فعالیت ها و ... برگزار شود اما بدون "رقابت و انتخاب واقعی" یا با "رقابت ضعیف شده".
 
5 نکته درباره انتخابات 1400
 
در این زمینه می توان به مثال دیگری هم اشاره کرد: برخی شبکه های تلویزیونی وقتی می خواهند هم برنامه گفتگو محور با حضور چهره های متضاد برگزار کنند و هم از یک طرف گفتگو، حمایت کنند و نتیجه برنامه، پیروزی یک طرف باشد؛ سعی می کنند یک چهره قوی از طرف خود و یک چهره ضعیف از طرف مقابل دعوت کنند. در این قالب، هم شما یک برنامه گفتگو محور با حضور دو چهره متضاد برگزار کرده اید و هم نتیجه گفتگو را با وجود دو میهمان قوی و ضعیف، از پیش به سود خود، تضمین کرده اید.
کشورهای بسیاری در جهان تلاش می کنند این نوع از انتخابات را داشته باشند. از جمله در سوریه بشار اسد و یا مصر حسنی مبارک.
 
2- وعده های ملموس محسن رضایی
 
محسن رضایی توانست جایگاه دوم را کسب کند. در این انتخابات 2 کاندیدای اصلی یعنی همتی و رئیسی، هیچ وعده ملموس و قابل اندازه گیری نداشتند. در حالی که محسن رضایی وعده هایی ملموس و قابل اندازه گیری داشت. از جمله یارانه 450 هزارتومانی یا حقوق برای زنان خانه دار که مورد توجه بخش های مهمی از جامعه قرار گرفت. برای بخش های مهمی از جامعه ایرانی، وعده نقد بهتر از نسیه است. همچنین تاکید او بر حقوق و نقش آفرینی اقوام و اقلیت های نژادی، زبانی و مذهبی و استان ها و مشارکت دادن مردم سایر مناطق ایران در اداره کشور از طریق سازوکارهای مشخص می تواند از دلایل رای بالای محسن رضایی باشد. علاوه بر اینکه جریان سوم عملا محسن رضایی شد. افرادی که نمی خواستند به یکی از دو قطب رئیسی (اصولگرایان) یا همتی (اصلاح طلبان) رای بدهند.
 
در میان کاندیداهای فعلی، مشهورترین فرد را می توان محسن رضایی نامید چرا که بر خلاف رئیسی، شهرت او عمق دارد. یعنی برخلاف رئیسی که برای چند سال است در نتیجه فعالیت تبلیغاتی صداوسیما، مردم او را می شناسند مردم بیش از 40 سال است با محسن رضایی اشنایی دارند.
 
3- چرا همتی رای نیاورد؟
 
همتی رای نیاورد چون: رئیس بانک مرکزی در دولت روحانی بود. او بخشی از دولت روحانی بود و قطعا بخشی از ناکامی ها و نگاه منفی به دولت روحانی متوجه او بود گرچه در روزهای اخر از این سمت برکنار شد.
علاوه بر این، مردم ایران، نگاه مثبتی به بانک ندارند. بانک مصداق حق خوری از مردم است. تقریبا همه مردم ایران از بانک ها خاطره بدی دارند. 
اصلاح طلبان نیز با حذف و ردصلاحیت کاندیداهای اصلی خود دچار مشکل شدند و نتوانستند به سرعت و قدرت، از همتی حمایت کنند.
همچنین همتی مشهور نبود و در مدت چند روز و با وجود تبلیغات در صداوسیما هم نتوانست با شهرت پرسرو صدا و حدود 10 ساله رئیسی مقابله کند. ضمن اینکه حملات کاندیداهای اصولگرا و از جمله پوششی ها (زاکانی) در مناظره ها هم کارساز شد. 
 
4- رای باطله 
 
تعداد رای باطله در این مرحله بسیار بالا و معنی دار بود. رای باطله در این انتخابات، در رتبه 2 قرار گرفت. هم یک نه بزرگ بود به سازوکار برگزاری انتخابات، هم نشان داد بسیاری با وجود اینکه حاضر شدند پای صندوق های رای بروند اما حاضر نشدند به کاندیداهای موجود رای بدهند و به این شیوه اعتراض خود را اعلام کردند. در انتخابات شورای شهر در شهرها و روستاهای مختلف، به افراد در کنار برگ رای شوراها، برگ رای انتخابات ریاست جمهوری هم داده می شد اما این بخش از جامعه تصمیم گرفت با رای باطله صدای خود را برساند.
 
5- سطح مشارکت  
 

مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در کشور زیر ۵۰ درصد یعنی ۴۸% شد گرچه در تهران (سیاسی ترین شهر ایران) کمتر از این عدد یا حتی کمترین در کشور است. باید صدای نیمی از مردم ایران را هم شنیدو انها را به رسمیت شناخت. از سال ۷۶ ( مشارکت ۷۹درصدی) تاکنون آمار مشارکت به تریب ،۷۳ ،۷۹،۷۶،۶۳،۸۵،۷۲ بوده. مشارکت زیر ۵۰% یک افت محسوس ومعنی دار است و پیام مشخصی دارد. باید تلاش کرد رضایت آنها را جلب کرد. جلب رضایت آنها از طریق برگزاری انتخابات واقعی بدون نظارت استصوابی و حذفی و اعطای اختیارات کافی به رئیس جمهور پیروز برای عمل به وعده های خود صورت می گیرد. این سطح مشارکت، تایید اکثریت بر عملکرد یا جریان یا گروه سیاسی نیست.

 
ارسال به دوستان