عصر ایران؛ مهرداد خدیر- سومین گفتوگوی تلویزیونی سید ابراهیم رییسی رییس جمهوری امشب 14 آذر 1400 و به بهانۀ 100 روزه شدن دولت او از شبکۀ اول سیما پخش میشود.
تأکید بر این که مصاحبه «زنده» است و برای تحقق شعار «مردم، نامحرم نیستند» البته تعارف است چرا که مصاحبهکننده – مرتضی حیدری- نه یک خبرنگار مستقل داخلی که مجری و اخبارگوی تلویزیون انحصاری و رسمی ایران است و به رغم اعتدال در گفتار و رفتار و تسلط در بیان و اطلاعات کافی، نمایندۀ افکار عمومی نیست و اگر هم بخواهد چنین نقشی ایفا کند با لزوم رعایت هنجارهای رسمی و اقتضائات اشتغال در صدا وسیما و قرائت خبرهای رسمی سازگار نیست.
این مدل، در واقع گزارش به مردم است و در آغاز انقلاب هم نخست وزیران (مهندس بازرگان، شهید رجایی، مهندس موسوی) رو به دوربین صحبت میکردند و حالا هم مجری هم در واقع نقش دوربین را ایفا میکند. برای گفتوگو با بنیصدر رییس جمهوری البته خبرنگار تعیین شده بود ( همین دکتر آزمندیانِ تکنولوژی فکر که آن زمان مهندس علیرضا آزمندیان بود).
از این رو می توان گفت کاری که آقای حیدری انجام می دهد اگر چه گفتار را از حالت منولوگ و سخنرانی کسالت بار خارج می کند اما به لحاظ حرفهای از جنس مصاحبههای واقعی نیست و درست است که گابریل گارسیا مارکز می گوید مصاحبه باید معاشقه باشد اما ضمن پرهیز از تبدیل به مباحثه باید برای مخاطب جذاب شود. اکنون اما کاملا مشخص (و با ادبیات نسل امروز) تابلوست که سؤالات از پیش تعیین و چه بسا هماهنگ شده باشد و کمتر پیش میآید از دل پاسخ مصاحبهشونده سؤال تازهای طرح شود یا جنس سؤالات با رویکرد سیاسی صدا و سیما هماهنگ است و جز این هم نمی تواند باشد.
البته گاه مصاحبهکنندگان جسارت و ابتکار شخصی به خرج میدهند. همانگونه که دیدیم در مصاحبه با آقای قالیباف به مناسبت روز مجلس وقتی در شرح اقدامات مجلس در حال نطق بود که مجلس طرفدار تولید داخلی در عین دفاع از مصرف کننده است ناگهان مجری گفت البته در دوران فرماندهی نیروی انتظامی بنز وارد کردید تا خودرو پلیس باشد میشد حدس زد غافلگیر شده یا میتوان به محمد دلاوری اشاره کرد که مصاحبهها را جذاب میکند.
با این پیشینه قابل حدس است که آقای حیدری چه میپرسد و آقای رییسی چه پاسخی میدهد. بامزه اینکه در این دوره که صدا وسیما و دولت کاملا هماهنگاند اتفاق جدیدی رخ داده چون گاهی مجری خود پاسخ را در دل سؤال میگنجاند تا زحمت کمتری بدهد و آقای رییسی همان محتوا را تأیید یا تکرار میکند!
مثلا حدس میزنیم حیدری بپرسد در برنامههای شما بود که سالانه یک میلیون مسکن میسازید و حدس میزنیم آقای رییسی هم در پاسخ بگوید: «بله، به همین خاطر نهضت ملی مسکن به راه انداختهایم و زمان ثبت نام هم تا آخر آذر تمدید شده است. البته همۀ یک میلیون واحد را دولت نمیسازد. بخشی با وام تأمین میشود و قسمتی با مسکن روستایی» و معمولا در هر گزارش چون با واقعیتها و محدودیتها آشناتر شده سعی میکند از میزان تعهد مستقیم کم کند و بعید نیست در چند گزارش بعدی کل تعهد مستقیم دولت در ساخت مسکن به 100 هزار تقلیل یابد!
این البته تنها حدس است اما آقای حیدری میتواند این حدس را باطل و با طرح این سؤال غافلگیر کند: « فکر نمیکنید مشکل کمبود مسکن نداریم بلکه قیمت زمین سرسامآور و خانه از دسترس خارج شده و بهتر است برای قدرت خرید مردم فکری کنید»؟ چه فایده که بسازند و بسازید و مردم نتوانند بخرند و قیمت یک متر مربع آپارتمان نسبتی با درآمد ماهانه نداشته باشد؟ وگرنه اگر به ساختن باشد منطقۀ 22 پر از آپارتمان است!
یا حدس میزنیم مجری بپرسد دور اول مذاکرات «نتیجه محور» در وین به پایان رسید و از موضع عزت و مطالبه، بستههایی را پیشنهاد کردید ولی طرف غربی استقبال نکرده و آقای رییسی هم پاسخ دهد: «بله، ولی همان گونه که گفته بودم ما اقتصادمان را به مذاکرات گره نزدهایم اما میز مذاکره را ترک نمیکنیم. منتها مذاکرات نتیجهمحور و در حال گفت و گو با چین و روسیه هم هستیم و بسته هایی پیشنهاد دادهایم.»
این حدس است اما آقای حیدری میتواند بپرسد: آیا بازگشت به دیپلماسی بستهای در مذاکرات هسته ای، تکرار جنس گفت و گوهای 6 ساله آقای سعید جلیلی در دوران آقای احمدینژاد نیست؟ درست است که شما گره نزدهاید ولی گره خورده کما این که بازار ارز با اخبار مذاکرات بالا و پایین میرود. یا اگر بخواهد جسارت کند می تواند مثال پیانیستی را بگوید که روی سن می کوشید پیانوی سنگین را به صندلی نزدیک کند حال آن که صندلی را به پیانو نزدیککردن آسانتر است.
یا حدس میزنیم مجری دربارۀ توسعۀ روابط با همسایگان و حذف ارز 4200 تومانی بپرسد و بشنویم «ما از دولت فراگیر در افغانستان حمایت می کنیم و ارز 4200 تومانی به یک باره حذف نمیشود اما هر منبع تولید رانت را باید شناسایی و حذف کرد.»
یا حدس میزنیم با توجه به نزدیک بودن سالگرد 16 آذر، آقای رییسی اشاره کند که به جمع دانشجویان بسیجی خواهد رفت و مجری نپرسد با دیگران هم دیدار خواهد داشت یا نه یا حدس میزنیم مهمترین اقدام 100 روزه، واردات واکسن و گسترش واکسیناسیون عمومی ذکر شود و باز حدس میزنیم مجری نپرسد از واکسنهای تولید داخل که وعده داده شده بود چه خبر؟
با این همه اگر قرار بر طرح پرسشهای واقعیتر باشد سؤالاتی از این دست، قابل طرح است:
- واژگان «باید، نباید، لازم است، ضرورت دارد» به کلمات کلیدی شما تبدیل شده و من که هر روز اخبار شما را میخوانم مدام همین مضمون را تکرار میکنم. راستی چرا به برنامۀ 7000 صفحهای که در ایام انتخابات وعده داده شده بود، ارجاع نمیشود؟
- با توجه به پیشنهاد وزارت ارتباطات مشخص است که دولت با طرح فعلی «صیانت» که در افکار عمومی به محدودیت اینترنت شناخته میشود موافق نیست یا رویش نمی شود موافقت خود را علنی کند چون نگران واکنش افکار عمومی است و احتمالا به دنبال یک مدل سوم هستند تا نه شکل فعلی باشد نه محدودیت شدید مورد نظر مجلس. به عبارت دیگر هم میدانید که نمیشود مدل چینی را در ایران اجرا کرد چون نه مردم میپذیرند و نه زیرساخت داریم و وضعیت فعلی را هم دوست ندارید. چون از کنترلتان خارج است. مدل سوم شما چیست و مشخصا با اینستاگرام میخواهید چه کار کنید که هم کسب و کار مردم است و هم تفریح آنان؟ ترجیح میدهید مجری طرح مجلس باشید یا لایحه بدهید یا اصلا مجلس کنار باشد و در شورای عالی فضای مجازی کار را پیش ببرید؟
- انتصابات خویشاوندی صدای حامیان جوان و آرمانگرای دولت را هم درآورده است. آیا این که قبلا هم انجام میشده دلیل قانع کنندهای است؟
- ایران به تغییر نام کمیته زنان شورای المپیک به برابری جنسیتی رأی داده و فیفا هم برورود زنان به ورزشگاه ها به عنوان مصداق برابری جنسیتی تأکید دارد. اهمیت فوتبال و جام جهانی برای مردم هم نیاز به توضیح ندارد. آیا 20 سال برای توجیه عمل نکردن با بهانۀ فراهم آوردن زیرساختها کافی نیست؟
- انجام برخی اقدامات زمانبر است و با محدودیتهای شدید بودجهای هم شدنی نیست. اما برخی کارها پول نمیخواهد و تنها به یک دستور ساده نیاز دارد. مثلا وقتی با تجدید انتشار کتب یک فعال مدنی و پژوهشگر اجتماعی مخالفت میشود رییس جمهوری نمیتواند دستور بدهد؟
- معاون اقتصادی شما برای اجرای برنامههای اعلام شدۀ خود در مناظرهها به دولت، پیوسته یا قرار است برنامههای آقای مخبر را اجرا کند؟ اگر اولی چرا هیچ نشانی نمیبینیم و اگر دومی این اقدام چه سودی دارد جز این که امکان پایش و نقد را از او سلب و درگیر اجرا کرده است؟
یا بپرسد: آقای رییسی، شما روحانی هستید و طبعا با کاغذ و کتاب باید مأنوس باشید. آیا دولت و این همه مدیر فرهنگی و اقتصادی از تأمین مهم ترین کالای فرهنگی –کاغذ- عاجزند به گونه ای که قیمت آن به 30 هزار تومان برسد و عملا کالای فرهنگی مکتوب را از سبد مردم حذف کند؟
هم به سؤالات قابل حدس اشاره شد و هم به پرسشهایی که این کلیشه را باطل میکند. 12 ساعت دیگر مشخص می شود کدام مدل به اجرا در میآید و چقدر «باید، نباید، ضرورت دارد، لازم است، گره نمی زنیم» میشنویم و چقدر پرسشهایی که رییس جمهوری در مواجهه مستقیم با مردم شنیده و اگر آقای حیدری بخواهد کاملا غافلگیرمان کند میتواند بپرسد: شما که به حضور میدانی به جای پشتمیز نشینی علاقه و اصرار دارید آیا بستر خشک زاینده رود را میدان مناسبی برای گفت وگو با کشاوران معترض اصفهانی میدانید یا نه؟
هیچ یک از این اتفاقات هم نیفتد باز هم گزارش به مردم خوب است. پس اینها که گفته شد نه برای آقای رییسی بود که آنچه را باید بگوید که صلاح باشد. به خاطر مجری بود تا نقشی ایفا کرده باشد.