عصر ایران؛ آرش رضایی آذر - بلاک چین عنوان یک فناوری انقلابی است که می تواند دنیایی که می شناسیم را دگرگون کند. این عنوان، ترکیبی از دو واژه Block (بلوک) و Chain (زنجیره) است که به زبان ساده زنجیره ای از بلوک هایی است که اطلاعات در این بلوک ها بطور دائم و شفاف ثبت می شوند.
فناوری بلاک چین دارای ماهیتی غیر متمرکز است که در صورت پیاده سازی می تواند باعث تغییر و تحول بنیادین در حوزه های مالی، اداری، قضایی، حمل و نقل، بهداشت و درمان، آموزش و بسیاری از عرصه های دیگر شود. به زبان ساده، بلاک چین آماده است تا دنیا را تغییر دهد و طبیعی است تغییرات بنیادین در موج اول خود باعث هرج و مرج های گسترده ای می شوند و فرصت ها و چالش های گسترده ای می شوند. یکی از این هرج و مرج ها، وضعیتی است که امروز در بازار ارزهای دیجیتال به عنوان یک بازار مالی بوجود آمده است.
در این میان، ایران نیز یک استثنا نیست؛ این بازار در سال های اخیر طرفداران زیادی را در سرتاسر دنیا به خود جذب کرده است. کافی است سری به توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و حتی کلاب هاوس بزنید تا ببینید چه غوغایی در این دنیا به پا شده است!
بازار ارزهای دیجیتال مانند هر بازار مالی دیگر آکنده از فرصت ها و چالش هایی است که می تواند برای سرمایه گذاران آن به همراه داشته باشد. صرف نظر از پروژه های رده اول مانند بیت کوین، اتریوم، بایننس، کارادانو، سولانو و آوالانچ که برای پیشگامانی که از سال های گذشته، وارد این بازار شده اند، سودهای خوبی ایجاد کرده است.
پروژه های دیگری وجود دارند که کارشناسان این بازار نام "شیت کوین" را برای آنها انتخاب کرده اند. ارزهایی که بیشتر آنها بر بستر بلاک چین بایننس و یا اتریوم توسعه داده شدند و اتفاقا برخی از آنها مانند دوج و شیبا باعث سودهای هنگفتی برای سرمایه گذاران اولیه و باعث ضرر سرمایه گذارانی شده اند که دیرتر آمدند و برخی از آنها با ورود نامناسب، بیش از نیمی از سرمایه خود را از دست داده اند.
شاید به جرات بتوان ادعا کرد که اکثریت پروژه های بازار ارزهای دیجیتال فاقد معیارهایی هستند که بتوان به آینده آنها امیدوار بود و بسیاری از آنها بعد از یک هایپ جنونی، دامپ های وحشتناکی می کنند.
شبکه های اجتماعی در این میان نقش گسترده ای در معرفی پروژه هایی را دارند که متاسفانه برخی از آنها در نهایت اسکم و جعلی از آب در می آیند و باعث به هدر رفتن سرمایه شهروندانی می شوند که بیشتر آنها ناآگاهانه و بدون آگاهی از معیارهای انتخاب پروژه های سرمایه گذاری وارد بازار می شوند.
پرسشی که اکنون مطرح می شود این است که معیارهای لازم برای انتخاب پروژه های ارزهای دیجیتال کدامند و چگونه می توان از این معیارها استفاده کرد؟
آیا صرف اینکه یک پروژه، معروف و دارای کامیونیتی بزرگ است به معنای ارزشمند بودن آن است؟ آیا داشتن مارکت کپ (حجم سرمایه گذاری) بالا، به معنای امن بودن سرمایه گذاری در آنها است؟
مهمترین عامل انتخاب یک پروژه برای سرمایه گذاری، کاربری آن و پاسخی است که به چالش های موجود در فضای بلاک چین می دهد. به عنوان مثال، اتریوم آمده است که یک بستر برای توسعه اپلیکیشن های غیرمتمرکز(dapps) فراهم کند.
این اپلیکیشن های غیر متمرکز، به زبان ساده می توانند یک ارز دیجیتال باشند که در قالب یک قرارداد بر روی بستر اتریوم ساخته شوند یا یک سیستم رای گیری باشند که می تواند باعث ایجاد شفافیت در یک نظام تصمیم گیری باشد و مثال های دیگر.
اما چالش اتریوم که توسعه دهندگان آن در حال تلاش برای رفع آن هستند مشکل مقیاس پذیری و گس(کارمزد) بالایی است که کاربران این اپلیکیشن ها باید برای استفاده از بستر این بلاک چین باید پرداخت کنند. در چنین شرایطی، پروژه هایی تلاش می کنند برای این چالش، راه حل ارائه دهند.
پروژه های گوناگونی وجود دارند که در عرصه هایی مانند امنیت، اثبات هویت، دیفای(سرمایه گذاری غیرمتمرکز) و متاورس و ... در حال ارائه کاربری هستند که برای انتخاب آنها می توان به وایت پیپر یا سند راه آنها مراجعه کرد. البته باید دقت کرد که برخی از پروژه ها، ادعاهای بزرگ و گاه دروغینی دارند و احیانا کلیه این کاربری ها را در کنار هم ردیف می کنند و عنوان می کنند که ما این خدمات را ارائه می دهیم؛ عناوینی که هر کدام خود یک دنیایی است!
تعداد توکن های یک ارز دیجیتال و نحوه توزیع آنها نیز بسیار مهم است. فرض کنید یک پروژه، 100 میلیارد توکن اعلامی دارد و فقط 25 درصد تعداد آنها را توزیع کرده است اما زمان و نحوه آزاد سازی بقیه توکن ها نامعلوم است. یا اینکه درصد قابل توجهی از این توکن در اختیار توسعه دهندگان قرار گرفته است. توکونومیک یک پروژه مفهومی است که به این پرسش ها باید پاسخ دهد و در صورت توزیع و آزاد سازی نامناسب باعث، چالش جدی برای خریداران آنها فراهم کند.
زمان ورود و خرید یک ارز دیجیتال نیز بسیار مهم است. بیت کوین به عنوان شاخص اصلی این بازار، دارای دو روند صعودی و نزولی است. روندهایی که ممکن است ماه ها طول بکشد و بقیه ارزها نیز تقریبا با توجه به روند بیت کوین دارای همین روند صعودی و نزولی هستند. نباید زمانی که بیت کوین در حال عبور از سقف قبلی است وارد بازار شد چرا که بی تردید دارای ریسک های زیادی است. تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال تا حدودی می تواند زمان ورود و خروج از بازار را نشان دهد.
در کنار همه این معیارها، معیار تحلیل تفصیلی یک پروژه است به ویژه برای پروژه هایی که فاقد کاربری واضحی هستند. اعتبارسنجی بسیاری از پروژه های بازار ارزهای دیجیتال، بدون ورود به سورس کد آنها و بررسی فنی آنها عملا امکان پذیر نیست. چه تضمینی وجود دارد که یک پروژه در لایه برنامه نویسی دارای مشکل نباشد؟ چه تضمینی وجود دارد که توسعه دهندگان یک ارز دیجیتال در میان کدهای آن، دسترسی های غیر مجاز برای خود تعریف نکرده باشند؟ دسترسی هایی که می توانند باعث ایجاد فاجعه برای سرمایه گذاران خود شوند.
یکی از پروژه هایی که در روزهای اخیر سر و صدای زیادی در شبکه های اجتماعی ایجاد کرد پروژه “woj” بود. ماجرا از آنجا آغاز شد که دکتر رضا نورمحمدی که از کارشناسان مطرح فضای بلاک چین است، با بررسی سورس کد این پروژه، متوجه ضعف ها و چالش های جدی آن شد و این موضوع را به اطلاع مخاطبان ایرانی خویش در اینستاگرام رساند.
برای اینکه این موضوع را به طور مستند در اختیار مخاطبین قرار دهیم، دو مشکل جدی این پروژه را با استناد با سورس کد آن به زبان ساده تشریح می کنیم تا "عمق فاجعه" ای که می تواند برای سرمایه گذاران این ارز ایجاد شود، روشن شود.
در سورس کد ووج که پس از کپی کردن آدرس قرارداد آن از سایت www.coingecko.com و کپی کردن آن در Bsscan می توان به آن دسترسی پیدا کرد دو تابع وجود دارد که به مدیران این ارز دیجیتال امکان قفل کردن حساب یک کاربر به عنوان کاربر بد (Bad Actor) و غیر قابل تراکنش کردن حساب آن کاربر را می دهد!
به کدهای زیر توجه کنید:
به زبان ساده تصویر اول، نشان می دهد که توسعه دهندگان این ارز دیجیتال این امکان را دارند حساب هر کاربری که بخواهند را به عنوان کاربر بد، بلاک کنند و تصویر دوم نیز باز این امکان را به توسعه دهنده می دهد که قابلیت برداشت را از صاحبان این توکن سلب کند!
یا به عنوان مثال توسعه دهندگان ووج ادعا کردند که شرکت نبولا (NEBULA) کدهای آنها را بررسی و اعتبار سنجی کردند در حالی که زمانی که به سایت این شرکت مراجعه می کنیم نامی از چنین پروژه ای دیده نمی شود.
این نمونه ای از مشکلاتی است که توسعه دهندگان یک ارز می توانند برای سرمایه گذاران و دارندگان آن ایجاد کنند. ادعاهایی نظیر محدودیت خرید، مقابله با ربات ها و .... نمی تواند ضعف ساختار چنین پروژه هایی را توجیه کند. اینجا است که نقش افراد مطرح در حوزه ارزهای دیجیتال که در شبکه های اجتماعی فعال هستند، بسیار تاثیر گذار می نماید. متأسفانه برخی افراد در شبکه های اجتماعی بدون آگاهی بنیادین از یک پروژه آن را مطرح می کنند (و گاهی نیز خودشان ذینفع هستند) و باعث به خطر افتادن سرمایه های مردم می شوند... آگاه باشیم.