۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۳۲۷۶۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۶ - ۱۰-۰۱-۱۴۰۱
کد ۸۳۲۷۶۲
انتشار: ۱۳:۳۶ - ۱۰-۰۱-۱۴۰۱

تجربه‌های آخر خطی مرد طلاق گرفته برای مردان تازه ازدواج

تجربه‌های آخر خطی مرد طلاق گرفته برای مردان تازه ازدواج
اگرچه مخاطب این مقاله در درجه اول آقایان هستند اما  تصور می کنم این تجربیات آخرخطی برای همه افرادی که در ابتدای و میانه مسیر ازدواج هستند ارزش یک بار شنیدن را داشته باشد.

عصرایران؛ امضا محفوظ -ازدواج و زندگی مشترک شبیه یک هندوانه سربسته است! این مثالی است که همه ما شنیده ایم. من نه روانشناس هستم و نه مشاور خانواده؛ اما به عنوان کسی که مطلقا به این تمثیل باور نداشتم تلاش کردم با آگاهی قدم مسیر ازدواج بگذارم. اوایل ازدواج تصور می کردم کاملا عاقلانه و عاشقانه از پس این کار برآمده ام اما کم کم مشکلات شروع شد و در نهایت بعد 9 سال زندگی مشترک کار به متارکه توافقی کشید. من در انتهای این مسیر با نکات و تجربیاتی مواجه شدم که فکر می کنم ارزش به اشتراک گذاشتن داشته باشد. اگرچه مخاطب این مقاله در درجه اول آقایان هستند اما تصور می کنم این تجربیات آخرخطی برای همه افرادی که در ابتدا و میانه مسیر ازدواج هستند ارزش یک بار شنیدن را داشته باشد.

1. چرا می خواهید ازدواج کنید؟!

تجرد فراق بال به همراه دارد و آزادی فردی؛ در حالی که تاهل تعهد، مسئولیت پذیری و مراقبت بسیار می طلبد. پس در نگاه اول مجرد ماندن گزینه منطقی تری از متاهل شدن است. اما متخصصان میگویند "خوب" ازدواج کردن از مجرد ماندن بهتر است! من شاید خوب ازدواج کردن را بلد نباشم اما در مورد بد ازدواج کردن می توانم بگویم که

* اگر تصمیم به ازدواج گرفته اید چون احساس تنهایی می کنید و می خواهید بر آن غلبه کنید!
* اگر تصمیم به ازدواج گرفته اید چون بالاخره هرکس باید یک روز ازدواج کند دیگر!
* اگر بخاطر حرف دیگران و فشار اطرافیان تصمیم به ازدواج گرفته اید یا می خواهید از خانه پدری خلاص شوید
* اگر ازدواج می کنید چون مجرد ماندن را باخت و شکست و ناتوانی خود می دانید
* اگر از تنهایی و تجرد خود لذت نمیبرید، الان احساس خوشبختی نمی کنید و به همین دلیل به دنبال ازدواج هستید

این دلایل اصلا دلایل درست و کافی برای ازدواج نیست و ازدواج شما احتمالا جزو ازدواج های خوب طبقه بندی نخواهد شد!
شاید یکی از اشکالات جوامع و خانواده های سنتی ما این است که ازدواج در آنها از یک "وسیله" مباح برای رسیدن به یک هدف مطلوب به یک "هدف" مطلوب دگردیسی پیدا کرده است. ما جوان تر ها باید مراقبت باشیم که شترگاوپلنگ وار سر نخ منطق خود را در مواجه با مسئله مهمی مثل ازدواج گم نکنیم.

2. اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم جوش کن

یکی از خطاهای من در ابتدای مسیر ازدواج تمرکز بیش از حد روی معیارهای انتخاب همسر بود. تمام تلاشم معطوف به انتخاب همسر مناسب بود، غافل از آنکه که هنوز خودم را، طبیعت زنان را، لازمه های زندگی مشترک با جنس دیگر را و بسیاری مسائل نشات گرفته از ازدواج را نمیشناختم و بلد نبود.

• نمی دانستم که آیا اختلال شخصیتی دارم یا خیر!
• نمی دانستم که کدام صفات شخصیتی ناپسند در من ریشه دوانیده می تواند و در آینده مشکل ساز شود!
• نمی دانستم که جنس زن چه تفاوت هایی ازنظر بینش، نگرش و رفتار با ما مردان دارد!
• نمی دانستم که توقعات و انتظارات یک زن از همسر خود چیست و شیوه درست حل تعارضات زندگی مشترک چگونه است!

به دنبال یافتن پاسخ به هیچ کدام از این سوالات نبودم و آنچه می دانستم مشاهداتم از معاشرت با دوستان و نزدیکان و عملکرد والدین بود و بس!

این درحالی است که امروز معتقدم که جوانان همانطور که حد و تابع و مشتق و انتگرال را در سالهای آخر پیش از دانشگاه فرا میگیرند لازم است در این زمینه ها هم آموزش ببینند! ای کاش جلسات مشاوره فردی پیش از ازدواج که به من در مورد اهمال کاری، کمال گرایی، سندرم ایمپاستر و ... هشدار داده بود را ادامه می دادم و قبل از شروع زندگی مشترک به فکر علاج مشکلات خود بودم. ای کاش خواندن کتاب "مردان مریخی، زنان ونوسی" جان گری پیش از ازدواج اجباری می بود تا می فهمیدم چقدر زن ها متفاوت از ما مردان نگاه می کنند و چقدر انتظاراتشان فرق دارد. ای کاش کتاب های جان گاتمن خصوصا "موفقیت یا شکست در ازدواج" را زودتر میخواندم تا قبل از آنکه دیر شود در جهت اصلاح 4 فاکتور منفی در مشاجرات – عیب جویی، تحقیر، حالت تدافعی و بی توجهی- قدم بر می داشتم.

قبل از آزمون شهری رانندگی لازم است آیین نامه را گذرانده باشید زیرا که جهل به قانون رافع مسئولیت نیست. در زندگی مشترک هم اول لازم است قوانین آن را یاد بگیرید!

3. انتخاب درست شریک زندگی

درمورد اهمیت این مرحله نکات بسیاری گفته شده و کتاب های بسیاری نوشته شده که نیاز به تکرار آنها نیست. اما به نظر من چند نکته اهمیت دارد که ممکن است مغفول واقع شود.

• همه افراد نامناسب برای ما کسانی نیستند که خصلت های منفی آنها به خصلت های مثبت شان میچربد.

• گاهی فرد مقابل خصلت های مثبت برجسته ای دارد؛ اما این ویژگی های مثبت برای ما پراهمیت نیست. در این موارد بی اهمیتی ما به این ویژگیهایی که برای او مهم است و برخورداری از آنها را برای خود امتیاز ویژه می داند می تواند در آینده باعث تنش های متعدد باشد

• گاهی فرد مقابل خصلت های مثبت برجسته ای دارد که برای ما پراهمیت هست؛ اما در عین حال ویژگی های منفی وی هم غیرقابل چشم پوشی است. اهمیت شناخت کافی از نبایدها در انتخاب همسر، به‌هیچ‌وجه کمتر از بایدها نیست و به همین دلیل باید درک درستی از هر دو مورد داشته باشیم.

تست های شخصیت شناسی پیش از ازدواج یک راه خوب برای سنجش تطابق دو نفر با هم است. نسبت به علائم خطر در دوران آشنایی هوشیار و حساس باشید و سرسری از آنها عبور نکنید؛ در مورد نکات چالشی که در شخصیت طرف مقابل پیدا می کنید به یک بار محک زدن و صحبت کردن اکتفا نکنید و تا شفاف سازی کامل دست بردار نباشید.

به خاطر داشته باشید در بیشتر موارد نه ازدواج اورژانسی است و نه طلاق گرفتن! پس پیش از ازدواج اگر نکته مبهمی در دل داشتید یا ویژگی شخصیتی یا شرایط خانوادگی آزاردهنده ای وجود داشت عجله نکنید و برای بررسی بیشتر و تصمیم گیری درست تر به خودتان زمان بیشتر بدهید. شاید لازم است دوران آشنایی یا نامزدی چند ماه بیشتر ادامه داشته باشد. مطمئن باشید ضرر نمی کنید!

4. آماده سازی پیش از ازدواج زوجین

خب حالا فرض میکنیم شما با دقت و موفقیت فرد مورد نظر خود را پیدا کرده اید. در این شرایط حتی اگر مناسب ترین فرد را هم انتخاب کرده باشید باید یاد بگیرید که چطور از پس تفاوت ها، تعارض ها، اختلافات و مشکلات باهم بربیایید. درغیراین صورت همین تفاوت ها کشتی زندگی شما را به گل خواهند نشاند. در این مرحله با هم تطابق و سازگاری را تمرین می کنید.

بیشتر زوج ها پیش از ازدواج، زمان، انرژی و پول زیادی را برای مراسم عروسیشان می گذرانند؛ مراسمی که چند ساعت بیشتر طول نمی کشد. اما آنها زمان کمی را برای دستیابی به مهارت های مورد نیاز در رابطه ای می گذرانند که می تواند 50-60 سال دوام داشته باشد!

راه های حل تعارض فیمایبن(conflict resolution)، روش های جرات ورزی(Assertiveness) و گوش دادن فعال(Active listening)، شیوه تطابق با تفاوت های خانوادگی طرفین، نحوه مدیریت مالی مشترک و روش پیگیری اهداف فردی از جمله مهمترین مسائلی است که زوجین باید در کنار هم آموزش ببینند، تمرین کنند و قبل شروع زندگی مدل مناسب خود را ارتقا دهند.

متاسفانه در کشور ما این مسائل مطلقا به زوجین آموزش داده نمیشود اما اگر دنبال یک شروع خوب هستید بدانید و آگاه باشید که سال هاست در دنیا متودهای امتحان پس داده متعدد برای آماده سازی پیش از ازدواج زوجین وجود دارد که یکی از بهترین آنها متود PREPARE/ENRICH مبتنی بر یافته های آقای "دیووید اولسون" است که میتوانید با استفاده از آن رضایت، آرامش و بقای زندگی مشترک خود را تضمین کنید.

5. دوگانه های حق/تکلیف و سنت/مدرنیته

گفته می شود که جامعه ما در دوران گذار از سنت به مدرنیته به سر میبرد. من اینجا به استانداردهای دوگانه در مورد شیوه انتخاب همسر، برگزاری مراسم ازدواج، فرزندپروری، سبک زندگی و غیره کاری ندارم؛ می خواهم از احتمال به هم ریختگی نسبت میان حقوق و تکالیف زن و شوهر در بسیاری از زوج های جوان تحصیلکرده امروزی صحبت کنم. مثلا خانم هم حق طلاق و حق اشتغال و حق ادامه تحصیل را مطالبه می کند که نگاهی مدرن به زناشویی است و هم در عین حال مهریه و شیربهای آنچنانی را حق خود می داند که حقوقی برآمده از سنت است! یا خانم کار داخل منزل را تکلیف مشترک تعریف می کند که نگاهی مدرن است اما درامد شغلی خود را ویژه خودش می داند که رویه سنتی است! یا گاهی حق خود را مدرن تعریف می کنیم ولی حق طرف مقابل را سنتی! با تکالیف طرف مقابل را مدرن تعریف می کنیم اما صرفا تکالیف سنتی را وظیفه خود می دانیم!

پس اولا لازم است با کلیه جوانب حقوقی ازدواج و طلاق آشنا بشوید؛ قوانین مهریه، شروط ضمن عقد، نفقه، نحله اجرت المثل و ... مسائلی هستند که بیشتر ما از آنها مطلع نیستیم و در گرماگرم اول ازدواج با بیخیالی از آنها عبور میکنیم. حتما قبل ازدواج با همه این موارد کاملا آشنا بشوید. اپیزود هفتم "پادکست حقوقی دفیله" توضیحات خوبی راجع به مسائل حقوقی ازدواج و طلاق داده است.

دوما تکلیف خودتان و نگاهتان به زندگی مشترک و حق و تکلیف طرفین را مشخص کنید؛ یا رومی روم یا زنگی زنگ! این مرتبه دوم است که یادآوری می کنم شترگاوپلنگی نباشید. یا کاملا سنتی یا کاملا مدرن؛ ضمنا اگر خیلی دغدغه برابری جنسیتی دارید مقاله "ازدواج برابر در ایران" نوشته دکتر محمدرضا جلایی پور را حتما مطالعه کنید.

6. اول راه رفتن را یاد بگیرید و بعد پرواز کنید!

در ابتدای زندگی مشترکمان این هایکو را بسیار دوست می داشتیم که " ای حلزون از کوه فوجی بالا برو اما آرام آرام ". امروز و بعد متارکه این قطعه برای من معنی دیگری پیدا کرده است. ازدواج در درجه اول یک قرارداد است و تمام! قدم اول را محکم و درست بردارید و سپس به تعالی، اهداف والا، تکامل و پیشرفت و عشق های رومانتیک یا افلاطونی فکر کنید. سعی کنید در ابتدا قرارداد حقوقی متعادل، درست و متوازنی داشته باشید . اگر از نظر شرایط مالی، منزلت اجتماعی، طبقه اقتصادی و... با طرف مقابل متعادل نیستید یا نقش ها و مسئولیت هایتان را در ابتدای زندگی مشترک متوازن تقسیم نکردید این قرارداد در شروع پایه های لرزانی دارد و اجازه نمیدهد به مراتب بالاتر برسید.

برای اینکه در ادامه مسیر کم نیاورید لازم است پایه های کار که خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسند اصول و درست گذاشته شوند. به نظر من قرارداد حقوقی درست و اصولی یعنی آنچیزی که متعارف، معمول و متداول است را انجام بدهید؛ به سودای اهداف والا به راحتی سنت های تاریخی که تجربیات نسل های پیش از ما هستند را بی تفاوت به گوشه ای نیندازید.

از این قطعه شعر ژاپنی یک برداشت دیگر هم پیدا کرده ام. اهداف بلند و متعالی، توفیقات دینی و فضیلت های انسانی را هدف بگیرید اما افراط به خرج ندهید؛ با هم همسر و همراه باشید اما تنهایی و فردیت تان را منکوب نکنید! دلبستگی شیرین است اما اگر بیش از اندازه شد خوشحالی را از انسان می رباید. حمایت و حمیت خواستنی است اما اگر به کنترل گری رسید جان طرف مقابل را به لب می رساند. پس به فرموده حضرت امیر(ع) در عبادت و معیشت میانه روی پیشه کنید. شوربختانه به چشم خود دیدم که افراط دیروز تفریط امروز را به دنبال خودش آورد. همینقدر مایوس کننده...

7. با کلمات به دقت رفتار کنید، چراکه قدرت تخریبی آنها بیشتر از بمب اتم است!

به این نتیجه رسیده ام که جذب کلامی خانم ها کاملا مقوله مجزایی از محبت عملی به آنهاست. هرچه قدر هم که با هدیه های مختلف، مراقبت و دلسوزی، محبت خود را نشان دهید باز هم هیچ کدام جایگزین جملات جذاب برای خانم ها از قبیل گفتگو و دلبری کلامیِ با ظرافت، تعریف و تمجید دلچسب، سپاسگزاری خاضعانه، ابراز احساسات و اعتماد به نفس دادن، تعارفات زیرکانه، شوخ طبعی و گفتگوی صمیمانه در مورد اتفاقات روزمره نمی شود. جای خالی این محبت های کلامی می تواند بسیار خطرناک باشد!

حال تصور کنید اگر جذب کلامی نداشته باشید و در عین حال کلامتان گزنده و تیز باشد، اهل نیش و کنایه باشید و بدتان نیاید گاهی زخم زبان بزنید چه اتفاقی رخ خواهد داد؛ تصور کنید که در این شرایط این ماشین تخریب شما چقدر می تواند ویرانی به همراه داشته باشد.

8. در مسیر زندگی مشترک نسبت به اتفاقات ناخوشایند و دلخوری ها و ناراحتی های خودتان هم بی تفاوت نباشید!

جرائت ورزی داشته باشید و آنها را بیان کنید! اجازه ندهید این ناملایمات به زخم های مزمنی تبدیل شوند که شما را به سمت بی توجهی، کم محلی، اهمال کاری و اجتناب و یا خدایی نکرده خیانت بکشاند. طلاق عاطفی به یک بار سراغتان نمی آید.

به دنبال درمان این مشکلات از جانب متخصصان روان شناس و روان پزشک باشید و تا زمانی که درمان کامل این زخم را انجام نداده اید متوقف نشوید! گاهی بی توجهی به یک زخم کوچک، یک عفونت منتشری به همراه دارد که دیگر جبران شدنی نیست. گاهی لازم است بخاطر یک زخم نه چندان عمیق انگشت کوچک پا، کار و زندگی را تعطیل کنید و در بیمارستان بستری شوید تا درمان کامل و جامع انجام بگیرد! ناملایمات زندگی مشترک را هم باید همیقدر جدی گرفت و برای آن وقت گذاشت!

9. بچه دارشدن هیچ وقت راه حل هیچ مشکلی نیست!

بچه دار شدن می‌تواند تضادهای پنهان و مهم زوجین را آشکار کند. اگر زندگی نامتعادل و پریشانی دارید لطفا بچه دار نشوید. این کار حقیقتا بی رحمانه است

10. اگر علی رغم همه این نکات کارتان به جدایی رسید حتما از مشورت متخصصین و افراد کاربلد و باتجربه و دنیا دیده استفاده کنید؛

این زمان دیگر زمان پرده پوشی و رازداری و تصمیم انفرادی نیست و طی کردن این مسیر سخت بدون کمک گرفتن از بلد های راه ممکن نیست. کارشناسان حقوق، مشاوران خانواده و اطرافیان با تجربه ازجمله افرادی هستند که نظراتشان میتواند بسیار راه گشا باشد.

11. و نکته آخر هم اینکه پروسه طلاق و بازسازی فردی بعد جدایی کار دشواری است.

وجود یک دوست و همراه شنوا و پذیرا بسیار مغتنم است.کتاب "بازسازی زندگی پس از طلاق" نوشته بروس فیشر یک راهنمای خوب برای این مرحله از زندگی است.

ارسال به دوستان