عصر ایران - "مشروعیت" (Legitimacy) یعنی پذیرش اجتماعی حکومت. در غیاب این پذیرش، التزام و وفاداری مردم به حکومت تحقق نمییابد.
ماکس وبر مشروعیت را به سه نوع سنتی، کاریزماتیک و قانونی تقسیم کرده است:
- در جوامع سنتی قدیم، قدرت از پادشاه به فرزندش منتقل میشد و این انتقال قدرت و حکومت برآمده از آن، مشروع قلمداد میشد.
- در جوامع دموکراتیک جدید، قانون برآمده از رای ملت مبنای مشروعیت حکومت است.
- مشروعیت کاریزماتیک هم آبشخورش شخصیت رهبر سیاسی یک ملت است.
گاهی هم مشروعیت جنبۀ ترکیبی دارد. مثلا نظامهای پادشاهی دموکراتیک (سلطنتهای مشروطه) در اروپای امروز، توامان مشروعیت سنتی و قانونی دارند. یا در بعضی از نظامهای سیاسی ایدئولوژیک، مشروعیت قانونی و کاریزماتیک در هم ادغام میشوند، مثلا در حکومت فیدل کاسترو در کوبا.
مشروعیت حکومت در فلسفۀ سیاسی کلاسیک در گرو "ویژگیهای حکومت" بود؛ مثلا عدالت یا اعتدال حکومت، از نظر فیلسوفان سیاسی قدیم، تامینکنندۀ مشروعیت حکومت بود.
اما در جامعهشناسی سیاسی، مشروعیت نه وابسته به "ویژگیهای حکومت" بلکه در گرو "اطاعت مردم" است. بنابراین وقتی میگوییم مشروعیت یعنی پذیرش اجتماعی حکومت، معنایی مدرن از مفهوم "مشروعیت" را مد نظر داریم.
در فلسفۀ سیاسی کهن، در بحث از مشروعیت، فضائل حکومت مهمتر از مقبولیت حکومت نزد مردم بود. با افزایش اهمیت مردم در جوامع جدید، مشروعیت حکومت نیز عمیقا به رای و نظر مردم گره خورده است.
با این حال بحث "فضائل حکومت" از نیمۀ دوم قرن بیستم به این سو، به نوعی در ذیل مفهوم "حکمرانی خوب" بازسازی شده است. از این منظر، کارآمدی حکومت مبنای اصلی مشروعیت آن است و حتی میتواند مخالفت مردم را به موافقت بدل کند. بنابراین حکومت مشروع، حکومت کارآمد است.
البته حکومت کارآمد تمام مولفههای "حکمرانی خوب" را پوشش نمیدهد و از نظر منتقدین، عدالت سیاسی هم از مصادیق حکمرانی خوب است.
با این حال به نظر میرسد حکومتهای کارآمد شرق آسیا، که چندان هم دموکراتیک نیستند، توانستهاند با تحقق بخشهای مهمی از "حکمرانی خوب"، در چشم مردم تحت حاکمیت شان واجد مشروعیت باشند. این شکل از مشروعیت در کشورهای کوچک و غیر دموکراتیک اطراف خلیج فارس نیز محقق شده است.
____________________
در "واژهخانۀ عصر ایران" ، کلمات و اصطلاحات سیاسی را به زبانی ساده و علمی توضیح می دهیم.