۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۴۴۱۴۲
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۸ - ۲۲-۰۳-۱۴۰۱
کد ۸۴۴۱۴۲
انتشار: ۱۹:۰۸ - ۲۲-۰۳-۱۴۰۱

چشم انداز ایران؛ خرداد پرماجرای اولین رییس جمهور

چشم انداز ایران؛ خرداد پرماجرای اولین رییس جمهور
«در کرمانشاه افسران به من پیشنهاد کردند برویم تهران را تصرف کنیم و این مطلب را رادیو بختیار پخش کرد که بنی‌صدر در کرمانشاه در تدارک کودتاست و عزل مستند شد به این خبر بی‌مزۀ رادیو بختیار.»

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- یکی از مخاطبان گرامی ذیل نوشته‌ای که به تازگی در معرفی مجلۀ «اندیشۀ پویا» منتشر شد خواستار توجهی از همان سنخ به دوماهنامۀ «چشم‌انداز ایران» شده بود و اگرچه توضیح دادم این دومی جدی‌تر و راهبردی‌تر است و هدف از آن معرفی بیشتر لذت خواندن بود اما هم‌زمانی انتشار شمارۀ جدید آن با چهل‌و‌یکمین سالگرد ماجراهایی که به برکناری و حذف اولین رییس جمهوری ایران انجامید، بهانه‌ای است تا بر آن درنگ کنیم.


41 سال پیش در چنین روزهایی و در دهۀ پایانی خرداد 1360 تنش بین ابوالحسن بنی‌صدر اولین رییس جمهوری ایران و سران حزب جمهوری اسلامی (‌آقایان بهشتی، خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی) به اضافۀ نخست‌وزیر (محمد علی رجایی) به اوج خود رسید.


  تا قبل از آن امام درصدد برقراری آشتی و موازنه بود اما آن گونه که احمد غضنفرپور نمایندۀ وقت مجلس اول روایت کرده پس از نطق بنی‌صدر در شیراز داستان تغییر کرد و رییس جمهوری در مقابل امام قرار گرفت.


  پیغام امام به بنی‌صدر این بود که از نطق تنش‌آمیز بپرهیزد اما او به عکس سخنرانی تندی در 9 خرداد 60 انجام می‌دهد و حتی (بر اساس ادعای دکتر غضنفرپور) در نامه به رهبری انقلاب می‌نویسد: «‌من نمی‌خواهم مقابل شما قرار بگیرم اما نمی‌توانم نسبت به خطری که موجودیت ایران و اسلام را تهدید می‌کند لاقید بمانم و با سکوت خود در آن شراکت کنم. بنا بر این آماده‌ام از شن های داغ خوزستان به سلول‌های اوین نقل مکان کنم.»


  از این پس او دیگر نه در مقابل سران حزب که در برابر امام خمینی ایستاده بود و به نقل از بنی‌صدر آورده است: «در کرمانشاه افسران به من پیشنهاد کردند برویم تهران را تصرف کنیم و این مطلب را رادیو بختیار پخش کرد که بنی‌صدر در کرمانشاه در تدارک کودتاست و عزل آقای خمینی [عزل او از فرماندهی کل قوا] مستند شد به این خبر بی‌مزۀ رادیو بختیار.»


  نمایندۀ اصفهان در مجلس اول که بر خلاف همفکران خود از ایران نرفت و به زندان افتاد و دهه‌ها پس از آن همچنان در اصفهان در حال طبابت است سه حملۀ اساسی به بنی‌صدر در اوج ریاست جمهوری را این‌گونه بر شمرده است:


   اول: دستگیری صادق قطب‌زاده که در برنامۀ تلویزیونی علیه انحصار طلبی سخن گفته بود و به اعتقاد او یک نشانه برای دیگران بود.


  دوم: تعیین سرپرست برای وزارتخانه‌های بی‌وزیر بود تا نخست‌وزیر خود سرپرستی آنها را بر عهده گیرد و دست رییس جمهوری کوتاه شد.


  سومی هم تغییر قانون فرمان همایونی بود. قانونی که اختیارات شاه را به رییس جمهوری می‌داد از جمله انتصاب رییس کل بانک مرکزی و رییس هلال احمر (شیر و خورشید سرخ). با این مصوبه رییس جمهویر آخرین اختیارات اجرایی را هم از دست می‌داد و عملا نخست‌وزیر همه کارۀ قوۀ اجرایی می‌شد.


ابوالحسن بنی‌صدر مهر پارسال درگذشت و اکنون در قید حیات نیست تا دربارۀ خاطرات رفیق سابق خود نظر دهد ولی این پانزدهمین بخش از خاطرات دکتر غضنفرپور است و اغلب آنها در حیات او منتشر شدند مضافا به این که مستندات خود را نیز آورده است.


  از ویژگی‌های چشم انداز ایران توجه به پژوهش‌های اجتماعی است و در غیاب دکتر سعید مدنی جامعه‌شناس -که چندی است به زندان افتاده- می‌توان به پژوهش میر طاهر موسوی دربارۀ «پدیدۀ زن سال‌مندِ تنها» اشاره کرد. تحقیقی که با حمایت مالی و سفارش دبیرخانۀ شورای ملی سال‌مندان و دفتر جمعیت سازمان ملل انجام شده و به فرجام رسیده است.

چشم انداز ایران؛ خرداد پرماجرای اولین رییس جمهور


  در تعریف زن سال‌مندِ تنها گفته شده به زنان بالای 60 سال اطلاق می‌شود که به تنهایی زیر یک سقف زندگی می‌کنند.


  نویسنده یادآور شده: «وجود حدود یک میلیون نفر زن سال‌مندِ تنها در ایران که در بازۀ زمانی 1430 به بیش از سه برابر افزایش می‌یابد موضوع قابل توجهی است که باید در کانون سیاست‌گذاری اجتماعی قرار گیرد.»

  ما نیز امیدواریم هر‌گاه از سیاست‌گذاری دربارۀ قیمت مرغ و تخم مرغ در پی جراحی اقتصادی فارغ شدند به این مقولات هم بپردازند.


  بررسی آرای مرحوم دکتر داوود فیرحی که قربانی کرونا شد نیز از بخش‌های قابل توجه این شماره است و البته از یاد علی رضا قلی هم غافل نشده اند و نویسندۀ این سطور هم پس از درگذشت هر دو به یاد آنها نوشته است.


  چشم انداز ایران حس دو‌گانه‌ای به خواننده می‌دهد. حس اول ستایش و امید است که راه خود را ادامه می‌دهند و با آرمان‌شان زنده‌اند و حس دوم این که آیا راهی که آنان پیش از انقلاب برگزیدند درست بود. در خاطرات به اسامی مختلفی اشاره می شود و اگرچه کتمان نمی توان کرد آنان دغدغه های اجتماعی داشتند ولی جوانان امروز به دشواری می‌توانند با آن گونه آدم‌ها ارتباط برقرار کنند.

  حس غالب برای افراد بالای 50 سال البته نوستالژی دهه‌های 50 و 60 است.


    بزرگ‌ترین خصیصه‌های چشم‌انداز ایران را می‌توان از این قرار برشمرد: وفاداری به آرمان‌های انقلاب 57 و معرفی مبارزین آن سال‌ها و در عین حال در حصار ایدیولوژی نماندن و دغدغۀ توسعۀ ایران.

ارسال به دوستان