۱۸ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۵۷۷۰۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ - ۲۱-۰۶-۱۴۰۱
کد ۸۵۷۷۰۶
انتشار: ۱۲:۲۴ - ۲۱-۰۶-۱۴۰۱

پرهیز رییسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟

پرهیز رییسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟
8 سال پس از پایان جنگ ایران و عراق صدام‌حسین رییس جمهوری وقت عراق را هاشمی رفسنجانی برای شرکت در سازمان کنفرانس اسلامی به تهران دعوت کرد

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- درگذشت ملکه بریتانیا همچنان در کانون بحث و تحلیل‌های سیاسی و رسانه‌ای در دنیاست و به این بهانه به اتفاقات دوران 70 سالۀ سلطنت او و این که نهاد کهنۀ سلطنت تا چه زمانی قابل دوام است و نیز به شخصیت الیزابت دوم پرداخته می‌شود.

     مقامات جمهوری اسلامی ایران اما در این باره سکوت کرده‌اند و هر چند دو کشور ایران و انگلستان رابطه دارند، در لندن چند دفتر فعالیت‌های مذهبی شیعی دایر است، سفیران در دو پایتخت مستقرند و بریتانیا یکی از طرف‌های مذاکرات احیای برجام با ایران است و بر خلاف ایالات متحده، تهران هیچ‌گاه از گفت‌و‌گوی مستقیم با لندن تن نزده اما ابراهیم رییسی رییس جمهوری اسلامی ایران پیام تسلیتی نفرستاده و حتی دفتر او نیز مبادرت به صدور اطلاعیه‌ای با مضامین تشریفاتی در این‌باره نکرده است حتی با مضمونی طعنه‌آمیز و این امید که در عصر تازه تغییر رویه دهند. (مهم‌تر این که چنان‌که در نوشته‌ای دیگر توضیح داده شده ملکه بریتانیا رییس اتحادیه‌ای با عضویت 56 کشور و پادشاه 15 مملکت بوده و فراتر از یک کشور واحد قابل ارزیابی است. آن 15 مملکت فعلا هنوز پادشاهی‌اند و واقعی یا نمادین فرمان‌روایی پادشاه بریتانیا را قبول دارند و از جانب او یک فرماندار‌کل حضور دارد هر چند غالبا مانند کانادا دموکراتیک‌اند و نخست‌وزیر اداره می‌کند و مراد از 56 کشور نیز مستعمره‌های سابق‌اند هر چند یکی دو کشور بی‌سابقۀ مستعمرگی هم به این اتحادیه پیوسته‌اند).

پرهیز رییسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟

  این سکوت و پرهیز برای ناظران و رسانه های خارجی قابل توجه بوده چندان که موضوع گزارش خبرگزاری فرانسه شده و به تازگی در همین تارنما انتشار یافته است. (هر چند باید توجه داشت فرانسه و انگلستان در عین دوستی در شئون مختلف با هم رقیب‌اند. در یکی سنت و سلطنت معتبر است و در دیگری نفی سنت و جمهوریت. در یکی جنازۀ ملکه را می‌خواهند در کلیسا به خاک بسپارند. چه، ملکه رییس عالی کلیسا بود و در دیگری (فرانسه) همۀ پیوندهای خود با مذهب را گسسته‌اند و لاییک‌اند. اگر سکولارها نهادهای مذهبی را از سیاست جدا کرده‌اند و با نمادها مشکل ندارند لاییک‌ها اما نه به نهاد نه به نماد مذهب کار ندارند.)

   احتمالا تصور خواهد شد با توجه به نقش محوری لندن در تحریم‌های فلج‌کننده علیه ایران در 10 سال اخیر که اقتصاد ایران را دچار رشد صفر تا یک درصدی کرده  و انفعال در قبال دونالد ترامپ در حالی که رییس‌جمهوری اعتدال‌گرای قبلی ایران دست دوستی به جانب اروپا دراز کرده بود یا به خاطر سابقۀ استعماری بریتانیا و ذهنیت منفی 200 ساله که حتی آخرین پادشاه ایران نسبت به انگلستان داشت، اگر رییس جمهوری کنونی ایران پیام صادر می‌کرد غیر عادی بود نه سکوت آقای رییسی و پرهیز او. اما در این یادداشت صحبت از عرف دیپلماتیک و دست کم تعارفات و پروتکل‌هاست و تحمیل مناسباتی که چه بسا مقام سیاسی به لحاظ شخصی از انجام آن اکراه داشته باشد و نه مناقشه‌های سیاسی و ادبیات مخالفان.

   برای آن که به یاد آوریم تشریفات و اقتضائات چگونه خود را تحمیل می‌کنند کافی است به یاد آوریم 8 سال پس از پایان جنگ ایران و عراق هاشمی رفسنجانی رییس جمهوری وقت ایران که دردوران جنگ علیه عراقِ صدام حسین جانشین فرمانده کل قوا بود همان صدام‌حسین را به عنوان رییس جمهوری عراق (در پیامی که علیرضا مرندی وزیر بهداری به بغداد برد) برای شرکت در سازمان کنفرانس اسلامی به تهران دعوت کرد و شاید بتوان حدس زد که محمد خاتمی رییس جمهوری بعدی ایران - میزبان اجلاس - خدا‌خدا می‌کرده صدام نیاید و البته نیامد!

پرهیز رییسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟

   یا به یاد آوریم وزیر خارجۀ کنونی ایران البته در جایگاه آن روز - معاون - در حالی برای شرکت در مراسم روی کار آمدن عبدالفتاح سیسی به قاهره رفت که روابط ایران و مصر همچنان قطع است و تهران کودتای سیسی علیه مرسی را تقبیح کرده بود.

پرهیز رییسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟

    اشارۀ ملموس دیگر می‌تواند پیام تسلیت ولادیمیر پوتین برای درگذشت ملکه در گرماگرم جنگ اوکراین باشد در حالی‌که انگلستان علنا از اوکراین حمایت می‌کند و سلاح و مواد غذایی می‌فرستد و بوریس جانسون نخست‌وزیر پیشین با سفر به کی‌یف حمایت خود را از زلنسکی اعلام داشته بود و پوتین اروپای حامی اوکراین را به تحمل زمستان سخت، محکوم کرده است.

    با این وصف سکوت و پرهیز ابراهیم رییسی از ابراز هم‌دردی یا تأسف در هر سطح و حتی با ادبیات سرد را تنها نمی‌توان در سوابق تاریخی جست‌و‌جو کرد (موارد نقض: عراق دوران صدام و مصر) یا هم‌سو با حملات نواصول‌گرایان به انگلستان دانست (چون سفارتخانه باز شده) یا دلیل آن را تحریم‌ها دانست (‌زیرا چین و روسیه هم پای 7 قطعنامه تحریمی را امضا کرده بودند) و نه حتی به باورهای مذهبی نسبت داد ( چون نمایندۀ ایران در تشییع جنازۀ لئونید برژنف کمونیست و خداناباور هم شرکت کرده بود، این پیرزن که خداباور و مسیحی بوده و قرار است در کلیسا هم دفن شود).  

    از منظر دیپلماتیک و نه سیاسی و تاریخی اما این اجتناب را می‌توان واکنش جمهوری اسلامی ایران به نوع مواجهۀ دربار و دولت بریتانیا به درگذشت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران در 14 خرداد 1368 در 31 سال و سه ماه قبل دانست. چون آنها نیز سکوت کردند و تسلیت رسمی نفرستادند. در حالی‌که از شرکت در تشییع جنازۀ محمد رضا‌شاه پهلوی در قاهره در سال 1359 در سطح سفیر به سبب تأثیر منفی بر مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران خودداری ورزیده و یک کارمند دون‌پایه را فرستاده بودند.

    آن سکوت و پرهیز به خاطر فضای خاص پس از فتوای امام خمینی برای قتل سلمان رشدی نویسندۀ انگلیسی هندی‌تبار بود که دولت برتیانیا برنتافت و آن را اقدام قضایی علیه شهروند خود توصیف کرد و در چنان فضایی پیام نفرستادند.

    14 سال بعد و پس از زلزلۀ مهیب بم ( 5 دی 1382 خورشیدی) اما برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی چارلز ولیعهد بریتانیا که اکنون پادشاه شده به ایران سفر کرد و هر چند در قالب یک انجمن خیریه و امدادی آمده بود اما از رییس جمهوری وقت ایران - سید محمد خاتمی - هم تقاضای ملاقات کرد و پذیرفته شد و دیدار گرمی شکل گرفت و تصاویر آن منتشر شد و در روزهای اخیر هم بازنشر شده است.

پرهیز رییسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟

    برخی آن ملاقات را جبران نوع مواجهه دربار و دولت بریتانیا در قبال درگذشت رهبر فقید و پایه‌گذار جمهوری اسلامی ایران دانستند و البته اصول‌گرایان سنتی که خواهان گسترش روابط با بریتانیا بودند و خود اهل رفت‌و‌آمد به لندن‌اند بر رییس جمهوری اصلاح‌طلب ایران خرده نگرفتند.

    موضع نواصول‌گرایان کنونی در قبال بریتانیا اما به شدت تندتر و منفی‌تر از اصول گرایان‌سنتی است (‌پسران متفاوت با پدران) و در جریان اشغال سفارت هم دیده شد. اشغالی که اگرچه به زیان منافع ملی و علیه دولت احمدی‌نژاد تمام شد اما سال‌ها بعد برای برخی از حاضران آن رزومه و سابقه انقلابی فراهم ساخت.

    با این اوصاف امتناع ابراهیم رییسی از هر نوع واکنش به درگذشت ملکه بریتانیا بر خلاف عرف رایج در دنیا و اقتضای روابط فی‌ما‌بین را می‌توان به دو گونه تفسیر کرد:

   یکی در ادامۀ مواضع شداد و غلاظ نواصول‌گرایان بر خلاف اصول‌گرایان سنتی علیه انگلستان یا واکنش به نقش تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی در خبرپراکنی یا اختلافات دیگر و دومی که محتمل‌تر و قابل توجیه‌تر است: از حیث عرف دیپلماتیک و تشریفاتی با این توجیه که آغاز‌کننده لندن بود که برای درگذشت امام خمینی بر خلاف سنت رایج در این کشور پیام تسلیت نفرستاد یا دفتر یادبود را امضا نکردند.

      در این میان البته این خبر قابل توجه است که پس از درگذشت ملکه بریتانیا دبیر کل سازمان ملل دستور داد پرچم تمام کشورهای عضو در محوطۀ این سازمان در نیویورک به نشان هم‌دردی به حالت نیمه افراشته درآید و خبری منتشر نشده که دفتر نمایندگی ایران مخالفت کرده باشد.

     

      

      

     

ارسال به دوستان