عصر ایران، سروش بامداد- هر چند مجلۀ تجربه در اولین روز بهمن 1401 و درست سرموقع منتشر شده چندانکه در نظم انتشار مثالزدنی است، اما معرفی آن را به امروز 15 بهمن موکول کردیم به این خاطر که روی جلد شمارۀ 16 دورۀ جدید «تجربه» تصویر علی نصیریان نشسته و 15 بهمن زادروز بازیگر کهنهکار است که امروز 88 ساله میشود.
این گفتوگوی خواندنی دربارۀ تجربهها و دغدغههای اوست در روزگارِ امروز با عنوان اصلیِ «دستگاه سانسور به فیلمسازانِ مهم سوءظنِ همیشگی دارد». جالب این که در ویدیویی که امروز به بهانۀ دیدار و تبریک احمد مسجد جامعی وزیر ارشاد دولت اصلاحات و فعال فرهنگی با او منتشر شده هم آقای نصیریان به جلدی اشاره دارد که تصویر او بر آن است و شاید متوجه همین مجله باشد.
چند نسل با علی نصیریان خاطره دارد و نسل تازه یا دهه هشتادیها هم او را با نقش «بزرگ آقا» در سریال «شهرزاد» به یاد میآورد که در همین مصاحبه دربارۀ آن میگوید: « همان طور که ارسطو گفته کار بازیگر تقلید است. او نوا و ادا کسی را درمیآورد. زیرا من که نمیتوانم برای بازی در نقش بزرگآقا بروم و پدرخوانده شوم. من آدمی با خصوصیاتی مشخص هستم. پس اگر قرار است این نقش را بازی کنم باید به آن تظاهر کنم. به این منظور باید نوع گفتار، حرکات، روانشناسی رفتاری کاراکتر مورد نظر را پیدا کنم و آن را یاد بگیرم. سپس باید دید که در جریان قصه برای کاراکتر چه اتفاقاتی رخ میدهد. سیر داستان در شهرزاد برای اتوریتۀ شخصیت بزرگآقا اکازیونهای خیلی خوبی گذاشته بود. مثلا فرمانهایی که مبنی بر ازدواج و طلاق آدمها میداد. او حتی برای دختر خودش هوو میآورد. بازیگری همان تظاهرکردن است منتها این تظاهر باید به قدری قابلقبول باشد که وقتی تماشاگر به آن نگاه میکند بگوید خودش است.»
در تجربۀ بهمن ماه پروندههایی در نسبت عکاسی و تئاتر با سیاست و اعتراض منتشر شده است و دو گفت و گوی خواندنی می بینیم با احمد اخوت نویسنده و مترجم و نیز گفتوگوی مهدی افشار نیک با احمد زیدآبادی با عنوانِ اصلیِ «رمان علیهِ سنت».
مطالب تجربه بسیار متنوع است و تمام تولیدی و از این حیث گزاف نیست اگر گفته شود اگر شاخصترین نشریۀ ادبی و هنری نباشد در زمرۀ سه مجلۀ اصلی جریان ادبیات و هنر است.
تجریه در دورۀ جدید چند بخش تازه اضافه کرده از جمله «مطالعات ایرانی» و « هنر زندگی» و هر چند در نگاه اول پرداختن به مرگ ذیل عنوان هنر زندگی پارادوکسیکال به نظر میرسد اما وقتی این مقالات را میخوانیم درمییابیم که با اندیشیدن به مرگ قدر زندگی را بیشتر میتوان دریافت. کما اینکه معصومه اسماعیلی (روزنامهنگار) مقالۀ خود را با نقلی از رولومی به پایان میرساند: «چنان زندگی کنید که هر چه خوشی میتوانید در طول زندگی از جهان بگیرید و هر چه می توانید به جهان خوبی بدهید... اگر تمام زندگیتان اینگونه باشد وقتی فرشتۀ مرگ به سراغتان میآید یک سرزمین سوخته به او تعلق میگیرد! و دست آخر با شعر سهراب سپهری تمام میکند: و نترسیم از مرگ، مرگ پایان کبوتر نیست.»
میزگرد تجربه با دو عکاس خبری (مجید سعیدی و آرش خاموشی) هم خواندنی است هر چند یأس مجید سعیدی پس از سالها کار عکاسی خبری در داخل و خارج، تلخ است: «من آیندهای برای مطبوعات و رشد عکاسی ایران نمیبینم و احساس میکنم در جایی متوقف شدهایم و مدام پسرفت میکنیم زیرا دولتها با هر اطلاعات و جریانی برخورد امنیتی میکنند. زیرا هیچ حقی انگار برای مردم قایل نیستند و اکثریت مردم نیز دیگر به رسانههای داخلی اطمینان ندارند.»
وقتی قیمت یک پیتزای قابل قبول به 150 هزار تومان رسیده مجلهای با نصف این قیمت که یک ماه میتوان با آن سرگرم بود و در هر فرصت خاصه در زمانهای انتظار در دست گرفت بهای زیادی نیست. هر چند هنوز جای خالی داستان و شعر در دورۀ جدید تجربه احساس میشود اگرچه پژمان موسوی سردبیر و روزنامهنگاری که به صورتی کاملا حرفهای به کار خود میپردازد معتقد است تجربه نمیخواهد جای کتاب را بگیرد و به داستان توجه دارد منتها با معرفی رمانها و گفتوگو با نویسندگان یا با شاعران چندان که درشمارۀ قبل، جلد به سید علی صالحی اختصاص داشت.
هنر بزرگ تجربه در این است که در روزگار افول و عسرت مطبوعات و ادبیات و هنر این چراغها را روشن نگاه داشته است. هم چراغ عمر علی نصیریان روشن بماناد و هم چراغ مجلات مستقل.