عصر ایران - تاچریسم (Thatcherism) اصطلاحی است مأخوذ از نام مارگارت تاچر نخستوزیر بریتانیا در فاصلۀ سالهای 1979 تا 1990. تاچریسم نظریات، خط مشیها و روشهای سیاسی و سیاست های اقتصادی وی را در بر میگیرد.
پیش از روی کار آمدن تاچر، بریتانیا با کاهش رشد اقتصادی، عدم کارایی تجارت، کاهش تولید، کاهش سرمایهگذاری، افزایش تورم، افزایش بیکاری و اعتصاب در رشتههای صنعتی مواجه بود.
تاچر تصمیم گرفت با اتخاذ یک سیاست چندجانبه متضمن سیاست پولی (کنترل عرضۀ پول برای کاهش تورم)، خصوصی کردن صنایع دولتی، کاهش هزینههای دولتی، کاهش مالیاتها و حذف محدودیتهای سرمایهگذاریهای بخش خصوصی با معضلات فوق مبارزه کند.
اتخاذ سیاستهای مالی در دو سال اول حکومت تاچر، مخالفتهای فراوانی را برانگیخت. نرخ بیکاری همچنان بالا بود و محبوبیت وی نیز به پایینترین حد خود رسید.
عموم مردم بر این باور بودند که وی در دور بعدی انتخابات بازنده خواهد شد ولی بروز جنگ فالکلند (ژوئن 1982) که به پیروزی بریتانیا انجامید، از وی یک چهرۀ ضد کمونیست ساخت و تاچر از آن پس به "بانوی آهنین" شهرت پیدا کرد.
در انتخابات ژوئن 1983 تورم کاهش چشمگیری پیدا کرد ولی نرخ بیکاری از روند رو به رشدی برخوردار بود.
ادامۀ سیاستهای تاچر در برابر سوسیالیستها، خلع سلاح هستهای اعتصابات اتحادیههای کارگری و دولتهای جامعۀ اروپایی با موفقیت توام بود. تاچر به برنامههای خود در زمینۀ رفاه عمومی، خدمات بهداشتی و مالکیت خصوصی خانههای دولتی ادامه داد.
تاچریسم مخالف سوسیالیسم و دیریژیسم (اقتصاد ارشادی) بود و به عقیدۀ برخی از ناظران نشان از احتضار عمر سوسیالیسم در بریتانیا داشت. با این حال این عوامل موجب شدند تاچریسم به راه سقوط کشانده شود:
افزایش نرخ بهره به بیش از 15 درصد
افزایش نرخ تورم به بیش از 7ونیم درصد
اتخاذ سیاست انزواطلبی در بازار مشترک اروپا
تحولات اروپای شرقی
سقوط خدمات عمومی
طرحهای افراطی در ارائۀ خدمات بهداشت ملی
اصلاحات آموزشی در مدارس و دانشگاهها که نتایج مورد نظر را به بار نیاورد
ظهور تاچریسم معلول چپگرایی بود که با فروپاشی رژیمهای کمونیستی و نیز پایان دوران جنگ سرد، فلسفۀ وجودی خود را تا حد زیادی از دست داد و راه را برای پیروزی پیروزی تونی بلر (رهبر حزب کارگر) فراهم ساخت.
با این حال از کنار رفتن تاچر تا روی کار آمدن بلر، هفت سال طول کشید و طی این هفت سال نخستوزیر بریتانیا جان میجر رهبر جدید حزب محافظهکار بود که در نوامبر 1990 جانشین تاچر شده بود.
در واقع ابتدا تاچر ساقط شد و سپس تاچریسم. تاچر با همدستی اعضای حزبش، از رهبری حزب محافظهکار عزل شد. با روی کار آمدن جان میجر، تاچریسم نیز تا حدی تعدیل شد.با این حال حتی پس از روی کار آمدن دولت تونی بلر، که رهبر حزب کارگر بود، باز رگههایی از تاچریسم در سیاست و جامعۀ بریتانیا باقی ماند که مهمترین وجه آن انزواطلبی بریتانیاییها از اتحادیۀ اروپا بود.
رای مردم بریتانیا به خروج از اتحادیۀ اروپا در سال 2016 در واقع بازتولید شدیدتر یکی از گرایشهای تاچریسم بود. همچنین تداوم نئولیبرالیسم و تاثیرگذاری ایدئولوژی راست نو در فضای سیاسی و اجتماعی بریتانیا، یکی دیگر از وجوه تداوم تاچریسم در این کشور بوده است.
اما از حیث فرهنگ سیاسی و سیاستگذاریهای اقتصادی، تاچریسم با روی کار آمدن جان میجر و تونی بلر تضعیف شد. تاچر یک دیکتاتور در یک سیستم دموکراتیک بود. البته او در پی از بین بردن سیستم سیاسی دموکراتیک بریتانیا نبود ولی به عنوان رهبر حزب محافظهکار و نخستوزیر، رفتارش با اعضای حزب و کابینه، دیکتاتورمآبانه بود و در موارد متعددی در قبال مسائل مهم توام با اعراض از عقل جمعی بود.
پس از تاچر، امکان ظهور "نخستوزیری با مشت آهنین" از بین رفت چراکه فضای سیاسی بریتانیا دیگر تاب تحمل چنین شخصیت سیاسییی را نداشت. بنابراین تاچریسم از حیث فرهنگ سیاسی، با کنار رفتن تاچر تضعیف شد.
از حیث سیاستگذاریهای اقتصادی نیز با ظهور تونی بلر، که قائل به نوعی تلفیق بین لیبرالیسم و سوسیالیسم بود، تاچریسم تضعیف شد چراکه محتوای سیاست اقتصادی بلر، فاصلۀ قابل توجهی با راستگرایی اقتصادی یا لیبرالیسم عمیقا محافظهکارانۀ تاچر داشت.