۲۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۹۱۶۲۵
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۳ - ۰۴-۰۳-۱۴۰۲
کد ۸۹۱۶۲۵
انتشار: ۰۰:۴۳ - ۰۴-۰۳-۱۴۰۲

امروز با مولانا : دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم

امروز با مولانا : دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم
امروز با مولانا که مرغ لاهوتی گرفتار عشق است...

باز آمدم باز آمدم از پیش آن یار آمدم
در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم

شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم

آنجا روم آنجا روم بالا بدم بالا روم
بازم رهان بازم رهان کاینجا به زنهار آمدم

من مرغ لاهوتی بدم دیدی که ناسوتی شدم
دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

ما را به چشم سر مبین ما را به چشم سر ببین
آنجا بیا ما را ببین کآنجا سبکبار آمدم

از چار مادر برترم وز هفت آبا نیز هم
من گوهر کانی بدم کاینجا به دیدار آمدم

یارم به بازار آمده‌ست چالاک و هشیار آمده‌ست
ور نه به بازارم چه کار وی را طلبکار آمدم

ای شمس تبریزی نظر در کل عالم کی کنی
کاندر بیابان فنا جان و دل افگار آمدم

برچسب ها: مولانا ، شعر
ارسال به دوستان