عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - نظامیان گارد ریاست جمهوری در کشور آفریقایی نیجر روز چهارشنبه گذشته، " محمد بازوم " رئیس جمهوری را در کاخ ریاست جمهوری بازداشت و اندکی بعد اعلام کردند قدرت را در دست گرفته اند. آنها رئیس جمهوری ، دولت و همه نهادهای حکومتی مانند پارلمان را برکنار و منحل کردند.
کودتا سوژه بسیار جذاب خبرنگاران و روزنامه نگاران است. البته بستگی به موقعیت روزنامه نگاران این سوژه می تواند مهم هم باشد. مثلا برای خبرنگاران افریقایی، فرانسوی و اروپایی. در همین چند روز اخیر کشور نیجر ناگهان به صدر خبرهای جهان رفت چون در این کشور کودتا شده است. کودتا علاوه بر تازگی، ارزش خبری برخورد، اتفاق غیرعادی، تاثیرگذاری، شگفتی و جذابیت دارد.
می توان حدس زد خبرنگاران و سردبیران رسانه ها از شنیدن خبر کودتا خوشحال شدند چون نه تنها خود حادثه به شدت غیرعادی و غافلگیرکننده است و تبعات غیرعادی دارد بلکه درهای ابهام و سوال را برای روزهای آینده باز می کند و هیچ کس نمی داند چه می شود. رسانه ها و خبرنگاران در کشور محل کودتا پرکار و رسانه های جهانی بر این کشور متمرکز می شوند.
هر چقدر هم فکر کنیم کودتا پدیده ای متعلق به تاریخ گذشته است اما ناگهان از افریقا خبری از کودتا منتشر می شود تا یادآوری کند همچنان در قرن بیست و یکم با چنین پدیده زیرخاکی روبه رو هستیم. شنیدن هر خبر کودتا، ما را به دل تاریخ می برد.
کودتاچیان در نیجر هم به مانند دیگر کشورهای کودتایی، برای اعلام کودتا از تلویزیون دولتی استفاده و در سخنرانی زنده تلویزیونی برکناری رئیس جمهوری و دولت را اعلام کردند. بااین کار یعنی کودتا موفق شده و قدرت دست ماست. با وجود شبکه اجتماعی و اینترنت اما هنوز تلویزیون این رسانه سنتی همچنان جایگاه مهم خود را در کودتا حفظ کرده است. با این حال همین فیلم سخنرانی تلویزیونی اعلام کودتا در نیجر از طریق شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها دست به دست شد.
وقتی در تلویزیون، کودتا اعلام می شود یعنی رادیو تلویزیون هم در کنترل کودتاچیان است. اصولا در هر زورآزمایی داخلی در اختیار داشتن رادیو تلویزیون دولتی نشانه سلطه و چیرگی همان طرف است. قبل از اختراع تلویزیون، رادیو این جایگاه را داشت.
البته رئیس جمهوری برکنار شده نیجر (محمد بازوم) هم که تحت بازداشت کودتاچیان در کاخ ریاست جمهوری به سر می برد همچنان به اینترنت و تلفن دسترسی دارد و با انتشار توییت گفت که کودتا و کناره گیری از قدرت را قبول ندارد و مقاومت می کند. او توییت کرد که مردم کشورش "دستاوردهای دموکراسی را که به سختی کسب کرده اند؛ حفظ خواهند کرد. شهروندانی که به آزادی و دموکراسی ایمان دارند".
تا قبل از این گفته می شد کودتاها در افریقا از سوی قدرت های استعماری و اشغالگر قبلی با هدف حفظ منافع سابق این کشورها هدایت می شود. در راس آنها هم فرانسه و در رتبه های بعدی می توان به بلژیک و همکاری آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی اشاره کرد. حالا هم بازیگر جدیدی به نام روسیه وارد میدان شده است. در دو کودتای قبلی در افریقا ( کشورهای مالی و بورکینافاسو) روسیه زیرپوستی از کودتاچیان حمایت کرد. در هر دو کشور، کودتاچیان بعد از به دست گرفتن قدرت، نظامیان فرانسوی را از خاک خود اخراج و با شرکت ارتش خصوصی روسی واگنر قرارداد امضا کردند.
در کودتای فعلی در کشور نیجر هم حامیان کودتا در تجمعی که برگزار کردند پرچم روسیه را در دست گرفتند و همزمان پرچم فرانسه را آتش زدند. در دو کشور کودتایی قبلی هم اتفاقات مشابه یعنی آتش زدن پرچم فرانسه در تجمع افراد حامی کودتا انجام شد. به تازگی هم فایل صوتی از رهبر شرکت ارتش خصوصی واگنر منتشر شد که او کودتا در نیجر را مبارزه علیه استعمارگران توصیف و از آن حمایت کرده است. گرچه مقامات روسیه تاکنون اظهارنظری به سود کودتاچیان نداشته اند اما می توان حدس زد شخص پوتین و لاوروف از کودتا در نیجر و سقوط دولت نزدیک به فرانسه در این کشور خوشحال اند.
در دو سال اخیر در دو کشور همسایه نیجر یعنی بورکینافاسو و مالی کودتای نظامی موفقیت آمیز رخ داد. گرچه نیجر خود کشور کودتا خیزی است اما نمی توان سرایت جریان کودتا از مالی و بورکینافاسو به همسایه خود، نیجر را نادیده گرفت. هر سه کشور در جنوب صحرای بزرگ آفریقا (شمال مرکز افریقا) هستند. به دلیل شباهت گسترده با یکدیگر ( شرایط جغرافیایی، محصور در خشکی ، سابقه اشغال و استعمار فرانسه، وجود مناطق صحرایی گسترده و اکثریت جمعیت مسلمان با فرقه ها و مذاهب مشابه ) می توان گفت کودتا به نیجر از دو همسایه اش سرایت کرد.
البته سرایت یک پدیده سیاسی در میان کشورهای شبیه قبلا هم بارها رخ داده است. به عنوان مثال بین سال های 1952 تا 1963 در 4 کشور عربی کودتا رخ داد.
در سال 1952 جمعی از افسران ارتش مصر از جمله جمال عبدالناصر و انورسادات علیه پادشاه وقت (ملک فاروق) کودتا کردند و نظام سلطنتی را برچیدند. در سال 1958 هم نظامیان در عراق، با حمله به قصر ال، ملک فیصل 23 ساله را به همراه ولیعهد (عبدالاله) و نخست وزیر (نوری سعید) کشتند و به سلطنت هاشمی در عراق پایان دادند و جمهوری تاسیس کردند.
فیصل دوم پادشاه عراق ( سمت چپ ) در کنار ولیعهد " عبدالاله " - هر دو در کودتای 1958 نظامیان معروف به "افسران آزاد" (به رهبری عبدالکریم قاسم و عبدالسلام عارف) کشته شدند تا حکومت پادشاهی هاشمی عراق پایان یابد و جمهوری در این کشور آغاز شود.
در سال 1962 هم ارتش لیبی به رهبری سرهنگ قذافی علیه ملک ادریس پادشاه وقت لیبی کودتا کرد و 42 سال در راس قدرت ماند. او هم مانند فرماندهان ارتش مصر و عراق، کودتا را "انقلاب" نام گذاری کردند. در سال 1963 هم حافظ اسد وزیر دفاع و عضو ارشد رهبری حزب بعث سوریه علیه رئیس جمهوری وقت (نورالدین الاتاسی) کودتا کرد و قدرت را تا سال 2000 (هنگام مرگ) در دست داشت. در سوریه هم این کودتا به عنوان "جنبش تصحیح" نامگذاری و توصیف می شود.
در بهار عربی سال 2011 انقلاب و اعتراضات مردمی از تونس شروع و به مصر و لیبی و سپس به تعدادی از کشورهای عربی خاورمیانه سرایت کرد.
سخنرانی تلویزیونی اعلام کودتا در کشور افریقایی مالی در سال 2020
کودتا و منع کودتا هم یکی از دغدغه های حکومت ها از قبل تاکنون بوده است. در نیجر کودتا از سوی گارد ریاست جمهوری صورت گرفت. این برای چندمین بار است که فرمانده گارد در نیجر دست به کودتا می زند. برای حفاظت از جان رئیس جمهوری یا پادشاه گارد ریاست جمهوری یا گارد پادشاهی تاسیس می کنند. یکی از وظایف این گارد مقابله با کودتای احتمالی است به همین دلیل به عنوان نیروی موازی با ارتش تشکیل می شود و رئیس جمهوری یا پادشاه فرمانده آن را مستقیم منصوب می کند و زیرنظر دارد.
اما وقتی این گارد خود دست به کودتا بزند چه می توان کرد؟ راه حل یاسر عرفات رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تشکیل چند سرویس امنیتی و نظامی موازی بود تا مواظب یکدیگر باشند. راه حل دیگر که در برخی کشورهای جنوب خلیج فارس اجرا می شود این است که اعضای ارشد خانواده حاکم به دوره های آموزش نظامی اعزام می شوند و در ارتش رشد می کنند و به سطح بالا می رسند. سپس این فرماندهان نظامی در سمت های کلیدی از جمله حاکم و پادشاه منصوب می شود.
یعنی عملا حاکم یا امیر کشور، عضو خانواده حاکم و همزمان در ارتش و نیروهای مسلح رشد کرده و یک نظامی است. راه حل دیگر این است که ارتش زیر نظر مستقیم پادشاه یا حاکم اداره می شود. کشور وزیر دفاع ندارند و شخص پادشاه، همزمان وزیر دفاع هم هست.
سلطان قابوس و سلطان هیثم پادشاهان گذشته و فعلی خود با حفظ سمت، وزیر دفاع هم بودند. در امارات هم رئیس دولت (شیخ محمد بن زاید) نظامی و خلبان نیروی هوایی است و عالی ترین سمت فرماندهی نیروهای مسلح این کشور را در دست دارد. در امارات حاکم دبی (شیخ محمد بن راشد) هم خود یک نظامی است و همزمان با سمت نخست وزیر امارات، سمت وزیر دفاع را برعهده دارد.
سخنرانی تلویزیونی اعلام کودتا در کشور بورکینافاسو در سال 2020
با این حال هیچ راهی برای تضمین جلوگیری از کودتای نظامیان وجود ندارد. جهان توسعه یافته راه حل را تقویت جامعه مدنی یعنی پخش کردن قدرت در جامعه و نمایندگان مردم دانسته است. در خاورمیانه به عنوان مثال بزرگترین و قوی ترین جامعه مدنی را لبنان دارد و هیچ کس نمی تواند کودتا در این کشور را حتی تصور کند. علاوه بر این تاکید بر جدایی نظامیان از فعالیت و ابراز نظر سیاسی، منع هر گونه فعالیت سیاسی از سوی نظامیان و تعهد نظامیان و نیروهای مسلح به کشور و قانون اساسی است. اداره نهادهای نظامی زیرنظر افراد غیرنظامی از دیگر سازوکارهاست.
در نمونه ترکیه هم وقتی جمعی از نظامیان ارتش در سال 2016 علیه حکومت اردوغان رئیس جمهوری دست به کودتا زدند دولت اردوغان توانست با استفاده از نیروی پلیس که زیرمجموعه وزارت کشور است آنها را سرکوب کند گرچه فراخوان اردوغان و درخواست از مردم و حامیان برای حضور در خیابان ها و پاسخ مثبت به این دعوت، نقش اصلی را در شکست کودتا ایفا کرد.
از زمان کودتا در نیجر در روز چهارشنبه گذشته تاکنون هیچ کشوری حکومت کودتا را به رسمیت نشناخته است. اتحادیه افریقا هم تهدید کرده عضویت این کشور در اتحادیه را تعلیق می کند اما هیچ یک باعث نمی شود کودتاچیان از راه رفته برگردند چرا که وقتی می بینند دولت طالبان بدون هیچ مشروعیت بین المللی بدون اینکه هیچ کشوری آنها را به رسمیت بشناسد در حال اداره کشور افغانستان است با خود خواهند گفت ما هم می توانیم.
تهدید "خودداری از به رسمیت شناختن" دولت کودتا هم روز به روز در حال رنگ باختن است چرا که همسایگان، کشورهای منطقه و قدرت های جهانی دنبال تعامل و برقراری ارتباط هستند. احتمال سرنگونی دولت به دلیل به رسمیت نشناختن اندک است گرچه موضوع بسیار مهمی است. با این حال تاثیرگذاری ابراز خودداری از به رسمیت شناختن، کارایی خود را از دست داده است.
نقشه سه کشور همسایه نیجر مالی بورکینافاسو - هر سه در مدت 3 سال شاهد کودتا بودند
هیچ منطقه ای در جهان به مانند افریقا شاهد تکرار کودتا نیست تا جایی که می رود به اتفاق عادی در این قاره تبدیل شود. بسیاری از کشورهای افریقایی با کارنامه مملو از کودتا روبه رو هستند. نیجر در 63 سال حیات جدید خود بعد از استقلال از اشغال فرانسه، شاهد 5 کودتای موفق بود. در سودان 15 مرتبه تلاش برای کودتا ثبت شده است. در بروندی و بورکینافاسو 11 اقدام به کودتا و گینه دو اقدام به کودتا بخشی از سابقه کودتا در افریقاست.
کشورهای آزاد شده از اشغال و استعمار فرانسه در مقایسه با کشورهای رها شده از سلطه اشغال و استعمار انگلیس، کودتاهای بیشتری به خود دیده اند. گرچه برای نقض این سخن شمردن کودتاها در پاکستان و مصر و سودان کفایت می کند اما قابل مقایسه با کشورهایی با سابقه اشغال فرانسه نیست. بخشی از دلیل کودتاها را می توان به شدت نابودی زیرساخت های اجتماعی – فرهنگی کشورها از جمله زبان های بومی مرتبط کرد. علاوه بر این، در این کشورها بعد از استقلال از فرانسه، به تبعیت از فرانسه، جمهوری تاسیس شد در حالی که بافت اجتماعی و جوامع با اکثریت جمعیت روستایی و سلسله مراتبی ظرفیت جمهوری را ندارند.
فرانسه در مقایسه با انگلیس، به کشورهای تحت اشغال خود خودمختاری کمتری می دهد و این کشورها بعد از استقلال، با عدم توازن قدرت در کنار دخالت های فرانسه و دیگر قدرت های غربی روبه رو می شوند.
در ایران معاصر می توان اولین کودتا را اقدام محمد علی شاه قاجار در به توپ بستن مجلس به وسیله نظامیان روس به فرماندهی ولادیمیر لیاخوف در 21 تیر 1287 دانست. به دنبال این حادثه، منحل کردن پارلمان و دستگیری و اعدام شماری از نمایندگان و روزنامه نگاران برجسته و مخالف روی داد. هدف از این اقدام، شکست مشروطه خواهان و تعطیل کردن تغییراتی بود که بعد از انقلاب مشروطه به وجود آمد و در راس آنها می توان به سلب حق قانون گذاری از پادشاه و سپردن آن به نمایندگان مردم در پارلمان اشاره کرد. گرچه از این حادثه با نام کودتا یاد نمی شود و به "یوم التوپ" یا حادثه به توپ بستن مجلس معروف است.
در 3 اسفند 1299 هم رضاخان میرپنج فرماندهی کودتا در حکومت پادشاهی احمدشاه قاجار را برعهده داشت. کودتا موفق بود. کودتاچیان البته پادشاه را کنار نزدند بلکه او را مجبور کردند سیدضیا الدین طباطبایی را به عنوان نخست وزیر و رضاخان را به عنوان فرمانده کل قوا منصوب کند. جالب اینکه متن اعلامیه کودتا در سال 1299 (حدود 103 سال قبل) با بیانیه کودتاچیان امروز نیجر شباهت هایی دارد. مهمترینش هم برقراری منع آمد و شد و تعطیلی ادارات و نهادهای دولتی است.
از همه معروف تر البته کودتای 28 مرداد 1332 است که ارتش ایران با همکاری سرویس های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا ، محمد مصدق نخست وزیر را از قدرت کنار زد و محمد رضا پهلوی که به ایتالیا فرار کرده بود بازگشت و به حکمرانی خود تا سال 57 ادامه داد. گرچه درباره توصیف کودتا و دخالت امریکا تردیدهایی مطرح می شود.
واقعیت تلخی است که در تاریخ این سرزمین ثبت شده است هرچند
بازگو کردن آن به مذاق طرفداران روسیه خوش نیاید.ضمنا تنها
کشوری که توانسته در تاریخ معاصر قسمتهای زیادی از ایران را
تصرف نموده و به خاک خود اضافه کند، روسیه بوده است.
درود بر پوتین
1- موضوعات زرد مورد انتخابت نیست.
2- از بازی با واژگان برای محتواسازی کاذب استفاده نمیکنی.
3- برای عکسهایت متن، و برای گویایی متن عکس میگذاری.
5- کلمات و جملات را لینکپذیر میآوری.
4- نظرات منتقد و مخالف را هم منتشر میکنی.
6- با پراکندهگویی و ارتباطسازی بین گودرز و شقایق و تکینگی حول مسائل حزبی و صنفی محتوای مهمل نمیبافی.
خلاصه، بر خلاف برخی همکارانت در عصر ایران، به قول حافظ، لطفاً بدین راه و روش میرو ...