۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۰۹۰۰۸
تعداد نظرات: ۱۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۴ - ۰۷-۰۷-۱۴۰۲
کد ۹۰۹۰۰۸
انتشار: ۱۴:۱۴ - ۰۷-۰۷-۱۴۰۲

تصویر زرین‌کوب در شهر؛ نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب؟/ خاطره تلخ «هویت» که «هوئیت» بود!

تصویر زرین‌کوب در شهر؛ نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب؟/ خاطره تلخ «هویت» که «هوئیت» بود!
جلب توجه به این خاطر که اواخر سال ۱۳۷۴ تلویزیون به قصد تخریب چهره های فرهنگی دست به تولید و پخش برنامه موهن «هویت» زد که به قدری چندش آور و پلشت بود که هیچ کس حاضر نشد مسوولیت آن را بر عهده گیرد و خود استاد گفت: این هویت نبود، «هوئیت» بود.

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اگر ساکن تهران باشید در هفته نخست مهرماه در سطح شهر دیده‌اید که سازمان زیباسازی شهرداری تهران با قرار دادن تصاویر شماری از مشاهیر بر روی جلد کتاب‌های درسی هم خواسته حال‌و‌هوای متفاوتی به شهر دهد و هم «مهر» را با مهر به معنی مهربانی معنی کند.

   مهر یکی از محبوب‌ترین واژگان زبان پارسی است. نخست به این سبب که به معنی خورشید است و می‌دانیم که خورشید در فرهنگ باستانی ایران چه جایگاه درخوری داشته و ایرانیان پیش از گرویدن به آیین زرتشت پیرو میتراییسم یا آیین مهر بودند.  دلیل دیگر همان دوست داشتن و محبت و نیز نخستین ماه فصل پاییز یا خزان که مورد علاقه شاعران بوده است. در کلاسیک ها منوچهری دامغانی با مسمط مشهور:

 خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است...

 از میان نوسرایان هم مهدی اخوان ثالث:

  باغ بی‌برگی
  خنده‌اش خونی است اشک‌آمیز
  جاودان بر اسب یال‌افشان زردش می‌چمد در آن
  پادشاه فصل‌ها ، پاییز

   در گاه‌شماری باستانی روز تلاقی با نام ماه را جشن می‌گرفتند و «مهرگان» چنان جشنی بوده که در زبان عربی به معنی مطلق جشن به کار می‌رود: مهرجان.

   پس تا اینجا همین که شهرداری ایدیولوژیک و انقلابی سراغ مفهوم ملی و شحصیت‌های فرهنگی رفته جای قدردانی دارد و باید دید از مهرگان هم یاد می‌کنند یا نه.

   تصاویر انتخاب شده از این قرار است: محسن قرائتی، مرتضی آوینی، مجید شهریاری، مجید سمیعی، عبدالحسین زرین کوب، پروین اعتصامی و احتمالا چند نفر دیگر که نویسنده این سطور ندیده یا جایی نخوانده است.

 جدای جنبه قدردانی که در بالا آمد چند نکته را می‌توان به بهانه این ابتکار یادآور شد:

  ۱. در این مجموعه جای خالی مریم میرزاخانی به شدت احساس می‌شود و طبیعی است که بهترین گزینه بود روی جلد کتاب ریاضی. هم برگزیده المپیاد دانش‌آموزی بود و هم به استادی معتبرترین دانشگاه‌ها در آمریکا رسید و مهم‌تر از همه به دریافت مدال فیلدز در ریاضیات نایل آمد که برای توضیح اعتبار آن ار توصیف «نوبل ریاضی» استفاده می‌شود هر چند می‌دانیم نوبل در ریاضیات جایزه نمی‌دهد.

 مشخص نیست به خاطر پوشش مو از نام و تصویر او گذشته اند یا چون مهاجرت کرده بود؟ همفکران مدیریت کنونی شهرداری البته پیش از این در همایش زنان تاثیرگذار هم نام و تصویر او را نادیده انگاشتند.

 ۲. انتخاب پرفسور مجید سمیعی برای جلد کتاب زیست‌شناسی بیش از آن که به دلایل علمی منتسب شود با انگیزه‌های سیاسی هم تصور شد. چرا که از سال ۹۶ که مرحوم هاشمی شاهرودی هم زمان با اعتراضات دی ماه در کلینیک او در هانوفر آلمان بستری شد در سیبل حملات رسانه‌ای قرار گرفته و متهم به دریافت امکانات شده است هر چند توضیح داده شده زمین مورد نظر در تهران به قضد احداث یک خیریه بوده است.

 ۳. بیش از هر تصویر دیگری دکتر عبدالحسین زرین‌کوب جلب توجه می‌کند. نه به این خاطر که شایسته نبوده که کیست که بتواند بر جایگاه علمی و ادبی و فرهنگی او خدشه و تردید وارد کند؟ برخی دکتر زرین‌کوب را برجسته ترین شخصیت فرهنگ و ادبیات ایران در تاریخ معاصر می‌دانند و بعضی این عنوان را به دکتر احسان یارشاطر اختصاص می‌دهند (به خاطر دایره المعارف ایرانیکا) و دکتر زرین‌کوب را در مرتبه بعد می‌نشانند.

   جلب توجه به این خاطر که اواخر سال ۱۳۷۴ تلویزیون به قصد تخریب چهره‌های فرهنگی دست به تولید و پخش برنامه موهن «هویت» زد که به قدری چندش آور و پلشت بود که هیچ کس حاضر نیست مسوولیت آن را بر عهده گیرد.

  احمد پورنجاتی معاون وقت سیمای صدا وسیما به همین خاطر کناره گرفت و به دندان‌پزشکی خود بازگشت و مهدی خزعلی که کتاب آن را منتشر کرد بعدها از آن اعلام برائت کرد و دکتر علی لاریجانی به خاطر مورد خاص دکتر زرین‌کوب در جریان فعالیت های انتخاباتی سال ۱۳۸۴ رسما عذرخواهی کرد و احتمالا انتخاب همسرشان خانم دکتر قمر آریان به عنوان چهره ماندگار برای جبران آن کار بوده است.

  خود استاد البته گفت: این هویت نبود، «هوئیت» بود. [‌هو کردن اهل فرهنگ و ادب]. حالا تصویر عبدالحسین زرین‌کوب در جای جای شهر نصب شده ربع قرن بعد از آن که غم‌گنانه از آن همه بی مهری و قدرناشناسی چشم از جهان بست.

 ۴. راستی اگر روی جلد کتاب‌های درسی باید تصاویر دانشمندان و ادیبان قرار گیرد چرا روی جلد کتاب ریاضی ششم دبستان تصویر ساحل دریاست؟ با جغرافیا اشتباه گرفته‌اند یا غرض این است که محصل سنگ‌های ساحل را بشمارد؟!

 ۵. آن قدر یک موسسه کمک آموزشی از تصویر دکتر محمود حسابی استفاده کرد که احتمالا سازمان زیباسازی احساس کرد اگر آن را هم بیاورند تبلیغ «گاج» محسوب خواهد شد. ابتکار این موسسه البته جالب بود و به مرحوم حسابی هم بسنده نکرد و اینشتین هم بود. هر چند دکتر رضا منصوری اول بار در گفت‌و‌گو با عصر ایران به نقد افسانه‌پردازی‌های فرزند دکتر حسابی پرداخت و داستان‌های ارتباط ایشان با اینشتین و مثلا حضور پای سفره هفت سین را نادرست خواند و گفت دکتر حسابی بنیان‌گذار آزمایشگاه‌های فیزیک دانشگاه‌ها بوده. نه فراتر از آن نه فروتر و خدمات گسترده علمی و آموزشی داشته اما پاره ای از آنچه درباره او گفته شده ساختگی است.


۶. قصد ندارم این یادداشت سیاسی باشد. به همین خاطر در استقبال از حرکتی که انجام شده سراغ چند اثر خاطره‌ساز در نسل های پیاپی در کتاب های درسی می‌رویم و کاش تصویر آنان هم اضافه می‌شد یا در سال‌های بعد در نظر گرفته شوند و البته نمی‌دانم این گنجینه های فرهنگی را از کتاب‌های درسی حذف کرده‌اند یا همچنان مانده است. اگر نیست زهی بی‌سلیقگی و خیال خام که اگر قرار بود با القائات پیاپی و بمباردمان صدا وسیما بچه‌ها مطابق  سلیقه رسمی پرورش پیداکنند این همه فاصله فکری را شاهد نبودیم و اگر هست خدا را شکر که سر سوزن ذوقی باقی است!

عباس یمینی شریف: من یار مهربانم/ دانا و خوش زبانم...

حبیب یغمایی: زاغکی قالب پنیری دید/ به دهن برگرفت و زود پرید...

ابوالقاسم حالت: ای مادر عزیز که جانم فدای تو/ مهربانی و لطف و صفای تو

ملک الشعرای بهار: برو کار می کن مگو چیست کار/ که سرمایه جاودانی است کار

گلچین گیلانی (دکتر مجد میر فخرایی): با زباران با ترانه/ با گهرهای فراوان می خورد بر بام خانه

جعفر ابراهیمی (شاهد): خوشا به حالت ای روستایی/ چه شاد و خرم چه باصفایی

 

 

 

 

 

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۷
در انتظار بررسی: ۳۶
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
1
0
البته با احترام به خانم میرزاخانی وقعاً هم به نظر من جای تصویر ایشان روی جلد کتاب ریاضی نیست. به همان دلیل مهاجرت. واقعاً می‌خواهیم به دانش‌آموزانمان چه پیامی را منتقل کنیم؟ خوب درس بخوانید تا بتوانید بروید خارج؟ این همه بیلبورد و غیره در سطح شهر هست که می‌شود تصویر ایشان را گذاشت. این همه کوچه و خیابان هست که می‌تواند به اسم ایشان باشد. ولی بهتر است مهاجرت را روی جلد کتاب درسی تبلیغ نکنیم.
ناشناس
Netherlands
۱۴:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
1-درریاضی شاید نام شهریاری اگر درست درخاطرم مانده باشد را باید بیاورند2-ابوالقاسم حالت شعرهای طنزی در مجله توفیق مینوشت وبسیارهم خوش ذوق بود.سرود ایران هم ازاوست.3-احسان یارشاطر درمصاحبه ای گفته بود هرروز صبح زود بیدارمیشود وتاعصر برروی ایرانیکا کارمیکند.4-نکته زیاد دارم حالش را ندارم بنویسم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
0
آقای خدیر شما میدونید تغییر از کجا شروع می شود؟
راه حل کاهش مشکلات کاری و افزایش بهره وری در دستان شماست.
بله! تغییر از اینجا شروع می شود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
دست شما درد نکند. سپاس
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
ملك الشعراى بهار: جدا شد يكى چشمه از كوهسار- به ره گشت ناگه به سنگى دچار- ...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
چقدر کتابهای فارسی و شعرهایش را دوست داشتم.دبیرستان هم ادبیات و باز هم شعرهایش .ما با این شعر ها و داستانهای لطیف بزرگ شدیم .بیچاره بچه های پس از انقلاب که از کودکی با جنگ و فلسطین و ارمانم شهادت بزرگ شدند و میشوند و نتیجه‌اش شده اینهمه پرخاشگری و هزار تا به هنجاری دیگر....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
شعر زاغکی قالب پنیری دید و شعر باز باران با ترانه، خوشبختانه در کتاب فارسی سال چهارم دبستان چاپ امسال هم موجوداست.
حامد شمس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
در مورد مریم میرزاخانی، شاعر چه قشنگ سروده: از شمار دو چشم یک تن کم / وز شمار خرد هزاران بیش
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
زنده ایشون خوب نبود ولی مرده ایشان بدرد می خورد!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
1
ممنون آقای خدیر که از لابه لای مقالات شما هزار نکته ناشنیده و نادانسته می یابیم.
مسلم کارگر
Sweden
۱۹:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
0
0
جناب خدیر، سلامی از جانب یک هموطن گرفتار در غربت.
مقاله جنابعالی را در مورد استاد زرین کوب خواندم. دست مریزاد. ولی آنجائی که از زمینی شریف، ملک الشعرا بهار، گلچین گیلانی و یغما یاد کردی که بسیار هم بجا است، نباید یادی از سیاوش کسرائی و منظومه آرش و غزل برای درخت هم می کردی. البته شاید حق داشته باشی محافظه کاری کنی. والا متهم می شوی به توده ای بودن
عصر ایران متن بر اساس تصاویری بود که شهرداری نصب کرده ولی در پایان بله. شعر آرش سیاوش کسرایی جاودانه سات و در نشوته های دیگر اشاره شده است:
اری آری زندگی زیباست/ زندگی آتشگهی دینده پابرجاست.... اگر قرار بر ملاحظه مورد اشاره شما بود طبعا از مرتضی کیوان نباید یاد می کردیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
1
0
جایگاه علمی دکتر مجید سمیعی را به سیاست تنزل ندهید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۷
1
0
حالا سال ۷۴ یه نفر یه اشتباهی کرده الان باید شهرداری هم پای اون اشتباه وایسه؟
صالحی
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
1
0
زرین کوب باستانگرا و و نمک پرورده سلطنت و شاه و بود ‌
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
0
1
بسیار عالی و زیبا و سرشار از احساس . سپاس از جناب خدیر با قلم زیبایشان.
مسلم
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
0
1
زیبا بود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
0
1
دست شما درد نکنه عالی بود .