عصر ایران؛ اهورا جهانیان - در مستند جدیدی که از زندگی پپ گواردیولا منتشر شده، خاویر سالا آی مارتین، عضو سابق هیأت مدیرۀ بارسلونا، روایت میکند که لیونل مسی در آغاز حضورش در تیم اصلی بارسا، تحت تاثیر سبک زندگی رونالدینیو قرار گرفته بود.
رونالدینیو مثل مارادونا، نابغهای بود که عادت داشت به خوشگذرانیهای شبانه و بیدار ماندن تا پاسی از شب. او از سال 2003 تا 2008 بازیکن بارسلونا بود. وقتی بارسا را ترک کرد، 28 ساله بود. عمر مفید فوتبالش هم حداکثر در 31 سالگی به پایان رسید. یعنی سال 2011 که از میلان جدا شد. اگرچه در میلان دقیقا به علت سبک زندگی شخصیاش، آن فروغ و درخشش بارسا را نداشت.
رونالدینیو بیتردید بهترین دریبلزن تاریخ فوتبال است. اگر دریبلهای او را با مسی و مارادونا و پله و رونالدو نازاریا مقایسه کنیم، بوضوح پیداست که او با هنرمندی بیشتری بازیکنان حریف را دریبل میزد و بیدلیل نبود که به او میگفتند "شاعرِ فوتبال".
رونالدینیو در 22 سالگی با برزیل قهرمان جهان شد. از 21 تا 23 سالگی در پاری سن ژرمن خوش میدرخشید و سپس به بارسا آمد و چند سال طلایی را در این باشگاه پشت سر گذاشت. او اگر جور دیگری زندگی میکرد، میتوانست دست کم تا 34 سالگی در بارسلونا یا میلان با بالاترین کیفیت خودش بازی کند.
ولی نابغۀ برزیلی زود اشباع شد. جام جهانی و توپ طلا را برده بود و دنیا بابت آن نمایش شگفتانگیزش در بارسلونا، او را به قدر پرستش تحسین کرده بود. او از فوتبال لذت میبرد و لذت برایش مهمتر از افتخار بود. در زندگی شخصی هم لذت برایش مهمتر از موفقیت و سلامتی بود.
با توجه به نکتهای که خاویر سالا آی مارتین دربارۀ رونالدینیو و مسی گفته، باید گفت مسی شانس آورد که گواردیولا عذر رونالدینیو را خواست و رک و راست به او گفت که بهتر است به تیم دیگری برود بلکه بتواند فرم و کیفیت سابقش را بدست آورد.
رونالدینیو در سال آخر حضورش در بارسلونا، غرق خوشگذرانیهای شبانهاش بود و نتوانست مثل چهار سال قبلی، بازیکنی درخشان و موثر باشد. او در آن سال فقط 26 بار برای بارسا به میدان رفت.
او گزینۀ مناسبی هم برای سبک بازی مد نظر گواردیولا بود. پپ اول از همه به بازیکنان تکنیکی نیاز داشت و رونالدینیو خدای تکنیک بود. اما گواردیولا میدانست که رونالدینیو در بارسا به ته خط رسیده و دیگر انگیزهای برای انجام کارهای بزرگ ندارد. او میخواست مسی بازیکن کلیدی تیمش باشد. پشت سر مسی هم حضور ژاوی و اینیستا کافی بود تا تیکیتاکای پپ درست از آب درآید.
اگرچه مسی بابت دوران کوتاه همبازی بودنش با رونالدینیو اظهار تاسف کرده، ولی شاید خیر او در رفتن رونالدینیو از بارسا بوده. به قول معروف: عسی أَن تَکرَهوا شَیئاً و هُوَ خیرٌ لکم (چه بسا چیزی را ناخوش داشته باشید و آن به سود شما باشد/ سورۀ بقره، آیۀ 216)
مسی از 17 سالگی (2004) وارد تیم اصلی بارسلونا شد و یکسال بعد، تیم بی بارسلونا را ترک کرد و عضو کامل تیم اصلی بارسا شد. یعنی آشنایی مستقیم و رو در روی او با رونالدینیو از هفده سالگی شروع شد و تا 21 سالگی که رونالدینیو از بارسا رفت، ادامه داشت.
مارادونا از 22 سالگی به بارسلونا پیوست و طی آن دو سالی که بازیکن بارسا بود، در حشر و نشر با رفقایش در شهر بارسلون، کوکائین کشیدن را آغاز کرد. اگر او دوستان بهتر و ارادۀ قویتری داشت، در بارسلون کوکائینی نمیشد و پا در راهی نمیگذاشت که عمر مفید فوتبالش در آغاز سال 1991 تمام شود.
در جام جهانی 1990، چهرۀ مارادونا چهرۀ یک معتاد خسته بود که پس از شش سال مصرف روزافزون کوکائین، دیگر از آن شادابی و طراوت پیشین در چهرهاش خبری نبود و بدنش هم بدن یک آدم سی ساله نبود. زیدان در 334 سالگی (جام جهانی 2006) سرحالتر از مارادونای سی ساله بود.
کسانی که مارادونا را به سمت عیاشی و از دست رفتن تمرکزش بر فوتبال سوق دادند، شخصیتهای نامدار و جذابی هم نبودند. ولی رونالدینیو بیش از حد نامدار و جذاب بود. بنابراین او به رغم همۀ نکات تکنیکیای که احتمالا به مسی آموزش داده بود، یک بمب خطرناک بود در کنار لیونل مسی جوان.
معلوم نیست اگر رونالدینیو چند سال دیگر هم در بارسا میماند و دیدارهای هر روزۀ مسی با او ادامه مییافت، روزگار چه دامی بر سر راه ستارۀ جوان آرژانتینی پهن میکرد. ولی تقدیر با مسی مهربان بود و فرانک رایکارد، که شیفتۀ رونالدینیو بود، از مربیگری بارسلونا کنار رفت و گواردیولایی جانشین او شد که مقهور ستارۀ برزیلی نبود و انضباط و ممارست بازیکنانش برایش مهمتر از اسم و رسم آنها بود.
پس پپ درِ خروجی باشگاه را به نابغۀ برزیلی نشان داد و خواسته یا ناخواسته، نابغۀ جوان آرژانتینی را از گزندی جدی و محتمل در امان نگه داشت. اینکه مسی تحت تاثیر رونالدینیو در سالهای 2006 تا 2008 به خوشگذرانیهای شبانه مشغول بوده و سبک زندگی سخت و بسیار منضبط یک بازیکن حرفهای را رعایت نمیکرده، به خوبی نشان میدهد که اگر جادوگر در بارسا باقی مانده بود، ممکن بود مسی هم به سرنوشت مارادونا دچار شود.
ابتلا به سرنوشت مارادونا، یعنی هدر رفتن بخش بلندی از عمر درخشش یک نابغه. علاوه بر این، چنین بلا و ابتلایی در حکم باقی نماندن در یک تیم بزرگ به دلیل بیانضباطی بود. رونالدینیو بعد از دو سال و نیم حضور نه چندان موفق در میلان، از سال 2011 تا 2015 در تیمهای فلامینگو، اتلتیکو مینیرو، کرتارو و فلومینزه سرگردان بود.
نابغهای که میتوانست راحت تا سال 2014 (یعنی تا 34 سالگی) در بارسلونا بازی کند و بدرخشد و همان جا به فوتبالش خاتمه دهد، هفت سال پایانی فوتبالش را در پنج تیم سپری کرد و در هیچ کدام هم آن رونالدینیوی بارسا و پاری سن ژرمن نبود (مگر تا حدی در میلان).
این ناکامی و زودارضایی از کسب چند موفقیت مهم، محصول فقدان تفکر حرفهای بود. در غیاب چنین ذهنیتی، سبک زندگی فوتبالیست هم متناسب با سبک زندگی یک بازیکن حرفهای نخواهد بود. و رونالدینیو مثل مارادونا و چندین ستارۀ مشهور دنیای فوتبال دچار چنین سرنوشتی شد. کسانی مثل جرج بست و پل گاسکویین و ...
پل گاسکویین در اوج اعتیاد
برای یک ستارۀ مشهور فوتبال، قدرت مقاومت در برابر وسوسۀ خوشگذرانی، ثمرهاش تداوم موفقیت و مهمتر از آن، تداوم حضور در بالاترین سطح فوتبال جهان است. کریس رونالدو و مسی از چنین قدرتی برخوردار بودند ولی مارادونا و رونالدینیو نه.
کریس رونالدو از اعتیاد پدرش به الکل درس گرفته بود، مسی هم مربی مراقبی مثل گواردیولا داشت که با تیزهوشیاش دریافته بود که حضور رونالدینیو در کنار مسی، در مجموع به سود مسی نخواهد بود. چه در میدان مسابقه، چه بیرون میدان.
با رفتن رونالدینیو از بارسا، مسی بازیکن شماره یکِ بارسا شد و دوران شکوفاییاش به نحو ویژهای آغاز شد؛ چراکه تیم بارسا در خدمت او بود. گواردیولا بعدها داوید ویا را هم به لحاظ تاکتیکی فدای مسی کرد تا مسی مهاجم اصلی بارسا باشد. وگرنه ویا به عنوان مهاجم اصلی تیم ملی اسپانیا، باید همین نقش را در بارسا هم میداشت. ولی پپ این نقش را به مسی داد و ویا در حاشیه قرار گرفت.
اگر امروزه مسی کولهباری از گل بر شانه دارد و جزو مدعیان کسب عنوان بهترین گلزن تاریخ فوتبال است، علت اصلیاش این است که پپ او را 3-3-4 بارسا در جایگاه فوروارد مرکزی قرار داد تا در مرکز محوطۀ جریمۀ حریف، از او استفاده کند. جایگاهی که نتیجهاش گلزنیهای مکرر و روزافزون مسی در بارسلونای پپ گورادیولا بود. حتی زمانی که تیم پپ با سه مهاجم بازی نمیکرد، مسی در خط حمله گلزن اصلی تیم بود.
اما مهمترین نکته، ناشی از همان دیسیپلین و کلاس مربیگری گواردیولا است که سبب شد پپ رونالدینیو را از بارسا بیرون کند و شببیداریهای مسی و رونالدینیو و کلاً تاثیرپذیری مسی از سبک زندگی شخصی رونالدینیو خاتمه یابد. ختمی مبارک، که اجازه نداد مسی به راهی برود که مارادونا رفت.