به نقل از historydefined این مقاله به بررسی فاجعههای ساخته دست انسان در طول تاریخ میپردازد، از چرنوبیل تا ویرانی زیستمحیطی که توسط سد Three Gorges چین ایجاد شده است.
به گزارش پارسینه، در ساعات اولیه ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، جهان شاهد بدترین فاجعه هسته ای تاریخ در آن زمان در نیروگاه هسته ای چرنوبیل بود.
یک انفجار فاجعه بار در طول یک آزمایش ایمنی در راکتور شماره ۴ رخ داد و مقادیر زیادی از مواد رادیواکتیو را در جو منتشر کرد.
این فاجعه ناشی از نقصهای مهندسی و پروتکلهای ایمنی ناکافی، خطای انسانی و مخفی کاری بود که تخلیه ساکنان اطراف و واکنش بینالمللی را به تأخیر انداخت.
انفجار و آتش سوزی، ابری از امواج رادیواکتیو را به هوا پرتاب کرد و منطقه وسیعی از اروپا را آلوده کرد.
فوری ترین و مخرب ترین تاثیر را کارگران کارخانه و امدادگران اورژانس احساس کردند که بسیاری از آنها در معرض دوزهای کشنده تشعشع بودند. ساکنان پریپیات که از وخامت اوضاع بی خبر بودند به زندگی خود ادامه دادند تا اینکه تقریباً ۳۶ ساعت بعد تصمیم برای تخلیه شهر گرفته شد.
اثرات بلندمدت فاجعه چرنوبیل امروزه هم احساس می شود. منطقه اطراف که به عنوان منطقه محروم شناخته می شود، تا حد زیادی غیرقابل سکونت باقی مانده است و حیات وحش در آن به دلیل تشعشعات تغییرات قابل توجهی را تجربه کرده است.
این فاجعه همچنین به آسیب های زیست محیطی گسترده منجر شد و آلودگی رادیواکتیو بر خاک، آب و زندگی گیاهان تأثیر گذاشت.
چرنوبیل به عنوان یک زنگ خطر جدی در مورد خطرات بالقوه انرژی هستهای عمل کرد، زمانی که با نهایت احتیاط مدیریت نشود.
این امر باعث ارزیابی مجدد استانداردهای ایمنی هسته ای در سراسر جهان شد که به قوانین سختگیرانه تر و تمرکز بیشتر بر آمادگی در برابر بلایا منجر شد.
اکسون والدز یک نفتکش عظیم بود که عازم کالیفرنیا بود، که با فاجعه ای در سواحل آلاسکا مواجه شد.
کشتی حامل بیش از ۵۳ میلیون گالن نفت خام بود که هنگام برخورد با صخره های Bligh، بدنه آن نابود و فاجعه ای زیست محیطی در مقیاس بی سابقه ای رقم خورد.
عواقب فوری این نشت، قلب را آزار می دهد. نفت غلیظ و سمی خطوط ساحلی را پوشانده و حیات وحش را دسته دسته از بین برد. تخمین زده می شود که ۲۵۰۰۰۰ پرنده دریایی به همراه هزاران سمور سمور، فوک و تعداد بی شماری ماهی در پی آن تلف شدند.
نشت نفت اکسون والدز افکار عمومی را در مورد حفاظت از محیط زیست و پاسخگویی شرکت ها تحریک کرد. تلاشهای پاکسازی گسترده بود و هزاران کارگر را در طول چندین سال درگیر کرد، اما بازیابی محیطزیست کند و ناقص بود.
این حادثه، نارساییهای مقابله با نشت نفت و اقدامات پیشگیرانه را آشکار کرد که منجر به تغییرات قابل توجهی در قوانین و سیاستها، از جمله تصویب قانون آلودگی نفتی در سال ۱۹۹۰ شد.
اثرات دراز مدت نشت اکسون والدز برای چندین دهه باقی مانده است. مطالعات نشان داده است که نفت همچنان در محیط زیست باقی می ماند و بر سلامت اکوسیستم تأثیر می گذارد. جمعیت برخی از گونه های تحت تاثیر نشت هنوز به طور کامل بهبود نیافته اند.
فاجعه نیروگاه هسته ای فوکوشیما دایچی در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ آشکار شد.
در آن روز، ژاپن با یکی از ویرانگرترین فجایع طبیعی در تاریخ خود روبرو شد - زمین لرزه ای به بزرگی ۹ ریشتر و به دنبال آن یک سونامی عظیم.
این رویدادها مستقیماً تأسیسات فوکوشیما را تحت تأثیر قرار داد و منجر به خرابی شدید سیستم های خنک کننده آن و در نتیجه ذوب سه راکتور از شش راکتور آن شد. کارگران کارخانه، امدادگران اضطراری و مقامات دولتی به طور خستگی ناپذیری برای مهار انتشار مواد رادیواکتیو تلاش کردند.
تخلیه ده ها هزار نفر از ساکنان مناطق اطراف، عواقب وخیم ترکیب انرژی هسته ای با مناطق مستعد بلایای طبیعی را آشکار کرد.
در سالهای بعد، فاجعه فوکوشیما، کشورهای سراسر جهان را بر آن داشت تا استانداردهای ایمنی هستهای و قابلیتهای واکنش اضطراری خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند.
این فاجعه یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلکه یک فاجعه مداوم با پیامدهایی است که در مقیاس جهانی طنین انداز می شود.
جنگلزدایی جنگلهای بارانی آمازون، فاجعهای است که طی دههها رخ داده است و یکی از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی زمان ما را نشان میدهد.
آمازون که اغلب «ریههای زمین» نامیده میشود، نقش مهمی در جذب دیاکسید کربن و تولید اکسیژن بازی میکند و ادامه ویرانی، آن را به یک نگرانی فوری برای کل سیاره تبدیل میکند.
کشاورزی، به ویژه دامداری و کشت سویا، سهم عمده ای از جنگل زدایی در آمازون را تشکیل می دهند. این صنایع با پاکسازی مناطق وسیع جنگلی که هم توسط بازار داخلی و هم تقاضای قوی جهانی هدایت می شود، رشد می کنند.
برزیل به عنوان بزرگترین صادرکننده گوشت گاو در جهان و تولید کننده پیشرو سویا، بخش اعظم جنگل زدایی مستقیماً با این بخش ها مرتبط است.
پیامدهای جنگل زدایی آمازون بسیار فراتر از از بین رفتن فوری درختان است. جنگلهای بارانی یک مخزن کربن حیاتی است که با جذب میلیونها تن دیاکسید کربن سالانه، نقشی حیاتی در کاهش تغییرات آب و هوایی ایفا میکند.
تخریب آن نه تنها کربن ذخیره شده را آزاد می کند، بلکه ظرفیت جنگل را برای عمل به عنوان یک تنظیم کننده آب و هوای جهانی کاهش می دهد. علاوه بر این، تنوع زیستی آمازون بینظیر است و گونههای بیشماری به دلیل از بین رفتن زیستگاه با انقراض روبرو هستند
تاثیر بر جوامع بومی، که هزاران سال در هماهنگی با جنگل های بارانی زندگی کرده اند، ویرانگر است، زیرا جنگل زدایی فرهنگ، شیوه زندگی و بقای آنها را تهدید می کند.
از دهه ۱۹۸۰، آمازون شاهد از دست دادن بیش از ۸۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع از جنگل بوده است، منطقه ای بزرگتر از شیلی، که به افزایش قابل توجه گازهای گلخانه ای جهانی منجر شده است.
این جنگل زدایی توسط شبکه پیچیده ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تسهیل می شود، با فساد و نفوذ تجارت قوی کشاورزی و معدنی که اغلب تلاش ها برای اجرای حفاظت از محیط زیست را تضعیف می کند.
نشت نفت Deepwater Horizon در سال ۲۰۱۰ یکی از ویرانگرترین بلایای زیست محیطی در تاریخ ایالات متحده است که میلیون ها بشکه نفت را طی ۸۷ روز به خلیج مکزیک رها کرده است.
مقیاس و تأثیر این فاجعه اغلب با نشت اکسون والدز در سال ۱۹۸۹ مقایسه می شود، اما نشت Deepwater Horizon هم از نظر حجم و هم از نظر آسیب زیست محیطی از آن پیشی می گیرد و آن را به بزرگترین نشت نفت دریایی در تاریخ صنعت نفت تبدیل کرده است.
در این فاجعه، هزاران مایل از اقیانوس ها و اکوسیستم های ساحلی تحت تأثیر قرار گرفت.
این نشت نفت، زیستگاه های دریایی و حیات وحش را ویران کرد، خسارت اقتصادی شدیدی به صنایع ماهیگیری و گردشگری وارد کرد و نگرانی های بهداشتی قابل توجهی را در میان کارگران پاکسازی و ساکنان محلی ایجاد کرد.
مقیاس فاجعه باعث انتقادات گسترده ای از BP و شیوه های ایمنی صنعت نفت شد که منجر به تسویه حساب های قانونی قابل توجه و تغییرات در مقررات حفاری دریایی ایالات متحده شد.
این سد، بر روی رودخانه یانگ تسه در استان هوبی، چین قرار دارد. این نیروگاه از نظر ظرفیت بزرگترین نیروگاه جهان است. این سد عظیم برق آبی که در سال ۲۰۰۶ پس از یک دهه ساخت تکمیل شد، به عنوان اوج مهندسی مدرن و راه حلی برای نیازهای فوری چین به انرژی معرفی شد.
این سد با ظرفیت ۲۲۵۰۰ مگاواتی خود مزایای قابل توجهی از جمله کنترل سیل، افزایش ظرفیت حمل و نقل و تولید برق پاک را برای میلیون ها شهروند چینی نوید می دهد.
فراتر از زیبایی های معماری و شاهکارهای تکنولوژیکی، این پروژه تأثیرات اجتماعی و زیست محیطی بسیار زیادی داشت:
پاکسازی فرهنگ: یکی از فوری ترین تأثیرات، آواره شدن بیش از ۱.۳ میلیون نفر بود.
جوامعی که برخی از آنها قرن ها در کنار رودخانه یانگ تسه وجود داشته اند، ریشه کن شده و مجبور به ترک خانه های خود شدند.
مخزن عظیم سد بیش از ۱۲۰۰ مکان باستان شناسی را زیر آب برد و فصل های ارزشمند تاریخ بشر را محو کرد. معابد، دهکدههای باستانی، و بناهای تاریخی که قدمت برخی از آنها به هزاران سال پیش میرسد، در زیر امواج گم شدند.
از دست دادن تنوع زیستی: ساخت سد به طور قابل توجهی تنوع زیستی حوضه رودخانه یانگ تسه را مختل کرده است.
صدها گونه ماهی را تحت تأثیر قرار داده است که برخی از آنها مانند ماهی پارویی چینی اکنون منقرض شده اند.
تغییر جریان رودخانه و از بین رفتن زیستگاه ها، بقای بسیاری از گونه های آبزی و خشکی را تهدید کرده، تنوع زیستی را کاهش داده و شیلاتی را که جوامع محلی به آن وابسته هستند، تحت تاثیر قرار داده است.
آلودگی و کیفیت آب: به دلیل سیستم های مدیریت ناکافی پسماند در بالادست، مخزن ایجاد شده توسط سد به مخزن زباله های صنعتی، کشاورزی و فاضلاب تبدیل شده است.
تغییرات زمین شناسی و هیدرولوژیکی: وزن بسیار زیاد آب مخزن با افزایش فعالیت لرزه ای در منطقه مرتبط است و نگرانی هایی را در مورد پتانسیل زمین لرزه و زلزله ایجاد می کند.
علاوه بر این، سد جریان رسوب طبیعی رودخانه یانگ تسه را تغییر داده و اکوسیستم های پایین دست را تحت تاثیر قرار داده و منجر به مشکلات فرسایشی شده است که سواحل رودخانه ها و زمین های کشاورزی را به خطر می اندازد.
تاثیر بر آب و هوا: در حالی که نیروی برق آبی اغلب به عنوان یک منبع انرژی پاک معرفی می شود، ردپای زیست محیطی سد Three Gorges سؤالاتی را در مورد پایداری آن ایجاد می کند.
تجزیه جنگلها در مناطق سیلزده، متان را آزاد میکند که یک گاز گلخانهای قوی است که به تغییرات آب و هوایی می انجامد.
تخریب محیط زیست و انتشار گازهای گلخانه ای مرتبط با چنین سدهای بزرگی بر نیاز به یک ترکیب انرژی متعادل و اکتشاف منابع انرژی تجدید پذیر کمتر تهاجمی تاکید دارد