خلاصه مقاله
به گزارش زومیت، مدتها است چاقی در انسان ها معادل بیماری درنظر گرفته میشود و با خطر مرگ تدریجی پیوند زده شده است، اما شواهدی وجود دارد که این طرز فکر را به چالش میکشد. در مقاله پیش رو از جنبههای مختلفی به بحث چاقی و این موضوع پرداخته شده که آیا شاخص توده بدنی معیار خوبی از سلامتی متابولیک است. در ابتدا خلاصه مقاله آمده است و پس از آن بهطور مفصل دراینباره به بحث میپردازیم.
وقتی زن ۲۵ سالهای که او را مری میخوانیم، در سال ۲۰۱۶ در مطالعه طولی درباره چاقی ثبتنام کرد، براساس کل معیارهای استاندارد به جز یک مورد یعنی شاخص توده بدنی (BMI) سالم بود.
مری با وزن ۹۷ کیلوگرم دارای شاخص توده بدنی (معیاری براساس قد و وزن) بود که او را در گروه افراد چاق قرار میداد. بااینحال، او مشکلات سلامتی مرتبط با چاقی مانند فشار خون بالا، سطوح بالای کلسترول و سایر چربیهای خون یا نوعی وضعیت پیشدیابت به نام مقاومت به انسولین را نداشت.
پنج سال بعد، وزن مری ۳۰ کیلوگرم اضافه شد، اما علائم حیاتی و آزمایش خون او نشان میداد با اینکه شاخص توده بدنی مری به حدی اضافه شده است که او را در دسته افراد بسیار چاق قرار میدهد، او سالم است.
مری تنها فردی نیست که وزن بالایی دارد، اما از سلامت متابولیک خوبی برخوردار است. گرچه افرادی که چربی بدن بیشتری دارند، بیشتر درمعرض خطر مشکلات سلامتی نظیر دیابت، بیماری قلبی، سکته و برخی سرطانها قرار دارند، مطالعات مختلف مجموعهای از افراد را با شاخص توده بدنی بالا و سلامت متابولیک خوب را شناسایی کردهاند.
بهنوشتهی ساینتیفیک آمریکن، در این افراد، فشار خون، سطح کلسترول، حساسیت به انسولین، سطح تریگلیسیریدها، سطح چربی کبد و موارد دیگر نرمال است. پژوهشگران این پدیده را چاقی با وضعیت متابولیکی سالم (MHO) مینامند.
بسته به تعریف، براساس عدد شاخص توده بدنی، ۶ درصد تا ۶۰ درصد از بزرگسالان بهعنوان چاق طبقهبندی میشوند (افراد دارای شاخص توده بدنی ۲۵ تا ۲۹٫۹ دارای اضافه وزن درنظر گرفته میشوند و افرادی که شاخص توده بدنی آنها بیشتر از ۳۰ است، چاق درنظر گرفته میشوند).
شناسایی افراد چاق دارای وضعیت متابولیکی سالم نشان میدهد چاقی ممکن است لزوما به بیماری منجر نشود و خطرات سلامتی مرتبط با آن ممکن است بیش از حد واقعی نشان داده شده باشد.
چاقی با وضعیت متابولیکی سالم را جنبشی پذیرفته است که میگوید فرد با هر اندازهای میتواند سالم باشد: بیماران و پزشکانی که مخالف انگ و کلیشهسازی هستند که جامعه و نهادهای پزشکی به بیماران دارای جثه بزرگ مرتبط کردهاند.
این تعریف از چاقی همچنین با انتقادهایی درمورد دقت و سودمندی شاخص توده بدنی بهعنوان معیاری از سلامتی مرتبط است. مارا گوردون، استادیار پزشکی خانواده در دانشکده پزشکی کوپر دانشگاه روآن در نیوجرسی میگوید: «شاخص توده بدنی در پیشبینی اینکه چه کسانی درمعرض خطر ابتلا به بیماری هستند، چندان مفید نیست.»
چاقی با وضعیت متابولیکی سالم بحثبرانگیز است، زیرا این ایده را به چالش میکشد که خطر ابتلا به بیماریهای جدی همراه با چاقی افزایش پیدا میکند. علاوهبراین، کم کردن وزن موجب بهبود بسیاری از شرایط ازجمله دیابت، فشار خون بالا، چربی خون بالا، آپنه انسدادی خواب و استئوآرتریت (آرتروز) میشود.
آلیسون گودمن، افسر ارشد پزشکی در بخش تغذیه، فعالیت بدنی و چاقی مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها میگوید: «چاقی مشکلی مربوط به ظاهر و زیبایی نیست. ما نگران خطر ابتلا به بیماریهای مزمن جدی در طول زمان هستیم.»
برخی از محققان معتقدند چاقی با وضعیت متابولیکی سالم حالت موقتی است که افراد چاق در مسیر ایجاد مشکلات سلامتی که معمولا با وزن بدن بالاتر مرتبط است، از آن عبور میکنند. بااینحال، مری و کسانی که شرایط او را دارند، نشان میدهند افراد میتوانند سالها چاق باشند و ازنظر پزشکی مشکلی نداشته باشند. پژوهشهای دیگر نشان داده است کمی اضافه وزن به اندازهای که توصیههای گذشته نشان میدادند، خطرناک نیست و حتی ممکن است محافظتکننده باشد.
مطالعات جدید روی فیزیولوژی چربی نشان میدهد چربی همیشه مشکلساز نیست و شواهد حاکی از آن است که باید دربارهی فرضیات استاندارد در رابطه با وزن و سلامتی بازاندیشی کنیم.
ساموئل کلاین، پزشک و متخصص چاقی در دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس به همراه گروه پژوهشی خود افرادی را شناسایی کردهاند که چاق بوده، اما بهنظر میرسد دربرابر اثرات متابولیکی مرتبط با چاقی مقاوم هستند. کلاین با اشاره به این موضوع که درصد بسیار کمی از افراد چاق واقعا ازنظر متابولیکی سالم هستند، میگوید مطالعات او تنها مطالعاتی نیستند که آنها را شناسایی کردهاند.
وضعیت چاقی ازنظر متابولیکی سالم، در گروههای مطالعاتی زیادی شناسایی شده است، اما به سختی میتوان فهمید این حالت چقدر رایج است، زیرا مطالعات مختلف از معیارهای مختلفی برای دستهبندی این نوع چاقی استفاده کردهاند.
یکی از گستردهترین مطالعات انجامشده در زمینه چاقی با وضعیت متابولیکی سالم، دادههای بررسی ملی NHANES III در ایالات متحده را تجزیهوتحلیل کرد و مشخص کرد چاقی با وضعیت متابولیکی سالم به بهترین نحو با استفاده از سه معیار زیر طبقهبندی میشود:
۱. فشار خون (فشار خون سیستولیک؛ اولین عدد از دو عددی که هنگام اندازهگیری فشار خون قرائت میشود که بدون دارو پایینتر از ۱۳۰ میلیمتر جیوه است.)
۲. نسبت دور کمر به دور باسن (برای زنان کمتر از ۰٫۹۵ و برای مردان کمتر از ۱٫۰۳)
۳. عدم ابتلا به دیابت نوع دو
پژوهشگران با استفاده از معیارهای فوق محاسبه کردند که ۴۱ درصد از شرکتکنندگان چاق را میشد در گروه MHO درنظر گرفت. دانشمندان همچنین معیارهای مذکور را برای افراد موجود در پایگاه داده بیوبانک بریتانیا به کار بردند و متوجه شدند ۱۹ درصد از شرکتکنندگان چاق ازنظر متابولیکی سالم بودند.
ماتیاس شولتز، نویسنده ارشد مطالعه، میگوید تحت این معیارها، چاقی با وضعیت متابولیکی سالم با خطر بالاتر مرگ براثر بیماریهای قلبیعروقی یا علتهای دیگر در مقایسه با گروه دارای وزن نرمال، همراه نبود.
اما آیا همه این افراد واقعاً ازنظر متابولیکی سالم بودند؟ به تعریف MHO بستگی دارد. شولتز و همکارانش سه تعریف رایج دیگر را بررسی کردند و متوجه شدند کمتر از ۶ درصد شرکتکنندگان بررسی NHANES III طبق هر سه تعریف در گروه چاقی با وضعیت متابولیکی سالم قرار میگرفتند و دامنه از زیر ۱۰ درصد برای دقیقترین تعریف تا ۴۷ درصد برای تعریفی که اجازه میداد دو مورد از پنج علائم متابولیکی احتمالی در فرد وجود داشته باشد، متغیر بود.
گرچه برخی افراد به وضوح دارای وضعیت چاقی ازنظر متابولیکی سالم هستند، پژوهشگران دراینباره اختلافنظر دارند که آیا این وضعیت پایدار است یا حالتی موقتی است. مطالعهای از بیش از ۴ هزار بزرگسال در استرالیا نشان داد حدود ۱۲ درصد وضعیت MHO را داشتند، اما حدود یک سوم از آنها طی دوره پیگیری پنج تا ده سال ازنظر متابولیکی ناسالم شدند.
تجزیهوتحلیل بیش از چهار هزار شرکتکننده در مطالعه طولانیمدت قلب فرامینگهام نشان داد تقریبا نیمی از افرادی که در یک مرحله از مطالعه طولی در گروه MHO دستهبندی شده بودند، تا چرخه معاینه بعدی یعنی چهار سال بعد، دیگر در این گروه قرار نداشتند.
مطالعهای روی کارمندان دولت بریتانیا نشان داد کمی بیش از یک سوم از شرکتکنندگان چاق در ابتدای مطالعه در گروه MHO قرار داشتند، اما پس از ۱۰ سال، ۳۵ درصد از آنها دیگر معیارهای را برآورده نمیکردند و پس از ۲۰ سال، ۴۸ درصد آنها دیگر آنقدر سالم نبودند که در گروه MHO قرار گیرند.
مطالعاتی که به آنها اشاره شد، نشان میدهند وضعیت MHO برای همه پایدار نمیماند. اما از دیدگاهی دیگر، نشان میدهند تعداد قابلتوجهی از افراد چاق (اغلب بیش از نیمی از آنها) سلامت متابولیک خود را سالها حفظ میکنند.
گروه کلاین افرادی را شناسایی کردهاند که مانند مری با دقیقترین تعریف MHO مطابقت دارند و بهنظر میرسد دربرابر اثرات منفی اضافه وزن و چربی بالای بدن بر سیستم قلبیعروقی و متابولیکی مقاومت نشان میدهند.
سرنخهایی در این رابطه وجود دارد که علت مقاومت برخی افراد چاق دربرابر اثرات منفی همراه چاقی چیست. مورد اول اینکه افراد دارای وضعیت MHO معمولا زنانی هستند که چربی آنها بیشتر در بخش لگن و رانهایشان قرار دارد، درحالیکه کمر باریکی دارند. بهنظر میرسد بافت چربی آنها به شکل محافظ عمل کند.
مورد دوم این که بدن افراد چاق دارای وضعیت متابولیکی سالم به انسولین حساس است. در مقایسه با افراد چاق دارای وضعیت متابولیکی ناسالم، آنها سطوح بالاتری از تناسب اندام دارند و درصد چربی آنها پایینتر است.
قومیت نیز اهمیت دارد. افراد دارای تبار آسیای جنوبی، آسیای شرقی، چینی یا ژاپنی معمولا در مقایسه با مردم تبارهای دیگر در سطح شاخص توده بدنی یا وزن بدن پایینتر، دچار عوارض متابولیک میشوند.
بافت چربی اغلب به عنوان یک مشکل در نظر گرفته میشود اما میتواند بخشی از بدن سالم باشد. بافت چربی سفید یعنی فراوانترین نوع چربی بدن زیر پوست، در اطراف اعضای شکمی، در مغز استخوان و در برخی مناطق دیگر بدن یافت میشود.
این بافت انرژی را ذخیره و آزاد میکند، ازطریق سیگنالهای هورمونی با اعضای دیگر بدن ارتباط برقرار میکند و حاوی عروق خونی، اعصاب و سلولهای ایمنی و همچنین سلولهای چربی است. این سلولهای چربی مولکولهای لیپید را ذخیره می کنند. سلولهای چربی سالم نسبتا کوچک هستند و میتوانند گسترش یافته و لیپیدهای بیشتری را ذخیره کنند.
سلولهای چربی ناسالم بزرگتر هستند و قابلیت گسترش بیشتری ندارند. لیپیدهای درون آنها به بیرون نشت کرده و به اندامهای حیاتی بدن میرسند و خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و موارد دیگر را افزایش میدهند.
نحوه ذخیره چربی در بدن ممکن است برخی از یافتهها را توضیح دهد. دانیل کاتبرتسون، متخصص قلب و عروق و پزشکی متابولیک و استاد دانشگاه لیورپول انگلستان میگوید چربیهای اضافی ممکن است در اعضای درونی جمع شوند و عملکرد آنها را مختل کنند.
چربی میتواند موجب مقاومت به انسولین شود یا ممکن است التهاب مزمن یا زخم اعضا را در پی داشته باشد. مقدار کمی چربی در کبد و مقدار کمی در پانکراس میتواند تفاوت بزرگی در وضعیت متابولیکی فرد ایجاد کند. البته، افراد دارای شاخص توده بدنی پایین نیز در صورتی که چربی احشایی داشته باشند، میتوانند بسیاری از مشکلات سلامتی مرتبط با چاقی را نشان دهند.
کاتبرتسون میگوید این که چرا برخی از افراد دارای مشکلات سلامتی هستند و برخی دیگر با وزن مشابه مشکلی ندارند، ممکن است با چیزی به نام «آستانه چربی فرد» توضیح داده شود. منظور از آستانه چربی فرد این است که بدن او چه مقدار چربی را میتواند در ذخایر زیرپوستی ذخیره کند قبل از اینکه چربی به مکانهایی مانند کبد و پانکراس برود و در آنجا موجب مشکلاتی شود.
افراد مختلف دارای آستانه چربی متفاوتی هستند. کسانی که تبار آسیای جنوبی دارند، احتمالا آستانه چربی شخصی پایینتری دارند و نیازی نیست خیلی وزن اضافه کنند تا دچار پیامدهای سلامتی جدیتری شوند.
جفری هوروویتس، استاد دانشگاه میشیگان میگوید بافت چربی ترکیب پیچیدهای از سلولهای مختلف است که با پروتئینها در هم آمیخته شده است و نوعی شبکه را تشکیل میدهد که بافت را در کنار هم نگه میدارد. بیشتر چربی بدن ما به صورت زیرجلدی ذخیره میشود و این محل بهترین مکان ذخیره کردن آن است.
چربی در ناحیه ران بهتر از چربی در ناحیه شکم است. یکی از ویژگیهای کلیدی افراد چاق با نقص متابولیکی این است که قادر به ذخیرهسازی موثر چربی در نواحی زیرپوستی نیستند، بنابراین مقادیر اضافی آن وارد سیستم گردش خونشان میشود و در سایر بخشهای بدن مشکلاتی را ایجاد میکند.
هوروویتس میگوید اگر بتوانید ظرفیت خود برای ذخیرهسازی چربی را افزایش دهید، عالی خواهد بود. برخی از داروها که ظرفیت ذخیرهسازی بافت چربی زیرجلدی را افزایش میدهند، میتوانند برای تعدیل علائم دیابت یا وضعیت پیش دیابت مورد استفاده قرار گیرند.
بهگفتهی هوروویتس، هنگام وارد شدن به میانسالی بیشتر افراد سالم و فعال چربی بدنشان زیاد میشود. اما اگر سلول های چربی کوچکی داشته باشند که بتوانند به خوبی گسترش پیدا کرده و بافت عروقی کافی برای تغذیه بافت چربی داشته باشند، خطر ابتلا به دیابت کاهش پیدا میکند.
تشخیص اینکه میتوان چاق و ازنظر متابولیکی سالم بود، ممکن است به انگزدایی از داشتن بدنهای بزرگتر کمک کند. تایگرس آزبورن، مدیر اجرایی انجمن ملی ترویج پذیرش چاقی میگوید این ایده که علت چاق بودن افراد این است که آنها تنبل و شکمپرست هستند هنوز رواج دارد. شواهد نشان میدهند این سوگیریها نادرست هستند.
ربکا پل، استاد سلامت انسان و رشد خانواده در دانشگاه کنتیکت میگوید تنظیم وزن بدن بسیار پیچیده است و شامل مسیرهای زیستی و عواملی فراتر از غذا یا ورزش میشود. او میافزاید بسیاری از این عوامل، مانند ژنتیک، محیط و زیستشناسی، خارج از کنترل فرد هستند.
آزبورن میگوید مشکلی که وجود دارد این است که به جای به رسمیت شناختن تنوع طبیعی در اندازه و شکل بدن افراد، بدنهای چاق را بیمار درنظر میگیریم. در محیطهای پزشکی، حتی زمانی که فرد چاق هیچ کدام از نشانههای بیماری را ندارد، با این پیام بمباران میشود که چربی بدنش به آرامی وی را میکُشد. برای افراد چاق، همیشه خطر مرگ بهعنوان بخشی از ویژگیهای سلامتی آنها ارائه میشود.
پل میگوید شرمندگی همراه اضافه وزن، خود یک مشکل بهداشت عمومی است. او توضیح میدهد وقتی فردی به خاطر اندازه بدنش خجالتزده است، به او انگ زده میشود و درمعرض رفتار ناعادلانه یا مورد اذیت و آزار قرار میگیرد، سطح پریشانی روانی او افزایش پیدا میکند. این شرایط همچنین خطر دچار شدن به افسردگی، اضطراب، اعتماد به نفس پایین، تصویر بدنی بد و حتی افکار خودکشی و رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد را افزایش میدهد.
استرس مزمن ناشی از نگرش منفی نسبت به افراد چاق میتواند سطح کورتیزول آنها را افزایش دهد و باعث آسیب فیزیکی و افزایش وزن شود. مطالعات نشان میدهند تبعیض همراه وزن و سوگیری درمورد چاقی در محیطهای مراقبتهای بهداشتی رایج است و میتواند افراد چاق را از دریافت کمکهای پزشکی مورد نیاز دلسرد کند.
سوگیری از سمت ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی نیز زمانی که آنها تصور میکنند بیمارانشان بیمار نیستند و فقط باید وزن خود را کاهش دهد، میتواند تشخیص درست را مختل کند. رژیم گرفتن و سپس قطع آن بهطور مکرر میتواند موجب بروز مشکلات سلامتی مهمی شود.
در سال ۲۰۱۳، وضعیت چاقی بهعنوان یک بیماری در مجامع پزشکی ایالات متحده تصویب شد. دو عامل اصلی پشت این تلاش وجود داشت. بزرگترین عامل این بود که پزشکان در انجام آزمایشها و درمانهای خاص برای چاقی که تحت پوشش بیمه باشند، با مشکل مواجه بودند. عامل دوم نگرانی از شیوع گسترده چاقی در ایالات متحده بود. تازهترین آمارهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماری نشان میدهد حدود ۴۲ درصد از بزرگسالان در ایالات متحده دارای شاخص توده بدنی هستند که آنها را در گروه افراد چاق قرار میدهد.
قطعنامه مذکور پس از چند بحث شدید به تصویب رسید. شورای علم و سلامت عمومی انجمن با این اقدام مخالفت کرد. رابرت گیلچیک عضو شورا در آن زمان گفته بود: «اضافه وزن، اگر همراه اختلال عملکرد دیگری نباشد، با تعاریف بیماری مطابقت ندارد.» او با دادن برچسب بیماری به افراد ظاهراً سالم مخالف بود و این سوال را مطرح کرد: «چرا یک سوم آمریکاییها باید مبتلا به بیماری تشخیص داده شوند، اگر لزوما بیمار نیستند.»
سایر اعضای شورا نگران این موضوع بودند که افراد دچار چاقی که رژیم غذایی، فعالیت بدنی و عادات خواب خود را بهبود بخشند، همچنان بهعنوان بیمار درنظر گرفته شوند و در صورتی که نتوانند شاخص توده بدنی خود را تغییر دهند، برای دریافت درمان تحت فشار قرار گیرند.
برخی از افراد در حوزه سلامت امیدوار بودند اعلام چاقی بهعنوان نگرش منفی نسبت به چاقی را کاهش دهد، اما بهگفتهی آزبورن، این امر موجب میشود افراد چاق احساس کنند پزشکان آنها را به خاطر ناتوانی در مدیریت بیماریشان سرزنش میکنند.
تبدیل چاقی به بیماری عملا به معنای اعلام این موضوع بود که بدنهای بزرگتر غیرطبیعی و ناسالم هستند. در پاسخ به این سوال که در چه مرحلهای میتوانیم به عنوان سالم درنظر گرفته شویم، پاسخ موسسات پزشکی این بود که: «هرگز، مگر اینکه خودتان را لاغرتر کنید.»
یکی از ایرادات عمدهای که در مورد اعلام چاقی بهعنوان بیماری مطرح میشود، این است که معیار تشخیصی اولیه آن ممکن است معنادار نباشد.
استاندارد اندازهگیری چاقی شاخص توده بدنی است تا حدی به این دلیل که اندازهگیری آن آسان، ارزان است و در سطح جمعیت به خوبی با سطح چربی بدن ارتباط دارد. اما شاخص توده بدنی معیاری ناقص است. کلاین میگوید داگلاس جانسون، بازیگر معروف دارای شاخص توده بدنی حدود ۳۴ است، اما چاق نیست بلکه فردی بسیار عضلانی است.
از طرف دیگر، ممکن است افرادی با شاخص توده بدنی نرمال، درصد چربی بدن بالایی داشته باشند. کلاین میگوید در حالت ایدهآل، چاقی باید براساس درصد و محل چربی و همچنین عوارض پزشکی موجود توصیف شود.
کاترین فلگال، استاد دانشگاه استنفورد حدود سی سال را در مرکز ملی آمارهای بهداشت مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری گذرانده است و میگوید سیستم کنونی طبقهبندی شاخص توده بدنی کاملا اختیاری است.
فلگال میگوید محدودههای تعریفشده برحسب BMI برای افراد سالم، دارای اضافه وزن و چاق براساس پژوهشهای محکم نیست. او و همکارانش در سال ۲۰۰۵ تجزیهوتحلیلی از آمارهای جمعیت ایالات متحده منتشر کردند که نشان میداد افرادی که دارای اضافه وزن طبقهبندی شده بودند (دارای شاخص توده بدنی ۲۵ تا ۲۹٫۹) نسبت به افراد دسته سالم نرخ مرگومیر پایینتری داشتند. او و همکارانش در سال ۲۰۱۳ مطالعه مروری را منتشر کردند که دادههای ۹۷ مطالعه از سراسر جهان با بیش از ۲٫۸ میلیون نفر را ترکیب کرده بودند و همین نتیجه را حاصل کرد.
درحالیکه فلگال میگوید مطالعات او نشان نمیدهد چربی ضرری ندارد، دانشمندان دیگر او را مورد انتقاد قرار دادهاند و مطالعات بزرگی وجود دارند با یافتههای او در تضاد هستند. بهعنوان مثال، در تجزیهوتحلیلی که سال ۲۰۱۶ منتشر شد، پژوهشگران سوابق ۳٫۹ میلیون نفر را بررسی کردند و متوجه شدند با بالا رفتن طبقه شاخص توده بدنی از سالم به سمت به سمت چاق، نرخ مرگ ومیر بهطور پیوسته افزایش مییابد.
مطالعات انجام شده درزمینهی ارتباط میان شاخص توده بدنی و مرگومیر (هم مزایا و هم معایب آن) نشان میدهد این معیار قدیمی مواردی را که درمورد سلامتی مهم هستند، اندازهگیری نمیکند و ارتباط بین شاخص توده بدنی و سلامتی ساده نیست.
جامعه پزشکی انتقادات وارده به معیار شاخص توده بدنی را پذیرفته است. در سال ۲۰۲۳، انجمن قلب آمریکا سیاست جدیدی را اتخاذ کرد و بیان کرد که شاخص توده بدنی روشی ناقص برای اندازهگیری چربی در گروههای مختلف است و تفاوت بین گروههای مختلف قومی، جنسیتها و سن را درنظر نمیگیرد.
وقتی پژوهشگران کاهش وزن را بررسی میکنند، پیوند بین سلامتی و وزن پیچیدهتر بهنظر میرسد. کلاین میگوید افراد دچار چاقی و مشکلات متابولیکی که مقداری از وزن بدن خود را از دست میدهند، غالبا پیشرفتهایی در معیارهای سلامتی نشان میدهند، اما علت این امر مشخص نیست.
از سوی دیگر، کاهش وزن همیشه باعث بهبود سلامت نمیشود. مطالعه Look AHEAD کارآزمایی بالینی بزرگی بود که به بررسی این موضوع پرداخت که آیا کاهش وزن شدید و مبتنی بر سبک زندگی میتواند بروز حوادث قلبی عروقی را در افراد دارای اضافه وزن یا چاق مبتلا به دیابت نوع دو کاهش دهد.
این کارآزمایی که شامل بیش از ۵ هزار نفر میشد، خیلی زود متوقف شد، زیرا گرچه شرکتکنندگانی که مداخله را دریافت کردند، نسبت به گروه کنترل وزن بیشتری از دست دادند، میزان بروز مشکلات قلبی عروقی در آنها کاهش پیدا نکرد.
از دست دادن چربی کار آسانی نیست. شواهد حاصل از چندین دهه مطالعه نشان میدهد بیشتر تلاشها برای کاهش وزن ازطریق رژیم غذایی و ورزش با شکست مواجه میشوند.
داروهای جدید مانند اوزمپیک و ویگووی که با تقلید از هورمون پپتید شبهگلوکاگون ۱ عمل میکنند، موجب کاهش وزن میشوند، اما بسیار گران هستند و به مقدار اندکی عرضه میشوند. از سوی دیگر، برخی از افرادی که میتوانند بیشتر از همه از این داروها بهره ببرند، نمیتوانند به آنها دسترسی داشته باشند و این امر میتواند مشکل نابرابری در خدمات بهداشتی را تشدید کند.
هنگامی که افراد مصرف داروهای کاهش وزن را متوقف میکنند، وزن آنها برمیگردد، بنابراین ممکن است نیاز باشد که بیماران تا آخر عمر آنها را مصرف کنند. علاوهبراین، داروهای مذکور برای همه موثر نیستند و عوارض جانبی دارند که مصرف درازمدت آنها را برای برخی افراد دشوار میکند.
همه اینها به این معنی است که بسیاری از مردم به زندگی در بدنهای بزرگتر از حالت ایدهآل پزشکی (یا اجتماعی) ادامه میدهند. اما آیا ممکن است آنها در بدنهای بزرگی که دارند، سالم باشند؟
شواهد به یک بله مشروط اشاره دارد. وزن بدن و شکل بدن یک طیف دارد و بهنظر میرسد دو انتهای این طیف (ازنظر پزشکی بسیار کم وزن یا بسیار چاق) با خطر بالای مشکلات سلامتی همراه هستند. اما تنوع و تفاوتهای ظریف زیادی وجود دارد.
انجمن رژیم غذایی بریتانیا اخیراً شواهد مربوط به شاخص توده بدنی و سلامتی را برای گزارشی ارزیابی کرد که توصیههای غذایی برای بزرگسالان ۶۵ سال و بالاتر ارائه می دهد. مری هیکسون، استاد تغذیه در دانشگاه پلیموث انگلستان که در این گزارش مشارکت داشت، میگوید: «یکی از توصیهها این است که اگر کمی اضافه وزن دارید، نگران نباشید.»
پژوهشگران دریافتند که در افراد مسن محدود وزن سالم بیشتر از چیزی است که سابقا در نظر گرفته میشد: به جای شاخص توده بدنی ۱۸ تا ۲۵، حد بالای آن میتواند تا ۲۸ یا ۲۹ باشد. درحالیکه علت دقیق این موضوع مشخص نیست، برخی میگویند داشتن مقدار کمی ذخیره چربی به شما مقداری انرژی میدهد تا در صورت بیمار شدن از آن استفاده کنید.
این واقعیت نیز وجود دارد که ترکیب بدن با افزایش سن تغییر میکند. وقتی به حدود ۴۰ سالگی میرسید، به آرامی بافت بدون چربی را از دست میدهید که عمدتا از عضلات اسکلتی تشکیل شده است. ترکیب بدن به سمت چربی بیشتر تغییر میکند و این تغییر در دهههای هفتم و هشتم زندگی آشکارتر میشود.
مطالعاتی که گروه هیکسون بررسی کردند، نشانگر ارتباطی میان داشتن اندکی اضافه وزن و میزان مرگومیر پایینتر نسبت به گروههای کم وزن بود. هیکسون میگوید این امکان وجود دارد که هرچه بدنتان وزن بیشتری داشته باشد بتوانید توده عضلانی خود را حفظ کنید، زیرا افرادی که چاق هستند معمولا دارای سطح بالاتری از عضلات هستند. برای این افراد مسن، پیام گزارش این است که از غذاخوردن لذت ببرید و خیلی نگران کمی اضافه وزن نباشید.
جدا از سلامت متابولیک، وزن بیش از حد میتواند خطرات بیماری خاصی را با گذشت زمان افزایش دهد. دبلیو تیمونی گاروی، متخصص غدد در دانشگاه آلاباما در بیرمنگام میگوید افراد دارای وضعیت MHO همچنان در معرض عوارض بیومکانیکی ناشی از چاقی نظیر آپنه خواب، آرتروز، رفلاکس معده، بیاختیاری ادرار و پیامدهای دیگر ناشی از داشتن توده بدنی بزرگ هستند.
سرطان خطر دیگری است که با انواع چاقی همراه است. مکانیسمها مشخص نیستند، اما یکی از تئوریهای پیشنهادی این است که علت این امر تغییرات هورمونی همراه با چاقی است. بافت چربی همچنین میتواند سیگنالهای بیوشیمیایی آزاد کند که ممکن است موجب رشد سلولهای تومور شود. فرضیه دیگر این است که بافت چربی موجب التهابی میشود که ممکن است سرطان را تشدید کند.
زوال عقل نیز در میان افراد چاق شایعتر است. خطر ابتلا به زوال عقل در افرادی که مقاومت به انسولین دارند، بالاتر است و افرادی که دچار چاقی و مقاومت به انسولین هستند، درمعرض خطر دچار شدن به اختلالات شناختی و زوال عقل در دوران پیری نیز هستند. این وضعیت گاهی دیابت نوع ۳ نامیده میشود.
پس نتیجه چیست؟ مطالعه چاقی از نظر متابولیکی سالم نشان میدهد رابطه میان چربی بدن و بیماری پیچیده است. برخی از افراد دارای سطوح بالایی از چربی بدن هستند اما به نظر نمیرسد این امر روی سلامتی آنها تاثیر منفی داشته باشد. اما کاملاً واضح است که انواع خاصی از چربی، مانند بافت چربی اطراف اندامهای داخلی، مضر هستند. کلاین میگوید: «اگر چاق هستید، کم کردن مقداری از وزن میتواند مزیتهای قابلتوجهی برای سلامتی شما داشته باشد.»
با اینحال، کاهش وزن دشوار است و هدف قرار دادن نقاط خاصی از بدن برای کاهش وزن غیرممکن است. گوردون پزشک نیوجرسی میگوید با توجه به نگرش منفی همراه با چاق بودن، تمرکز روی وزن ممکن است بیش از اینکه مفید باشد، ضرر داشته باشد. گوردون به جای تشویق بیمارانش به انطباق با وزن یا نوع بدن ایدهآل، روی مواردی مانند فشار خون، مقاومت به انسولین و چربی تمرکز میکند.
او میگوید: «مکالمات ما ربطی به عدد روی ترازو ندارد و درمورد پیشگیری از عوارض ناشی از دیابت یا درد مفاصل یا کمک به خواب بهتر افراد است. اگر بیماری شواهدی از عدم تحمل گلوکز داشته باشد، درمورد آن صحبت میکنیم. برخی از بهترین راهها برای پیشگیری از دیابت، ورزش منظم و کاهش مصرف قند است. بنابراین ما درباره آن صحبت میکنیم.»
جوآن ای. منسون، متخصص غدد و اپیدمیولوژیست در دانشکده پزشکی هاروارد، میگوید پس از سالها مطالعه چاقی به این نتیجه رسیده است که تاکید روی عدد وزن به اندازه تلاش برای داشتن سبک زندگی سالم و فعال مفید نیست و میتواند حتی به بخشی از مشکل تبدیل شود.
افرادی که به آنها گفته میشود برای سلامتی خود باید وزن کم کنند و تلاش آنها برای کاهش وزن نتیجهای نمیدهد، ممکن است احساس ناامیدی کنند. بنابراین، تمرکز باید به جای عدد وزن، روی همه چیزهایی باشد که از قبل می دانیم باید انجام دهیم: دنبال کردن رژیم غذایی سرشار از میوه، سبزیجات و غلات کامل، ورزش منظم و گذراندن زمان در فضای بیرون.